تاریخ : Sat 09 Nov 2024 - 14:36
کد خبر : 197364
سرویس خبری : جهان شهر

پیروزی ترامپ برای سیاست خارجی آمریکا چه معنایی دارد؟

از جنگ تجاری چین تا خصومت نسبت به چندجانبه گرایی

پیروزی ترامپ برای سیاست خارجی آمریکا چه معنایی دارد؟

ترامپ آماده تا سیاست های دوره اول ریاست جمهوری اش را بازگرداند، از جنگ تجاری چین تا خصومت نسبت به چندجانبه گرایی.

پیروزی دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور پیشین ایالات متحده در انتخابات، آغاز یک دوره در سیاست خارجی این کشور است. رئیس‌جمهور منتخب آماده است تا ویژگی‌های دوره اول را بازگرداند: جنگ تجاری با چین، بدبینی عمیق، حتی خصومت نسبت به چندجانبه‌گرایی، علاقه به افراد قدرتمند و سبک شمایل‌شکنانه، توئیت‌های بی‌نظیر و دیپلماسی معامله‌گری. مشاوران ترامپ گفته‌اند رویکرد صلح از طریق قدرت او چیزی است که کشور در این لحظه ناپایدار به آن نیاز دارد.

دوره دوم چالش‌های جدیدی را به همراه خواهد داشت آن هم در سایه دو جنگ، در غرب آسیا و اوکراین که آمریکا عمیقا درگیر آنهاست. ترامپ وعده داده که جنگ در اوکراین را حتی قبل از شروع به کارش در کاخ سفید پایان دهد و هنوز هیچ طرح دقیقی ارائه نشده است. برنامه های او برای برقراری صلح در غرب آسیا به همان اندازه مبهم است.

هرچند طرح‌های ترامپ نامشخص است، فارن پالیسی به سوابق او و همچنین اظهاراتش و مشاورانش اشاره کرد تا سرنخ‌هایی از آینده سیاست خارجی ایالات متحده ارائه دهد. همانطور که دوره اول ترامپ نشان داد، تصمیمات او اغلب با دستور کار مشاورانش در تضاد است. این بار، او ممکن است به‌عنوان رئیس جمهور برای بار دوم که احتمالا توسط دایره مشاوران وفادارتری تشکیل می‌شود، کنترل محکم تری داشته باشد.

در ادامه نگاهی اجمالی به دور دوم آینده ریاست جمهوری ترامپ انداخته‌ایم:

چین
در مورد سیاست چین، جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا تا حدودی راه ترامپ را ادامه داده است. دولت فعلی بسیاری از رویکردهای خشن‌تر دوره اول ترامپ در قبال چین را به ارث برده و دوره دوم ترامپ احتمالا چین را به عنوان چالش اصلی امنیت ملی ایالات متحده معرفی می‌کند. اما در مورد مسائل خاص دوره دوم ترامپ تغییرات قابل‌توجهی را به همراه خواهد داشت.
ترامپ مانند اولین دوره ریاست جمهوری خود، در درجه اول تجارت را مورد توجه قرار داده است. ترامپ در مصاحبه‌ای با وال استریت ژورنال در اکتبر گفت که تعرفه، زیباترین کلمه در فرهنگ لغت است و روشن‌ترین اولویت او در مورد چین، شروع مجدد جنگ تجاری است که در سال ۲۰۱۸ آغاز کرد.
وب سایت ستاد انتخاباتی ترامپ خواستار قطع اتکای ایالات متحده به چین برای همه کالاهای ضروری است. اما این تازه شروع است. بایدن تعرفه‌های اولیه ترامپ را حفظ و تعرفه‌های اضافی را اضافه کرد. ترامپ آماده است خیلی بیشتر از اینها پیش برود. با تعرفه‌های وعده داده شده حداقل ۶۰ درصدی بر تمام واردات از چین، ترامپ به جدایی کامل دو اقتصاد بزرگ جهان که توسط برخی از نزدیک ترین مشاورانش حمایت می‌شود، نزدیک‌تر خواهد شد.
چنین اقدامی روابط دوجانبه پرتنش را بدتر می‌کند و برای خانوارهای آمریکایی هزاران دلار در سال و برای صادرکنندگان آمریکایی ضررهایی را به همراه خواهد داشت. اما تاثیرات منفی یک سیاست تجاری تهاجمی در قبال چین نیز به تضعیف سایر دوستان و متحدان بالقوه ایالات متحده ختم خواهد شد.
چین همچنان به شدت به صادرات وابسته است تا رشد خود را افزایش دهد و اقدامات طراحی شده برای تضعیف موتور اصلی رشد، مانند تعرفه‌های ترامپ، تقاضای چین برای نهاده های تولیدی، از جمله انرژی و مواد معدنی را تضعیف می‌کند. این خبر بدی برای همسایگان ایالات متحده مانند پرو، شیلی و مکزیک (همگی صادرکنندگان بزرگ مس به چین)، استرالیا به‌عنوان متحد آمریکا(یک صادرکننده بزرگ سنگ آهن و زغال سنگ) خواهد بود.
در دوره اول ترامپ، اعمال اهرم تعرفه بر چین منجر به یک توافق دوجانبه شد که او آن را بزرگترین معامله‌ای که تا به حال دیده، ارزیابی کرد. هدف او افزایش صادرات کشاورزی و انرژی ایالات متحده به چین بود، اما هرگز به تحقق اهداف خود نزدیک نشد. به گفته موسسه America First Policy، یک اندیشکده آمریکایی، احیای این توافق فاز یک می‌تواند نقطه شروع یک توافق اصلاح‌شده در دولت جدید ترامپ باشد.
اگر هدف از مالیات‌های بسیار بالای وارداتی این باشد که چین را مجبور به بازنگری در شیوه‌های تجاری و اقتصادی خود کند، سایر سیاست‌های تجاری ترامپ این کار را بسیار دشوارتر خواهد کرد. ترامپ وعده داده که بر تمامی کشورهای دیگر از جمله اتحادیه اروپا تعرفه های ۲۰ درصدی اعمال کند.
فراتر از تجارت، بزرگترین نقطه انحراف ترامپ از دولت بایدن ممکن است تایوان باشد. در طول مبارزات انتخاباتی، او بارها و بارها در مورد میزان حمایت ایالات متحده از تایوان در آینده تردید کرد و از همان رویکرد مبادله ای که با بسیاری از کشورها اتخاذ کرده بود، استفاده کرد. او گفته: تایوان باید برای حمایت از این کشور به ما پول بدهد. ما با یک شرکت بیمه تفاوتی نداریم. تایوان چیزی به ما نمی‌دهد.
چنین اظهاراتی باعث شده که برخی از کارشناسان چین فکر کنند که ترامپ در ازای حمایت بیشتر دفاعی آمریکا به‌دنبال دستیابی به نوعی معامله با تایوان است. هزینه های نظامی تایوان امروز حدود ۲/۶ درصد از تولید ناخالص داخلی آن است. همانطور که رابرت اوبراین، مشاور سابق امنیت ملی ترامپ و البریج کولبی، یک مقام ارشد دفاعی پیشنهاد کرده‌اند، ترامپ ممکن است از تایوان بخواهد این عدد را افزایش دهد. کارشناسان تایوانی گفتند که TSMC، غول نیمه هادی تایوانی، تاکنون بیش از ۶۵ میلیارد دلار در کارخانه‌های جدید واقع در آریزونا سرمایه گذاری کرده، اما ممکن است ترامپ برای سرمایه گذاری داخلی بیشتر تلاش کند.
اگرچه ترامپ ممکن است معامله سختی انجام دهد، بعید است که او واقعا حمایت از تایوان را کنار بگذارد. غیرقابل پیش بینی بودن شخصی ترامپ نیز لایه ای از ابهام خاص خود را، چه استراتژیک و چه غیر استراتژیک، فراهم می‌کند. افرادی که در نهایت بر کابینه ترامپ تاثیر می‌گذارند، بر سیاست دولت او در مورد چین هم تاثیر خواهد گذاشت.

غرب آسیا
اگر جنگ اسرائیل با حماس در غزه و حزب‌الله لبنان قبل از روی کار آمدن ترامپ به طور کامل حل نشود، یکی از فوری‌ترین مسائل سیاست خارجی روی میز او تشدید تنش‌ها در خاورمیانه خواهد بود. رئیس جمهور منتخب درباره لزوم پایان دادن به جنگ غزه صحبت کرده و در ماه آگوست مدعی شد که به بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی گفته که پیروزی خود را بدست آورید زیرا کشتار باید متوقف شود.
مشخص نیست که دولت بعدی چه نقشی در تلاش برای پایان دادن به این جنگ ایفا خواهد کرد. ترامپ از درخواست تیم بایدن برای آتش‌بس انتقاد کرده و آن را تلاشی برای بستن دست اسرائیل از پشت توصیف کرده و گفته که آتش‌بس تنها به حماس فرصت می‌‌دهد تا دوباره سازماندهی شود.
ترامپ در اولین دوره ریاست جمهوری خود به طور لفظی از راه حل دو کشوری برای حل مناقشه اسرائیل و فلسطین حمایت کرد و در عین حال به اسرائیل یک سری جوایز دیپلماتیک اعطا کرد، مانند انتقال سفارت آمریکا به اورشلیم، کاهش بودجه آژانس سازمان ملل برای آوارگان فلسطینی و به رسمیت شناختن حاکمیت اسرائیل بر بلندی‌های جولان و اعلام اینکه شهرک‌سازی‌های اسرائیل در کرانه باختری، قوانین بین‌المللی را نقض نمی‌کند. موضوعاتی که سیاست‌های دهه‌های آمریکا را برعکس کرد.
ترامپ پیش از این گفته بود که برای اسرائیل جنگید، هیچ رئیس‌جمهوری تا به حال مانند او و نقش دولتش در میانجی‌گری توافق‌نامه آبراهام (مجموعه‌ای از توافق‌های دیپلماتیک بین اسرائیل و تعدادی از کشورهای عربی) فعالیت نکرده، موضوعی که به‌عنوان یکی از مهم‌ترین سیاست‌های خارجی او تلقی می‌شد. دولت بایدن هم سعی کرد همین رویه را ادامه بدهد.
در حالی که نتانیاهو و ترامپ در اولین دوره ریاست جمهوری او روابط گرمی داشتند، پس از آن که رئیس اسرائیل یک روز پس از برگزاری رقابت های انتخاباتی، پیروزی بایدن را در انتخابات ۲۰۲۰ تبریک گفت و خشم ترامپ را برانگیخت، اوضاع بدتر شد. لحن او در قبال اسرائیل در ماه‌های اخیر نیز گاهی انتقادی بوده، به طوری که ترامپ در ماه آوریل هشدار داد که این کشور در حال بازنده شدن جنگ در غزه است.
ترامپ در حالی برای دومین‌بار وارد کاخ سفید می‌شود که غرب آسیا حالا درگیر، درگیری‌های بین اسرائیل در لبنان، یمن و فراتر از آن است. دولت اول ترامپ با خروج از توافق هسته‌ای، سیاست فشار حداکثری را بر ایران تحمیل کرد و فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در حمله‌ای هوایی در ژانویه ۲۰۲۰ به شهادت رساند.
ترامپ در ماه سپتامبر در گفت‌وگو با خبرنگاران گفت که آماده دستیابی به یک توافق جدید با ایران برای جلوگیری از دستیابی این کشور به سلاح هسته‌ای است. او گفت: ما باید توافق کنیم، زیرا عواقب آن غیرممکن است. ما باید به توافق برسیم.

روسیه-اوکراین و ناتو
ترامپ از کمک‌های مالی آمریکا به اوکراین انتقاد کرده و از اروپا خواسته که بار بیشتر حمایت از کی‌یف را بر عهده بگیرد. او زلنسکی، رئیس‌جمهور اوکراین را بزرگ‌ترین فروشنده روی زمین به خاطر میزان پولی که از دولت بایدن برای اوکراین به دست آورده، نامیده و گفته: این بدان معنا نیست که من نمی‌خواهم به زلنسکی کمک کنم. چون احساس خیلی بدی نسبت به آن افراد دارم. با این حال او ابراز تردید کرده که اوکراین می تواند روسیه را شکست دهد.
ترامپ مدعی شده که مذاکرات برای پایان دادن به جنگ روسیه و اوکراین تنها ۲۴ ساعت طول می کشد و این کار را قبل از مراسم تحلیف خود در ژانویه انجام خواهد داد. اما جزئیات در مورد اینکه او چگونه قصد پایان دادن به جنگ را دارد ناچیز است. ترامپ در مصاحبه ای با فاکس نیوز در جولای ۲۰۲۳ پیشنهاد کرد که زلنسکی و ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه را مجبور به حضور در میز مذاکره خواهد کرد.
جی ونس، معاون رئیس جمهور منتخب گفت که ترامپ این کار را به دو کشور درگیر و همچنین اروپا واگذار می کند تا جزئیات توافق صلح را بررسی کنند. ونس پیشنهاد کرد که این موضوع احتمالا مستلزم ایجاد یک منطقه غیرنظامی در امتداد خطوط نبرد فعلی است که به اوکراین اجازه می دهد حاکمیت خود را حفظ کند. در حالی که آن را مجبور به واگذاری برخی از قلمروهای خود می کند و همچنین تضمین می کند که اوکراین بی طرف باقی می ماند به این معنی که به ناتو یا سایر موسسات متحد نخواهد پیوست.
تحلیلگران خاطرنشان کرده‌اند که این موضوع بسیار شبیه به شروطی است که پوتین برای آتش‌بس مطرح کرده است. شروطی که اوکراین و چندین حامی آن از جمله ایالات متحده، ایتالیا و آلمان، آن را رد کرده‌اند.
ترامپ از بزرگترین حامی ناتو فاصله زیادی دارد و این ائتلاف نیز طرفدار او نیست. ترامپ اعضای ناتو را که به هدف حداقل هزینه دفاعی بلوک برآورده نمی‌شوند، سرزنش کرده، حتی روسیه را تشویق کرده که هر کاری می‌خواهد انجام دهد.
پیش از انتخابات، ناتو تلاش کرد تا از ترامپ حمایت کند. این بلوک از ترس اینکه دور دوم ریاست جمهوری ترامپ کمک به اوکراین را کند یا متوقف کند، تولید تسلیحات و تجهیزات کلیدی را افزایش داد و همچنین برای تحکیم اختیارات در زمینه آموزش و تدارکات به اروپا تلاش کرد. در نشست امسال ناتو در واشنگتن، این ائتلاف مجددا تاکید کرد که آینده اوکراین در ناتو است اما از ارسال دعوت نامه برای پیوستن کی‌یف به این نهاد یا تعیین جدول زمانی برای عضویت خودداری کرد.
از دیدگاه روسیه، ریاست جمهوری دوم ترامپ ممکن است راه را برای روابط دوستانه‌تر بین واشنگتن و مسکو هموار کند، زیرا کرملین مدت‌هاست که رهبر جمهوری‌خواه را بر مخالفان دموکرات خود ترجیح می‌دهد. با این حال، حتی روس‌ها نیز در مورد وعده‌های ترامپ برای پایان دادن فوری به درگیری مردد هستند.
ترامپ از زمان خروج از قدرت، هفت بار با پوتین صحبت کرده است. ترامپ این مکالمات را تایید نکرده و تنها گفته که اگر آنها را داشته، یک اقدام چیز هوشمندانه است. ترامپ در ماه سپتامبر با زلنسکی در نیویورک دیدار کرد. رئیس‌جمهور منتخب سابقه رابطه پرحاشیه با رئیس جمهور اوکراین دارد.

آفریقا
سیاست آمریکا در آفریقا در جریان مبارزات انتخاباتی امسال چندان سر و صدا ایجاد نکرد، نه ترامپ و نه کاملا هریس، نامزد دموکرات‌ها، جزئیات زیادی را در مورد برنامه‌های خود برای تصدی قدرت ارائه نکردند. اما اولین دوره ریاست جمهوری ترامپ سرنخ هایی در مورد اینکه رویکرد آینده او چگونه خواهد بود، ارائه می‌دهد.
ابتکار منطقه‌ای امضاکننده ترامپ، معروف به «آفریقای شکوفا»، بر تقویت تجارت و تعمیق روابط تجاری شرکت‌های آمریکایی در این قاره متمرکز بود. با این حال، او اغلب از سیاست ایالات متحده در آفریقا به شیوه‌ای نادیده‌انگیز و حتی نژادپرستانه صحبت می‌کرد.
واقعیت این است که ترامپ به طور مداوم سیاست ایالات متحده در آفریقا را در چارچوب رقابت گسترده‌تر این کشور و چین تنظیم می‌کند و رهبران آفریقایی را که خسته شده‌اند از اینکه در محافل سیاستی ایالات متحده به‌عنوان یک تفکر بعدی در نظر گرفته می‌شوند یا تنها به‌عنوان یک پیاده راه در نظر گرفته می‌شوند، ناامید شده است.
بسیاری از منافع سیاست خارجی که در پروژه مشارکت آمریکا در آفریقا ۲۰۲۵ ترسیم شده، از جمله افزایش جمعیت قاره، منابع فراوان مواد معدنی حیاتی، و مجاورت با مسیرهای کلیدی کشتیرانی و همچنین مقابله با تروریسم در آنجا به اولویت های دولت بایدن شباهت دارد.
حالا یکی از سؤالات بزرگ آینده این است که آیا ترامپ می‌تواند در این پروژه باقی بماند و در برابر اظهارات تحقیرآمیز در مورد آفریقا که در دوره اول ریاست جمهوری خود انجام داد، که تنش‌ها را تشدید کرد و مانع دیپلماسی شد، مقاومت کند یا خیر.

مهاجرت
اولین دوره ریاست جمهوری ترامپ با برنامه مهاجرتی تندرو همراه بود که شامل سیاست بسیار بحث برانگیز جدایی خانواده و ممنوعیت سفر برای افراد برخی از کشورهای دارای اکثریت مسلمان بود. این بار، ترامپ وعده بازنگری چشمگیرتری در سیاست مهاجرتی ایالات متحده داده و قول داده که بزرگترین عملیات اخراج مهاجران در تاریخ آمریکا را انجام دهد.
مشاوران رئیس جمهور منتخب طرحی را ارائه کرده‌اند که طبق آن اداره مهاجرت و گمرک آمریکا حملات و دستگیری‌های گسترده‌ای را انجام می‌دهد تا سالانه میلیون‌ها مهاجر غیرقانونی را اخراج کند.
به گفته استفان میلر، مشاور فعلی ترامپ، دولت تاسیسات امنیتی گسترده را احتمالا در تگزاس در نزدیکی مرز جنوبی ایالات متحده ایجاد خواهد کرد تا تعداد زیادی از مهاجرانی را که انتظار می رود در انتظار اخراج هستند را بازداشت کند. ترامپ همچنین در نظر دارد که برنامه پناهندگان ایالات متحده را متوقف کند و برخی از سیاست های بحث برانگیزتر را از اولین دوره ریاست جمهوری خود بازگرداند، مانند اجرای یک تغییر دیگر از جمله ممنوعیت سفر مسلمانان به آمریکا.
برآورد می‌شود که اجرای این طرح ها بیش از میلیاردها دلار هزینه داشته باشد. شورای مهاجرت آمریکا، یک گروه حمایت غیرانتفاعی، مجموع مبلغ را ۸۸ میلیارد دلار در سال در بیش از یک دهه اعلام کرد. فراتر از این هزینه‌های اولیه و تلفات انسانی هنگفت چنین سیاستی، اقتصاددانان هشدار داده اند که انجام اخراج دسته جمعی مهاجران در مقیاسی که ترامپ پیشنهاد کرد، ضربه دردناکی به اقتصاد ایالات متحده وارد می‌کند.
تحلیل موسسه اقتصاد بین‌الملل پترسون نشان داد که اخراج‌های دسته جمعی پیشنهادی ترامپ که نیروی کار کلیدی را هدف قرار می‌دهد که جایگزینی آن دشوار است، باعث افزایش تورم، کاهش تولید ناخالص داخلی ایالات متحده و کاهش اشتغال خواهد شد. این گزارش خاطرنشان کرد که بخش کشاورزی بیشترین آسیب را خواهد دید.
آریل جی رویز سوتو، کارشناس سیاست در موسسه سیاست مهاجرت گفت: اجرای اصلاحات پیشنهادی ترامپ آسان نخواهد بود، زیرا احتمالا با موانع سیاسی، قانونی و لجستیکی روبرو خواهد شد. او گفت: در داخل کشور، دریافت حمایت کنگره برای اخراج دسته جمعی واقعا لازم است و این برای دولت ترامپ بسیار دشوار خواهد بود. از نظر لجستیکی، تلاش برای شناسایی مهاجران، بازداشت آنها برای مدت طولانی بدون نقض قوانین فعلی ایالات متحده و سپس بازگرداندن آنها به کشوری که ممکن است برای مدتی در آنجا نبوده باشند، دشوار است.
با این حال، لفاظی‌ها و وعده‌های تحریک‌آمیز ترامپ ترس قابل‌توجهی را در میان جوامع مهاجر ایجاد می‌کند. سوتو گفت: دوره اول ریاست جمهوری ترامپ یک اثر دلخراش قابل‌توجهی وجود داشت و این تصمیمات تاثیرات واقعی بر مردم خواهند داشت.