تاریخ : Tue 29 Oct 2024 - 09:50
کد خبر : 196917
سرویس خبری : نقد روز

اشتباه محاسباتی رژیم؛ نشناختن ایرانی‌ها

واکنش‌های اجتماعی به حمله شنبه مورد انتظار صهیونیست‌ها نبود

اشتباه محاسباتی رژیم؛ نشناختن ایرانی‌ها

محاسبات صهیونیست‌ها اما در مورد افکار عمومی مردم ایران غلط از آب درآمد. برخلاف آنچه تصور می‌کردند، جامعه نسبت به شهادت نیروهای ارتشی برانگیخته شد؛ متأثر شدن جامعه، یکپارچگی و یک‌صدایی را در مواجهه با حمله صهیونیست‌ها به وجود آورد و برخلاف تصور صهیونیست‌ها، جامعه و نظام حکمرانی را از یکدیگر جدا نکرد، امری که نشان می‌داد صهیونیست‌ها نه‌تنها در راهبرد جنگی خود دچار اشتباه محاسباتی شدند، بلکه حتی فضای افکار عمومی داخل ایران را بیش از گذشته علیه خود  متحد کردند. 

 میزانسن را به‌زعمشان دقیق چیده بودند؛ حمله به مواضع نظامی ایران، علاوه بر ترمیم بازدارندگی از دست رفته صهیونیست‌ها، قرار بود پازل جنگ‌روانی صهیونیست‌ها را تکمیل کند. این حمله قرار بود ادعای اینکه جنگ ما با مردم ایران نیست و جنگ اصلی با نظام جمهوری اسلامی است را اثبات کند. در حمله تنها به مواضع نظامی ایران حمله شده و مراکز غیرنظامی هدف قرار نگرفته است. حالا قرار بود فرصت مناسبی برای به راه انداختن یک آشوب داخلی شبیه به پاییز 1401 فراهم شود تا شکاف میان جامعه و نظام حکمرانی به بالاترین حد خود برسد و جامعه در آستانه یک فروپاشی اجتماعی قرار گیرد.

محاسبات صهیونیست‌ها اما در مورد افکار عمومی مردم ایران غلط از آب درآمد. برخلاف آنچه تصور می‌کردند، جامعه نسبت به شهادت نیروهای ارتشی برانگیخته شد؛ متأثر شدن جامعه، یکپارچگی و یک‌صدایی را در مواجهه با حمله صهیونیست‌ها به وجود آورد و برخلاف تصور صهیونیست‌ها، جامعه و نظام حکمرانی را از یکدیگر جدا نکرد، امری که نشان می‌داد صهیونیست‌ها نه‌تنها در راهبرد جنگی خود دچار اشتباه محاسباتی شدند، بلکه حتی فضای افکار عمومی داخل ایران را بیش از گذشته علیه خود  متحد کردند. 

حربه تکراری صهیونیستی؛ ما با مردم جنگ نداریم
«جنگ اسرائیل با مردم ایران نیست. جنگ ما با جمهوری اسلامی است.» این جمله را نتانیاهو و مقامات صهیونیستی بارها در طول یک‌سال گذشته و اخیراً با شدت بیشتری مطرح کردند. درست یک‌سال پیش و با شروع جنگ غزه، زمانی که بمباران مناطق مسکونی و بیمارستان‌ها در نوار غزه به دست صهیونیست‌ها شروع شد، همین جمله نیز در مورد حماس مطرح می‌شد، «جنگ ما با مردم غزه نیست و جنگ ما با نیروهای نظامی حماس است.»
مناطق مسکونی، بیمارستان‌ها، مدارس هم با این ادعا که زیر این خانه‌ها تونل‌های حماس قرار دارد، هدف قرار می‌گرفتند. صهیونیست‌ها همین فرمان را در حمله به لبنان و بمباران مناطق مسکونی در بیروت و ضاحیه در پیش گرفتند، تکرار چندبار این جمله که ما با مردم لبنان جنگ نداریم و هدف ما نابودی حزب‌الله است در حالی اتفاق می‌افتاد که مناطق مسکونی با هدف ترور مقامات حزب‌الله در بیروت بمباران می‌شد.
آن‌ها اما از تکرار این ادعا چند هدف را دنبال می‌کردند؛ 1. طبیعی است که صهیونیست‌ها در موضع اعلامی زیربار حمله و کشتار کودکان و غیرنظامیان نروند، اگرچه نمی‌شد واقعیت آنچه در جنگ اتفاق افتاده را انکار کنند؛ اما صهیونیست‌ها تلاش می‌کنند با بیان اینکه جنگ آن‌ها با غیرنظامیان نیست، کمی از فشارهای بین‌المللی را علیه خود کم کرده یا حداقل ادعا کنند که برای مقابله با حماس و حزب‌الله چاره‌ای جز هدف قرار دادن مناطق غیرنظامی ندارند. 2. ادعای این موضوع این مشروعیت را برای آن‌ها به‌وجود می‌آورد که بار دیگر این حملات را تکرار کنند بدون اینکه کمترین تبعاتی برای آن‌ها به همراه داشته باشد. 3. بخش قابل توجهی از این ادعا اما با هدف به راه انداختن جنگ روانی علیه گروه‌های مقاومت انجام می‌شد، صهیونیست‌ها در فضاسازی رسانه‌ای تلاش می‌کردند این‌ طور القا کنند که حماس از مردم عادی به‌عنوان پوشش استفاده می‌کند و با همین ادعا نیز بیمارستا‌ن‌ها و مدارس را مورد هدف قرار می‌دادند. این ادعا علاوه بر اینکه در راستای افزایش فشارهای بین‌المللی روی این گروه‌های مقاومت بوده بلکه با هدف تخریب چهره‌ آن‌ها نیز انجام می‌شد و همچنین به منظور ایجاد شکاف میان مردم با مقاومت هم صورت می‌گرفت. کشتار گسترده در نوار غزه با این هدف انجام می‌شد که افکار عمومی غزه، حماس را مقصر شروع جنگ بدانند، محبوبیت آن‌ها کاهش پیدا کند و در ادامه توان آن‌ها برای مقابله با اسرائیل تضعیف شود و پشتوانه مردمی را از دست بدهند. 

پروژه همچنان ایجاد شکاف میان مردم و مسئولان
صهیونیست‌ها همین پروژه را مشخصاً در مورد ایران نیز کلید زده‌اند. ایجاد شکاف میان مردم و نظام حکمرانی البته در پاییز 1401 با جنگ هیبریدی صهیونیست‌ها شروع شد. حالا اما شرایط متفاوت است، در حالی که تنش‌ها میان صهیونیست‌ها و ایران به بالاترین سطح خود رسیده است، صهیونیست‌ها تلاش می‌کنند تا فضای روانی جامعه ایرانی را در دست بگیرند و با شکاف انداختن میان مردم و نظام حکمرانی، هدف اصلی خود یعنی همان تضعیف ایران را محقق کنند.
به همین منظور نیز رسانه‌های فارسی‌زبان با خط خبری صهیونیست‌ها این مسیر را پیش گرفتند که مردم ایران اتفاقاً موافق حمله صهیونیست‌ها با هدف حمله به مواضع نظامی ایرانند و در نقطه مقابل هم مقامات صهیونیستی‌ مدام این گزاره را تکرار می‌کنند که اسرائیل جنگی با مردم ایران ندارد. این ادعاها در راستای سفیدشویی اقدامات آن‌ها و با هدف جلب اعتماد مردم ایران انجام می‌شد.
القای این گزاره که ایرانیان مواضعی مخالف با حکومت ایران دارند، قدمتی چندین‌ساله در پروژه صهیونیست‌ها علیه مردم ایران دارند. در این مسیر آنچه رسانه‌های فارسی‌زبان انجام می‌دهند، تنها شکل کاری است که صهیونیست‌ها علیه مردم ایران تعریف کردند. در این راستا بهائیان ساکن ایران نقش مهمی در عادی‌سازی روابط دارند، اما نقطه اوج این اقدام را می‌توان در آنچه که در پاییز 1401 رخ داد، مشاهده کرد. 

هدف گرفتن نقطه قوت ایران
ابعاد این پروژه بعد از حمله جمعه‌شب صهیونیست‌ها، بیشتر روشن شد. صهیونیست‌ها با ادعای اینکه تنها مواضع نظامی در ایران را مورد حمله قرار دادند به‌ دنبال اثبات این ادعای خود بودند که با مردم ایران نزاعی ندارند و جنگ آن‌ها با جمهوری اسلامی است تا گام بعدی ایجاد نارضایتی میان مردم و نظام حکمرانی با هدف ایجاد آشوب در داخل باشد.
بعد از این حمله رسانه‌های فارسی زبان در حال القای این گزاره‌اند که افکار عمومی داخل ایران، با حمله صهیونیست‌ها به مواضع نظامی ایران مشکلی ندارند و اتفاقاً موافق آنند و در سمت دیگر هم بخشی از افکار عمومی اساساً مخالف حمایت ایران از محور مقاومتند. آنچه آن‌ها از انجام این پروژه دنبال می‌کنند، مقصرنمایی نظام حکمرانی در حمله‌ای بود که جمعه‌شب انجام دادند، امری که خروجی آن، نارضایتی عمومی از نظام حکمرانی و تشدید شکاف داخلی را به همراه دارد.
در این مسیر البته تقویت همه شکاف‌ها و گسل‌های موجود در جامعه ایرانی هم مورد توجه قرار گرفته، اما گسل اصلی یعنی تقویت شکاف میان مردم و نظام حکمرانی پروژه اصلی است. روشن است که چیزی که توان یک نظام حکمرانی را تقویت می‌کند و آن را در مقابل حمله دشمن مقاوم می‌کند، همراهی مردم جامعه با نظام حکمرانی است و بروز شکاف و آشوب داخلی در میانه یک بحران توان آن را برای مقابله با تهدیدات خارجی کم می‌کند، چیزی که صهیونیست‌ها در طول یک‌سال گذشته تلخی آن را چشیدند.
علاوه بر این ایران بارها اثبات کرده که با همراهی مردم خود توان برای مقابله با همه تهدیدات خارجی را دارد و صهیونیست‌ها نیز به همین منظور شکاف میان دو قشر جامعه را اصل قرار دادند. 

جامعه ایرانی در یکپارچه‌ترین وضعیت خود قرار دارد
روز گذشته پیکر شهدای حمله صهیونیست‌ها در شهرهای مختلف ایران تشییع شد. پیکر شهدا در کرمانشاه، خوزستان و لرستان با حضور پررنگ مردم تشییع شد. نگاهی به واکنش افکار عمومی نیز نشان می‌دهد، برخلاف برنامه‌ریزی صهیونیست‌ها، شهادت نیروهای ارتشی با واکنش همه طیف‌ها و گروه‌ها در جامعه همراه شد. هنرمندان و بازیگران که عموماً رسانه‌های فارسی‌زبان تلاش دارند تا فاصله‌ای میان آن‌ها با نظام حکمرانی تعریف کنند و آن‌ها را قشری بخوانند که منتقدان جدی حکومتند که نقطه اوج آن در اتفاقات پاییز 1401 از جانب آن‌ها دنبال شد، بعد از حمله صهیونیست‌ها، واکنشی یکپارچه به این حمله و همچنین نسبت به شهادت نیروهای ارتش نشان دادند.
تصویر و نتیجه مشخص بود، جامعه ایرانی یکپارچه نسبت به شهادت هموطنانش متأثر شد. در میان اقشار مختلف ایران می‌شد این تصویر را به‌وضوح مشاهده کرد که هیچ احساس رضایتی نسبت به تعرض به خاک ایران وجود ندارد. تصور صهیونیست‌ها این بود که بعد از این حمله با القای اینکه ایران مقصر به راه انداختن یک جنگ در منطقه بوده، آن هم در حالی که معیشت مردم به لحاظ اقتصادی دچار مشکل است، جامعه ایرانی را در پرتگاه آشوب داخلی قرار دهد. اما برخلاف تصور صهیونیست‌ها، حمله صهیونیست‌ها و شهادت نیروهای ارتشی اتفاقاً جامعه ایرانی را در مقابل این اتفاق یکدست‌تر کرده و شکاف‌های اجتماعی را در پایین‌ترین حد خود قرار داد. این تقریباً کنشی است که جامعه ایرانی در تمام بحران‌ها از خود نشان داده است، زمانی که پای یک تهدید خارجی در میان باشد، مردم ایران در متحدترین شکل خود قرار می‌گیرند.
در میانه ناآرامی‌های پاییز 1401 نیز زمانی که غبار آشوب خوابید و جامعه ایرانی متوجه این امر شد که بخش زیادی از ماجرا با طرح‌ریزی یک دشمن خارجی صورت می‌گیرد، فاصله‌گذاری مشخصی با آن‌ها ایجاد کرد و همین امر هم منجر به شکست پروژه آشوب1401 شد. حالا اما جامعه ایرانی با گذر از اتفاقات 1401، دیگر بخش زیادی از این پروژه را درک کرده و حداقل ناآگاهانه در دام آن نمی‌افتد و آنچه در حال حاضر در جامعه ایرانی مشاهده می‌شود نیز حکایت از شکست این پروژه دارد. امری که نشان می‌دهد، صهیونیست‌ها جدای از حمله به مرزهای ایران، در برخورد با افکار عمومی داخل ایران نیز دچار اشتباه محاسباتی شدند. 

متن کامل گزارش زهرا طیبی، خبرنگار گروه نقد روز را در روزنامه فرهیختگان بخوانید