بروز سوءرفتارهای جنسی، خشونتهای خانگی، اتهامات مالی و فرارهای مالیاتی گسترده در میان بازیگران جریان اصلی سیاست در آمریکا تبدیل به یک جریان عادی شده است ولی بروز این مسائل در دیگر کشورهای دنیا آنقدر طبیعی نیست که افکارعمومی از شنیدن آن بهراحتی عبور کند و به روی خود هم نیاورد ولی ایالات متحده به مدد برخورداری از رسانههای پرپژواک و تأثیرگذار نظیر سینما و تلویزیون اتفاقاتی از این دست را اموری عادی و بیاهمیت تقلیل میدهد تا مبادا گزندی قطار سیاست در آمریکا را از ریل خود منحرف کند. سیاستمداران آمریکایی از لیبرالها گرفته تا نئومحافظهکاران مدعی مسیحیت درگیر انواع و اقسام انحرافات جنسی، مالی و اخلاقیاند بهطوریکه این مسئله خود را در اعضای دولتِ جدید این کشور نیز با ظهور یک Me Too جدید بازتولید کرده است.
صنعت سینمای آمریکا از خودسانسوری بیحد و حصر در سالهای دهه ۳۰ تا اواخر دهه ۶۰ میلادی به نقطهای رسید که نمایش سکس و خشونت در آن به اموری رایج و کاملا عادی تبدیل شد و حتی دامنه آن زندگی سیاستمداران دموکرات و جمهوریخواه را بینصیب نگذاشت. تولیدات سینمای آمریکا از سال ۱۹۱۵ تا ۱۹۵۲ کاملا زیرنظر بود و هرکس که تیغش میبرید میتوانست بر آن اعمالنظر کند؛ بهشکلی که هیئتهای سانسور ایالتی و شهری و حتی کلانترهای محلی هم میتوانستند با ایجاد اخلال در کار فیلمساز در روند تولید کارشکنی به وجود بیاورند و کار را به تعطیلی بکشانند تا رضایتی که جامعه مسیحی خواستارش بود را برایشان به ارمغان بیاورد.
کد هِیز یا همان نظامنامه تولید تصاویر متحرک، اگرچه فیلمهای آمریکایی را به بچههای خوب و سربهزیر تبدیل کرد ولی در عوض توانست مزایای مالی خوبی هم برای سران استودیوها پدید بیاورد و آنها را با آغوش گشوده به سمت اجرای کدهای اخلاقی سوق دهد. صرفنظر از اینکه این اتفاق چگونه رقم خورد باید اشاره کرد که هالیوود همواره با بازیگران اصلی سیاست در آمریکا در طول دورههای متفاوت همراه و هممسیر بوده است و در این میان حتی نگاههای راست افراطی نظیر اعمال نظر سناتور مککارتی و همین ترامپ هم باعث نشد تا رابطه قدرتمندترین دولت دنیا با صنعت هالیوود بهعنوان پرسودترین دستگاه سرگرمی در عصر حاضر خراب شود و به ورطه سقوط بیفتد. اقدامات این دو نهاد کنترلگر -که در ظاهر خود را حامی آزادی و عدالت در جهان نشان میدهند- کاملا همسو با یکدیگر پیش میرود و با قلب و تقلیل مفاهیم مهم به امور مصرفی و قابل گذشت آنها را به کارهایی پیش پا افتاده و عادی تبدیل میکند تا هم حساسیت جامعه را نسبت به مسائل ریز و درشت کاهش دهد و هم با استفاده از زرق و برق کیسه سلبریتیجماعت را از زر و سیم پر کند.
متن کامل گزارش ایمان عظیمی، خبرنگار گروه فرهنگ را در روزنامه فرهیختگان بخوانید