با حذف مقطع تحصیلی کاردانی و ملاک قرار دادن کارشناسی، باید عنوان کرد باز هم سهم دهکهای بالای درآمدی از تحصیل یا فارغالتحصیلی از این مقطع، به مراتب بیشتر از دهکهای پایین درآمدی بوده و بیعدالتی در اینجا شکل جدیتری به خود گرفته است؛ چراکه عملا بیش از 50 درصد جمعیت این حوزه به دهکهای نه و ده میرسد و تنها بیست درصد آن به دهکهای اول و دوم میرسد.
یعنی عملا تحصیل دو دهک بالایی در این مقطع 2.5 درصد بیشتر از دو دهک پایینی درآمدی است. هرچند نمیتوان این مساله را هم نادیده گرفت که امکان تحصیل در دوره متوسطه برای برخی از خانوارهایی که در دهکهای پایین قرار میگیرند، وجود ندارد و همین مساله هم میتواند سهم بسزایی در تحصیلات آکادمیک آنها داشته باشد؛ چراکه نداشتن دیپلم عملا امکان شرکت آنها در آزمون سراسری و حتی ورود به دانشگاهها از طریق تحصیل در رشتههای بدون آزمون را هم نمیدهد.
نسبت حضور داوطلبان در زیرنظامهای دانشگاهی مختلف نشان میدهد علیرغم رایگان بودن تحصیل در دانشگاههای دولتی، باز هم سهم دهکهای پایین در آنها به مراتب کمتر از دهکهای درآمدی بالا خواهد بود؛ موضوعی که دلیل آن را میتوان به صراحت شرط قبولی در دانشگاههای دولتی دانست. یعنی عملا هر داوطلبی که بتواند هزینه بیشتری را برای قبولی در کنکور صرف کند، احتمال قبولیاش و رسیدن به صندلی دانشگاههای دولتی هم بیشتر خواهد بود. از این رو داوطلبان این دهکها اگر نتوانند به دانشگاههای دولتی برسند، معضلی نیز از بابت تحصیل در دیگر زیرنظامهای آموزشی نخواهند داشت.
همین مساله باعث شده تا نرخ تحصیل فرزندان دو دهک نه و ده در دانشگاههای دولتی روزانه، دانشگاههای دولتی شبانه، پیامنور و غیرانتفاعی و دانشگاههای آزاد و علمی-کاربردی به ترتیب با نرخ 17.8، 14 و 25.1 درصد باشد. هرچند که نسبت حضور دهکهای درآمدی در دانشگاههای دولتی اختلاف دوبرابری دارد و این میزان در دانشگاههای غیردولتی به حدود سه برابر میرسد. به صورت کلی باید عنوان کرد که تحصیل در دهکهای بالا برخلاف دهکهای پایین درآمدی، نقش کالای خاص را ندارد، درحالیکه بخشی از دهکهای پایین به دلیل مشکلات مالی ترجیح میدهند از قید تحصیلات دانشگاهی بگذرند.
موضوع اصلی در آموزش عالی، هزینهکرد دولت از منابع عمومی برای فراهمسازی امکان تحصیل رایگان در دانشگاههای دولتی است. دانشگاههایی که برخی از آنها برند کشور در سطح جهانی محسوب شده و به همین دلیل رسیدن تحصیل در آنها باید بهگونهای باشد که همه اقشار جامعه بتوانند از آن بهرهمند شود؛ اما نگاهی به سهم دهکهای درآمدی از جمعیت دانشجویی کشور که شامل فرزندان رده سنی 18 تا 24 سال خانوارها میشود، عملا نشان میدهد دهکهای نه و ده بخش قابل توجهی از جمعیت دانشجویی را در اختیار دارند؛ و در مقابل سهم دهک یک و دو کمتر از ده درصد است؛ اتفاقی که نشان میدهد توزیع امکانات آموزشی رایگان به درستی در کشور صورت نگرفته و عملا بخش عمده هزینهکرد دولت برای آموزش عالی به نفع دهکهای بالا تمام شده است. مقایسه دو دهک اول و آخر درآمدی کشور نشان میدهد که سهم دهکهای بالای درآمدی از دسترسی به آموزش رایگان پنج برابر دهکهای پایین است.
متن کامل گزارش زهرا رمضانی، خبرنگار گروه دانشگاه را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.