در خبرها آمده بود، که از این به بعد کیوسکهای مطبوعاتی مجوز فروش کتاب دارند؛ این مسئله باعث نگرانی اهل کتاب شده و رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران هم به آن واکنش داشته است. موضوع گسترش عرضه کتاب، فی نفسه کار مبارکی است؛ اما آنچه که محل بحث است، نحوه عرضه آن و اقداماتی است که در قبال آن باید انجام شود.
اگر بخواهیم این پدیده را از بعد مثبت بررسی کنیم، در نگاه اول درمییابیم که اگر کتابها پا از جایگاه اصیل خود که همانا کتابفروشیها هستند فراتر بگذارند و بیش از پیش در معرض دید رهگذران و پرسهزنان قرار گیرند، امکان این را پیدا میکنند که توجه افراد بیشتری را به خود جلب کنند و در نتیجه فروش بیشتری داشته باشند. به عبارت دیگر، هرچه عرضه کتاب گستردهتر شود و با قیمتی ارزانتر بیش از پیش در دسترس مردم قرار گیرد، به همان نسبت احتمالا استقبال آدمها از کتاب و مطالعه افزایش مییابد.
اما با اندکی تامل، متوجه میشویم که این نگاه و نتیجهگیری میتواند بیش از حد خوشبینانه باشد؛ چرا که در وهله اول، چنین اقدامی الزاما تضمینکننده افزایش سرانه مطالعه نمیشود و از طرف دیگر، کتاب کالایی نیست که بتوان با سهلانگاری و لاقیدی آن را عرضه کرد.
اگر تجربه مواجه شدن با برخی کتابها که در گوشه و کنار خیابان به فروش میرسند را داشته باشید، متوجه ترجمههای مغلوط و نارس و همچنین ایرادات نگارشی فاحش آنها میشوید. این قبیل کتابها، که در دستان دستفروشان مترو و فروشگاههای چند منظوره هم دیده میشوند، محصول ناشران جعلی و نامعتبری هستند که هیچ نظارتی بر آنان وجود ندارد. این خطر البته فقط متوجه فرم نوشتار نیست، بلکه عدم دقت و توجه به محتوا تهدید بزرگتری به حساب میآید که میتواند عواقب بسیار بدی، از جمله انتشار افسار گسیختهی محتوای مخدوش و تحریف شده را به دنبال داشته باشد.
بنابراین، نگرانی در باب این مدل از فروش جدید را باید به حق دانست. به این دلیل که گسترش بدون نظارت عرضه کتاب و قرار گرفتن آن در کنار تنقلات و سیگار، میتواند به قیمت فراگیر شدن شبه کتابها و کتابهای کمارزش منجر شود. بدین ترتیب، ضروری است که پیش از عمل به چنین تصمیماتی تمامی جوانب آن سنجیده شود و با اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران و سایر نهادهای مربوطه هماهنگیهای لازم صورت بگیرد.