دسامبر ۲۰۲۴. هنوز یک هفته از تسخیر دمشق نگذشته است که جمیل الحسن، خبرنگار و انسان رسانه مشهور ساکن ادلب، در یک قاب سلفی در کنار جولانی دیده میشود. با لحنی صمیمانه، انگار که با رفیقی قدیمی حرف میزند، جولانی را خطاب قرار میدهد و جولانی در قاب غیررسمی الحسن، به مردم وعده آیندهای روشن میدهد.
این اما همه ماجرا نیست، پس از جمیل الحسن، سیلی از رسانههای معارض سوری و غیر سوری، خودشان را به دمشق و کاخ ریاستجمهوری میرسانند؛ با حاکمان نورسیده دمشق سلفی میگیرند و از زیباییهای دمشق و سوریه حرف میزنند. آنها حتی به بازار، مکانهای تفریحی و تفرجگاهها هم سر میزنند و مردمان دنیا و جهان عرب را مطمئن میکنند که همه چیز آرام است و سوریه در دست تحریرالشام در امنوامان.
چندی بعد استاندار دمشق، ماهر مروان که صوت حمایتش از عادیسازی با اسرائیل سروصدا به پا کرده بود، با اینفلوئنسرهای سوری جلسه میگذارد و مشارکت و حمایت آنها را مطالبه میکند.
اگر به سابقه تحریرالشام در حکومتداریاش در ادلب نگاهی بیندازیم و کمی جریان اپوزیسیون سوریه را بررسی کنیم، اهمیت فضای مجازی برای معارضین سابق سوری به چشم میآید. آنها محصول یک پروژه طولانی و بلندمدت با سرمایهگذاران فراوان و احتمالاً مشاوران حرفهای هستند. آنها آموخته بودند که دوربین را کجا بکارند که هر نیرویی در سوریه غیر از تحریرالشام و دار و دستهشان، اهریمنی نمایانده شوند.
برای نیرویی که در جهان واقعیت کارنامهاش سیاه است و چیزی در چنته ندارد، راه چاره این است که خود را در فضای مجازی بزک کند و یک فراواقعیت مجازی بسازد. این کاری است که تکفیری - سلفیهای سوریه طی 13 سال آموختهاند و تمرین کردهاند.
تحریرالشام در دمشق
همزمان با ورود تحریرالشام به دمشق، انسانرسانههای حامی تحریرالشام نیز وارد دمشق شدند. در یک ماه گذشته، جهان شاهد انفجاری از تصویر، روایت و بازنمایی از سوریه بود، گویی که پیش از تسخیر سوریه به دست تحریرالشام، هیچ سوریهای وجود نداشت و این سرزمین به دست محمد جولانی از تاریکی بیرونآمده است و از اعماق فراموشخانه تاریخ به امروز رسیده! سوریهای که تا دیروز مورد انواع بایکوتها بود و حتی محتواهای توریستی یک گردشگر خارجی نیز در آن تحمل نمیشد، حالا تصاویری از آن شبانهروز به جهان مخابره میشود. تقریباً اکثر رسانههای مهم دنیا با جولانی و حتی معاونان و وزرایش دیدار کردهاند، علاوهبرآن تصاویر از مساجد تاریخی و جاذبههای گردشگری سوریه مرتباً تولید، پرداخته و مخابره میشود، زندگی عادی مردم حالا بدون هیچ اتهام و بایکوتی نمایشدادهشده و کسی در این میان نمیپرسد که این کافهها و رستورانها و این شمایل از زندگی روزمره مردم سوری که تا دیروز وجود داشت، پس چرا بایکوت بود؟
الف. اینفلوئنسرهای جهان متحد شوید
حضور اینفلوئنسرها و انسانرسانهها در دمشق پسا اسد محدود به رسانههای ساکن ادلب نبود؛ بلافاصله پس از سقوط اسد، سیلی از انسانرسانهها و اینفلوئنسرها و اکانتهای پر دنبالکننده و مشهور عمدتاً سوری-عربی خودشان را به دمشق رساندند؛ با مسجد جامع اموی دمشق عکس گرفتند؛ سال نوی میلادی در سوریه را نمایش دادند و «زندگی عادی و امنوامان» مردم سوریه پسا اسد را برای مخاطبانشان مخابره کردند. از جمله این اینفلوئنسرهای اثرگذار وفاء مصطفی و سلین قاسم هستند که به واسطه حامیان مالی قدرتمندشان، اتحادیه اروپا و نهاد حقوق بشری USAID تریبونهایی در پارلمان اروپا و اکثر فرومها و کنفرانسهای حقوق بشری داشتند و یکی از صداهای بلند تحریمخواهی و بایکوت مردم سوریه در سالهای قبل بودند.
دیگر انسانرسانهها حتی تولید محتوا از امر روزمره و جاذبههای توریستی را گناه و جنایت نمیدانند. حاکمان سوریه که اتفاقاً به لطف همین اکانتها سفیدشویی و ریبرند شدند، اهمیت حضورشان را خوب درک میکنند و میدانند باید تا جایی که میشود با این اینفلوئنسرها خوب برخورد کنند.
اینفلوئنسرها حالا بسته به سلیقهشان دو انتخاب دارند، اگر گرایششان اسلامی است و قدری صفحهشان پرمخاطب است میتوانند روی یک دیدار کوتاه با احمد الشرع (محمد جولانی) در کاخ ریاستجمهوری حساب کنند؛ و یا اگر گرایشهای اسلامگرایانه ندارند و صرفاً ضد اسد هستند میتوانند بیایند و از زندگی معمولی مردم سوریه و امنیت و آرامشی که تحریرالشام برای مردم آورده محتوا تهیه کنند.
ب. یارگیری از اینفلوئنسرها
چندی پیش در یک اقدام قابلتوجه، ماهر مروان، استاندار دمشق، جلسهای با اینفلوئنسرهای برجسته سوری برگزار کرد. در آن نشست، یکی از اینفلوئنسرها بهسرعت پایین اینترنت در کشور اعتراض کرد. این اعتراض بهظاهر ساده، بهسرعت به یک نقطه بحثبرانگیز تبدیل شد که چالشهای گستردهتر جامعهای در حال بازسازی را در دل بحرانهای سیاسی و اقتصادی نمایان ساخت. این جلسه واکنشهای مختلفی به دنبال داشت. حامیان آن، این حرکت را گامی ضروری برای بهرسمیتشناختن تأثیر روزافزون رسانههای اجتماعی بر رسانههای سنتی دانستند. اما منتقدان پرسیدند که چرا اینفلوئنسرها بهعنوان اصلیترین واسطهها انتخاب شدهاند. آیا این یک تلاش صادقانه برای ارتباط با نسل جوان بود یا اقدامی حسابشده برای دستکاری در ادراک عمومی؟
حالا با دانستن پیشینه رسانهای تحریرالشام میشود حدس زد که این جلسه با چه هدفی تنظیم شده است. تحریرالشام بهخوبی اهمیت تصاویری که این اینفلوئنسرها و میکرو رسانهها بازنمایی میکنند درک کرده است. از در باغ سبز به یوتیوبرها و تیکتاکرها گرفته تا دیدار جولانی با اینفلوئنسرها و جلسه با این فعالان مجازی، نشان از درک اهمیت خرده رسانهها از نگاه حکومت جولانی دارد. دسترسیپذیری رسانههای اجتماعی در سوریه انکارناپذیر است. طبق آمارهای اخیر، ۶۰ درصد از جمعیت سوریه زیر ۳۰ سال سن دارند و ۸۰ درصد از این گروه سنی روزانه از رسانههای اجتماعی استفاده میکنند. پلتفرمهایی مانند یوتیوب و تیکتاک به ابزارهای قدرتمند ابراز وجود تبدیل شدهاند و اینفلوئنسرها بهعنوان دروازهبانان دیجیتال به مخاطبانی وسیع دسترسی دارند. این اینفلوئنسرها قدرت زیادی دارند و قادر به شکلدهی روایتها و تأثیرگذاری بر افکار عمومی هستند، این نکتهای است که حاکمان جدید سوریه بهخوبی درک کردهاند. بازسازی زیرساختها و رفع مشکلات ارتباطی نیز اگر به نفع این تصویر و این بازنمایی شود، احتمالاً به مدد حمایتهای مالی کشورهای حامی تحریرالشام، انجام خواهد شد. سؤال اما اینجاست که تحریرالشام در آینده قرار است با صداهای مخالف چگونه برخورد کند؟
ج. استراتژی با پنبه سربریدن؟
با نگاهی به کارنامه حکمرانی رسانهای تحریرالشام احتمالاً بتوانیم رفتار حکومت جولانی با صداهای مخالف را حدس بزنیم. معاون زنان جولانی در تلویزیون ترکی تیآرتی صراحتاً از بستن صدای مخالفان حرف میزند، سیاست رعب و بایکوت علیه علویان و مخالفان الجولانی از سوی انسانرسانههایی چون جمیل الحسن و هادی عبدالله هنوز ادامه دارد. صفحات سوری منتقد تحریرالشام مانند صفحه ونبقی و یا یوتیوبرهای منتقد چون خبرنگار ارمنی سوری، کورک آلماسیان از دریافت پیامها از شهروندان سوری میگویند که هر روز جان خود را در خطر میبینند؛ اما امکان ابراز ندارند. از سوی دیگر، کمپینهای ریپورت و بایکوت از سوی رسانههای حامی تحریرالشام علیه این صفحات منتقد هنوز ادامه دارد. عمده تصاویر منتشرشده از تظاهرات اعتراضی علویان و مسیحیان، با صفحات فیک و بینام منتشر شده و داخل مرزهای سوریه صدایی مخالف تحریرالشام در فضای مجازی شنیده نمیشود.
با همه این شواهد میتوان برخورد جولانی با رسانههای اجتماعی و اینفلوئنسرها را حدس زد؛ این اینفلوئنسرها تا وقتی بتوانند چهره تحریرالشام را بزک کنند، آزادند!
متن کامل گزارش حانیه قاسمیان، خبرنگار گروه جهانشهر را در روزنامه فرهیختگان بخوانید