«انرژی هستهای، حق مسلم ماست.» این گزاره، شعاری بود که از اواسط دهه 80 و همزمان با توسعه صنعت هستهای در ایران بر سر زبانها افتاد و کودکان و نوجوانان آن دهه با هیجان، لحنی حماسی و مشتهای گره کرده، آن را فریاد میزدند.
هرچند با ورود به دهه 90 و اعمال تحریمها، این شعار در زیر سایه سنگین توافق با آمریکا و برجام مسکوت گذاشته شد، اما نمیتوان مزایای صنعت هستهای برای کشور را همانند شعار آن سانسور کرد. انرژی هستهای جزء انرژیهای پاک دستهبندی میشود که تولید دیاکسید کربن و سایر گازهای گلخانهای ناشی از آن نزدیک به صفر است.
در برخی مراجع، انرژی هستهای را منبعی تجدیدپذیر معرفی میکنند اما اورانیوم به عنوان سوخت نیروگاههای هستهای، منبعی نامحدود و در دسترس در همه نقاط دنیا نیست. یکی از مزیتهای انرژی هستهای نسبت به انرژیهای تجدیدپذیر مثل خورشیدی و بادی، امکان تولید آن در همه ساعات روز است که آن را به منبعی قابل اتکا برای تامین انرژی و جایگزینی سوختهای فسیلی تبدیل کرده است؛ هرچند که در ایران با وجود تحمل تحریمهای هستهای، کشور از مزیت این انرژی پاک در تولید برق به میزان کافی بهرهمند نشده است.
با وجود مناقشات زیاد بر سر پرونده هستهای ایران اما کشور هنوز نتوانسته در تولید انرژی هستهای اقدام مؤثری انجام داده و به نتیجه برسد. طبق گزارش موسسه EI، تنها 0.5 درصد از انرژی ایران از سوخت هستهای تامین میشود درحالیکه این رقم برای آمریکا 7.8 درصد و برای فرانسه 35 درصد است و میانگین جهانی نیز بر روی عدد 4 درصد قرار دارد.
به بیان دیگر، سهم انرژی هستهای از سبد عرضه انرژی در ایران، یکهشتم استاندارد جهانی است و فرانسه با اختصاص 35 درصد از سبد انرژی خود به این انرژی پاک، رکورددار این شاخص است. اما نکته جالب توجه، وابستگی شدید سبد انرژی ایران به گاز طبیعی است که حدود 70 درصد، از کل انرژی کشور سهم دارد. ایران سومین تولیدکننده بزرگ گاز دنیاست اما آمریکا به عنوان بزرگترین تولیدکننده گاز دنیا، تنها 33.8 درصد از سبد تامین انرژی خود را به گاز اختصاص داده و در کنار تولید گاز، سایر سوختها را صاحب سهم قابل توجه کرده است. این تنوعسازی در سبد انرژی، به تامین امنیت انرژی کشورها کمک میکند.
طبق گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی (تصویر 5)، آمریکا با دارا بودن 93 نیروگاه اتمی، در صدر بیشترین تعداد نیروگاههای هستهای در دنیا قرار دارد. فرانسه با 56، چین با 55 و روسیه با 37 نیروگاه اتمی نیز در رتبههای دوم تا چهارم قرار دارند. نکته جالب اینکه در ایران فقط یک نیروگاه هستهای به نام نیروگاه اتمی بوشهر با ظرفیت 1024 مگاوات ساخته شده است درحالیکه مثلا کشور پاکستان 6 نیروگاه هستهای دارد.
طبق اعلام رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، تاکنون تولید برق از نیروگاه اتمی بوشهر معادل 4 برابر هزینه تمامشده ساخت آن، ارزش داشته است. همچنین طبق گزارش شرکت تولید و توسعه انرژی هستهای، سوخت نیروگاه اتمی بوشهر با استاندارد ISO-9001 توسط شرکت روسی TVEL تأمین میشود. این شرکت روسی در حال حاضر سوخت 73 راکتور اتمی دیگر واقع در 13 کشور مختلف را تأمین میکند. براساس برنامه هفتم توسعه، ایران قصد دارد تا پایان سال 1407، ظرفیت تولید برق هستهای را به 3 هزار مگاوات افزایش دهد که به نظر میرسد این امر تنها از مسیر تکمیل فاز 2 و 3 نیروگاه اتمی بوشهر، امکان تحقق دارد که حجم سرمایهگذاری مورد نیاز آن 10 میلیارد دلار برآورد میشود.
نیروگاههای هستهای یکی از ارزانترین نیروگاههای تولید برق در جهانند و دلیل اقبال بسیاری از کشورهای توسعهیافته به این نیروگاهها نیز همین بحث قیمت پایین تولید برق در آنهاست. مؤید این حرف بنده، شاخص جهانی LCOE است که هر پنج سال یکبار توسط موسسه IEA منتشر میشود. براساس این شاخص که با عنوان levelized cost of electricity یا هزینه همتراز شده تولید برق تعریف میشود، مقایسه بین تمام هزینههای انجام شده و میزان برق تولیدی در هر یک از انواع نیروگاهها صورت میگیرد که در این شاخص همه پارامترهای مرتبط با هزینه ساخت، سوخت، بهرهبرداری و حتی برچیدن نیروگاهها و غیره لحاظ شده است.
فاکتورهای دیگری مثل capacity factor و load factor هم در شاخص فوقالذکر دیده شده و در نرخ تنزیلهای مختلف محاسبه شده است. این محاسبات نشان میدهد نیروگاههای هستهای رقابت خیلی تنگاتنگی با نیروگاههای زغالسوز دارند و ارزانترین برق تولیدی در نیروگاههای base load را دارند. لذا از جهت اقتصادی، نیروگاههای هستهای کاملا توجیه اقتصادی دارند و در دنیا مورد استفاده قرار میگیرند. این نکته را هم اضافه میکنم که آژانس بینالمللی انرژی IEA، از بین تمام نیروگاههایی که در کشورهای مختلف بررسی کرده؛ در گزارش خود مدعی شده ارزانترین برقی که همین الان در جهان تولید میشود، توسط یک نیروگاه هستهای است.
یکی از موانع توسعه نیروهگاههای هستهای در ایران، هزینه بالای سرمایهگذاری آنهاست. پیشنهاد خوب و قابلیت پیگیری، این است که ایران با چینیها پروژههای مشترکی را تعریف کند و چین هم جزء کشورهایی است که تقریبا بسیاری از فناوریهای مختلف نیروگاههای هستهای اعم از غربی و شرقی را داراست. چین هماکنون رکورددار بیشترین تعداد نیروگاه هستهای در حال ساخت در دنیاست و چینیها برای پاکستان هم نیروگاه اتمی میسازند.
به نظرم اتفاق مثبتی است، اگر ایران بتواند با چین تعامل کند و پروژه ساخت نیروگاههای هستهای را نه به صورت نقدی بلکه به صورت تهاتر از محل نفت انجام دهد. به نظرم با روسها هم میتوانیم در فناوریهای هایتک که در حوزه نیروگاههای هستهای دارند مثل نیروگاههای کوچکمقیاس همکاری کنیم. بحث انتقال فناوری نیروگاههای کوچک مقیاس که قابلیت جابهجایی داشته باشند، میتواند یکی از موارد همکاری بین ایران و روسیه در سند جامع همکاری باشد.
متن کامل گزارش سید احسان حسینی، خبرنگار گروه اقتصاد را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.