روند پیچیده انتخابات آمریکا از روز جمعه به وقت محلی آغاز شده است. اولین برگههای رأی برای انتخابات نوامبر ایالات متحده ارسال شدهاند. تا ۵ نوامبر، میلیونها نفر در یک پروسه یکماهونیمه، چه از طریق ارسال رأی غیابی از طریق پست، چه از طریق رأی دادن حضوری رأی خود را برای شرکت در انتخابات ثبت میکنند. چند سوال مهم درباره پروسه رأیگیری در انتخابات وجود دارد.
رأیگیری زودهنگام چیست؟
ایالتها - به استثنای میسیسیپی، نیوهمپشایر و آلاباما - به همه رأیدهندگان این فرصت را میدهند که پیش از روز انتخابات به صورت حضوری در یک محل رأیگیری، رأی دهند. در این ایالتها رأیدهندگان ثبتنامشده میتوانند در محدوده زمانی رأیگیری زودهنگام به محل رأیگیری مراجعه کرده و رأی خود را ثبت کنند. بیشتر ایالتها شمارش این آرا را از روز انتخابات آغاز میکنند و برخی مقامات باید تا بسته شدن صندوقها برای آغاز شمارش صبر کنند. برخی ایالتها نیز نوعی از رأیگیری به نام «رأیگیری غیابی-حضوری» ارائه میدهند که در آن رأیدهنده میتواند برگه رأی را غیابی دریافت کرده و پیش از روز انتخابات به صورت حضوری در محل رأیگیری تحویل دهد.
رأیگیری غیابی چیست؟
اکثر ایالتها شکلی از رأیگیری غیابی را ارائه میدهند که در آن رأیدهنده درخواست برگه رأی میکند و مقامات برگه را برای او ارسال میکنند تا آن را پر کرده و از طریق پست بازگرداند. برخی حوزههای قضایی همچنین به رأیدهندگان امکان بازگرداندن آرای غیابی به یک صندوق امن را میدهند. در 14 ایالت، رأیدهی پستی مستلزم داشتن یک دلیل موجه مانند بیماری یا تداخل برنامه کاری است. در هشت ایالت انتخابات به طور کلی پستی است؛ در این ایالتها، همه رأیدهندگان ثبتنامشده یک برگه رأی پستی دریافت میکنند، چه بخواهند از آن استفاده کنند یا نه. طبق قانون فدرال، ایالتها موظفند برگههای رأی غیابی را برای رأیدهندگان نظامی و کسانی که خارج از آمریکا هستند، ارسال کنند. ایالتها نحوه پردازش و شمارش آرای غیابی را تنظیم میکنند. بیشتر ایالتها به مقامات اجازه میدهند که به محض دریافت برگه رأی، آن را پردازش کنند که این معمولا شامل تایید امضای روی برگه رأی با امضای ثبتنامی رأیدهنده است. برخی ایالتها مقامات را ملزم میکنند تا روز انتخابات برای شروع پردازش صبر کنند که این موضوع میتواند انتشار نتایج انتخابات را با تأخیر مواجه کند.
آیا رأی دادن از طریق پست ایمن است؟
ادعا میشود رأیگیری پستی در ایالات متحده بسیار ایمن محسوب میشود و موارد تقلب در آن بسیار نادر است. ریک هاسن، کارشناس انتخابات در گزارشی در مجله تایمز در سال ۲۰۲۰ اشاره کرد بین سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۲، کمتر از ۵۰۰ مورد تقلب در رأیگیری پستی ثبت شده است. درحالیکه تقلب در رأیگیری پستی بسیار نادر است، مقامات انتخاباتی در سراسر آمریکا نگران تأخیرهای احتمالی خدمات پستیاند که ممکن است موجب شود آرای واجد شرایط پس از موعد مقرر به دفاتر انتخاباتی برسد و درنتیجه شمارش نشوند.
عاقبت چه کسی بلیت کاخ سفید را میبرد؟
دهها مرکز نظرسنجی برای تخمین نتیجه انتخابات آمریکا وجود دارد، با این حال فرآیند و روشهای مراکز نظرسنجی در آمریکا نواقص بسیاری دارد. این نواقص در سه انتخابات گذشته ایالات متحده بیش از پیش به چشم آمدهاند. مراکز نظرسنجی در ایالات متحده مراکز خصوصی بوده و به احزاب وابستهاند. به همین دلایل در نظرسنجیهای این مراکز خصوصی، گاهی سوگیریهایی دیده میشود. به غیر از نظرسنجیها، اساتید دانشگاه با بررسی سیر تاریخی رفتار مردم آمریکا در انتخاباتها، مدلسازیها و نظریهبازیها (Game theory)، نتیجه انتخابات ماه نوامبر ایالات متحده را پیشبینی کردهاند.
پیشبینی با استفاده از علم تاریخ
ایالات متحده در طول تاریخ خود هرگز شخصی به اندازه پروفسور آلن لیکتمن (Allan Lichtman) نداشته که تاریخ را چنین جذاب و بحثبرانگیز روایت کند. او در سال ۱۹۷۳ دکترای تاریخ معاصر آمریکا را از دانشگاه هاروارد دریافت کرد. شاید مناقشات پیرامون او ناشی از توسعه سیستمی پیشبینی سیاسی باشد که به او این امکان را داد تا از سال ۱۹۸۲ نتایج انتخابات ریاستجمهوری آمریکا را با دقت ۱۰۰ درصد پیشبینی کند؛ امری که هیچیک از محققان یا طراحان مدلهای پیشبینی نتوانستهاند به آن دست یابند. مدل لیکتمن نخستین بار در آوریل ۱۹۸۲ با پیشبینی پیروزی رونالد ریگان در دوره دوم ریاستجمهوری با موفقیت عمل کرد؛ درحالیکه ایالات متحده در آستانه رکود اقتصادی بزرگ قرار داشت که تنها با رکود سال ۱۹۲۹ قابل مقایسه بود. علاوهبر این، بیش از ۶۰ درصد مردم آمریکا معتقد بودند ریگان نباید برای دوره دوم نامزد شود. با این وجود، لیکتمن برخلاف همه پیشبینیها، پیروزی ریگان را پیشبینی کرد. از دیگر پیشبینیهای برجسته او، پیشبینی پیروزی دونالد ترامپ در سال ۲۰۱۶ بود؛ با وجود آنکه تمامی نظرسنجیها در آن زمان از پیشتازی هیلاری کلینتون، نامزد دموکراتها حکایت داشتند و اکثر کارشناسان پیروزی او را قطعی میدانستند. این گزارش به بررسی مدلی میپردازد که آلان لیکتمن برای پیشبینی برنده ریاستجمهوری در طول بیش از 40 سال ابداع کرده است و اینکه آیا این مدل همچنان میتواند نتایج انتخابات سال ۲۰۲۴ را با موفقیت پیشبینی کند. مدل او بر چه اساسی مسیر انتخابات و نتایج آن را پیشبینی میکند؟ چه میزان شانس برای پیشبینیهای مخالف با نظر لیکتمن درخصوص نتیجه رقابت ریاستجمهوری بین کامالا هریس و دونالد ترامپ وجود دارد؟ آیا نتیجه انتخابات آینده به دلیل تغییر قوانین بازی سیاسی و ظهور عواملی که لیکتمن آنها را در نظر نگرفته، پایانی ناخوشایند برای مدلی خواهد بود که به مدت بیش از چهار دهه با دقت عمل کرده است.
ساخت مدل پیشبینی
این مدل در سال ۱۹۸۱ زمانی شکل گرفت که لیکتمن در لسآنجلس با دانشمند برجسته روسی، ولادیمیر کایلاس بوراک، متخصص پیشبینی زلزله و مدیر موسسه نظریه پیشبینی زلزله و ژئوفیزیک ریاضی در مسکو دیدار کرد. ولادیمیر از لیکتمن درخواست کرد تا برای توسعه مدلی جهت پیشبینیهای سیاسی با او همکاری کند. لیکتمن با تشویق پروفسور ولادیمیر، تصمیم گرفت دادههای مربوط به انتخابات ریاستجمهوری آمریکا از سال ۱۸۶۰ تا ۱۹۸۰ را بهطور جامع بررسی و تحلیل کند. او از این پژوهش عمیق به نتایجی دست یافت، ازجمله اینکه رأیدهندگان درواقع تحت تاثیر کمپینهای انتخاباتی قرار نمیگیرند، بلکه براساس ارزیابی عملکرد رئیسجمهور در دوره اول ریاستجمهوری رأی میدهند. همچنین اگر رئیسجمهور به هر دلیلی تصمیم بگیرد برای دوره دوم نامزد نشود، موفقیتها و شکستهای او میتواند بر چشمانداز موفقیت نامزد حزبش تاثیر بگذارد. این پژوهش درنهایت منجر به توسعه روش پیشبینی سیاسی لیکتمن شد که بر ۱۳ عامل اصلی استوار است و از سال ۱۸۶۰ تا امروز نتیجه انتخابات ریاستجمهوری را پیشبینی کرده است. لیکتمن این عوامل را «۱۳ کلید ورود به کاخ سفید» نامید و کتابی با همین عنوان منتشر کرد.
کلیدهای مدل لیکتمن
پروفسور لیکتمن از 13 کلید برای پیشبینی نتیجه انتخابات ریاستجمهوری که قرار است در پنجم نوامبر ۲۰۲۴ برگزار شود، استفاده کرده است. در ادامه نتایج کلیدهای مدل لیکتمن را که برای انتخابات امسال توضیح داده، به شرح زیر بررسی میکنیم.
1. تفویض حزب حاکم
در بررسی کلید اول که به مطالعه این میپردازد که آیا حزب حاکم پس از انتخابات میاندورهای کرسیهای بیشتری در مجلس نمایندگان نسبت به انتخابات قبلی حفظ کرده یا خیر، مشاهده میشود حزب دموکرات در سال ۲۰۲۲ تعداد ۲۱۳ کرسی به دست آورد، درحالیکه در سال ۲۰۱۸ تعداد ۲۳۵ کرسی داشت. بنابراین، میتوان گفت دموکراتها این کلید را از دست دادهاند.
2. رقابت برای نامزدی
در بررسی کلید دوم مشاهده میشود هیچ رقابت جدی برای نامزدی کامالا هریس برای مقام ریاستجمهوری که نماینده حزب حاکم است، وجود ندارد. همانطور که مشخص است، نامزد باید حداقل دوسوم آرای نمایندگان را در دور اول رایگیری کسب کند. هریس با ۹۹ درصد از نمایندگان حاضر برنده شد. بنابراین حزب دموکرات این کلید را به نفع خود کسب کرده است.
3. نامزد حزب حاکم رئیسجمهور کنونی است
با بررسی کلید سوم، تصمیم جو بایدن که در ۲۱ ژوئیه عدم نامزدی خود را اعلام کرد، باعث شد حزب دموکرات این مزیت و این کلید را از دست بدهد.
4. حزب سوم
در مورد کلید چهارم که مربوط به حزب سوم یا نامزد مستقل است که میتواند بیش از ۵ درصد آرا را کسب کند، مشاهده میشود چنین نامزدی وجود ندارد. با در نظر گرفتن اینکه شاخص اصلی پایداری حزب سوم در نظرسنجیها حداقل ۱۰ درصد یا بیشتر است، کاندیداتوری «رابرت کندی» نامزد مستقل این دوره از انتخابات آمریکا، به استانداردهای کلید چهارم نرسیده و نتوانست از ۵ درصد عبور کند و درنتیجه در ۲۳ آگوست انصراف خود از ادامه کار بهعنوان نامزد مستقل و حمایت از ترامپ را اعلام کرد. لیکتمن میگوید این حمایت تاثیر زیادی ندارد، بنابراین دموکراتها یک امتیاز به نفع خود کسب کردند.
5. اقتصاد قوی در کوتاهمدت
با بررسی کلید پنجم که به وجود رکود اقتصادی در جریان کمپینهای انتخاباتی میپردازد، مشخص است اقتصاد آمریکا در حال رکود نیست. طبق تعریف رکود، دو فصل متوالی رشد منفی نیاز است که این موضوع توسط اداره تحلیل اقتصادی اعلام نشده است. رشد تولید ناخالص داخلی در سهماهه اول 4.1 درصد و در سهماهه دوم 2.8 درصد بود که بالاتر از ۲ درصد پیشبینی شده است. بانک فدرال آتلانتا نیز رشد قوی برای سهماهه سوم با نرخ ۲ درصد را پیشبینی کرده است. با توجه به این آمار میتوان گفت اقتصاد آمریکا در کوتاهمدت قوی و پایدار است و حزب حاکم این کلید را به نفع خود کسب کرده است.
6. اقتصاد قوی در بلندمدت
در کلید ششم که به بررسی وجود یک اقتصاد قوی در بلندمدت میپردازد، یعنی رشد اقتصادی واقعی سالانه به ازای هر فرد در دوره اول ریاستجمهوری برابر یا بیشتر از متوسط رشد در دو دوره ریاستجمهوری قبلی باشد، مشاهده میشود رشد اقتصادی در دوره بایدن بسیار بیشتر از متوسط رشد در دورههای قبلی بوده است اما چالشهای بزرگی نیز برای تضمین رشد پایدار و عادلانه در بلندمدت وجود دارد، ازجمله مسیر تورم و مدیریت بدهیهای دولتی. لیکتمن نتیجهگیری میکند که این کلید به نفع حزب حاکم است.
7. تغییرات عمده در سیاستها
کلید هفتم به تغییرات اساسی در سیاستها میپردازد. با بررسی دولت بایدن، مشاهده میشود این دولت تغییرات اساسی در سیاستهای خود نسبت به دولت قبلی داشته، ازجمله تصویب قوانینی مانند طرح نجات آمریکا در سال ۲۰۲۱، بسته زیرساختی و قانون کاهش تورم. بنابراین، این کلید به نفع حزب حاکم است.
8. عدم وجود ناآرامیهای اجتماعی
کلید هشتم به عدم وجود ناآرامیهایی که میتوانند تهدیدی برای نظام اجتماعی باشند، میپردازد. در بررسی این کلید، دولت بایدن-هریس در معرض ناآرامیهای جدی قرار نگرفت. بنابراین، این کلید نیز به نفع حزب حاکم است.
9. عدم وجود رسوایی سیاسی
کلید نهم فرض میکند وجود رسوایی سیاسی که رئیسجمهور در آن درگیر باشد، میتواند بر شانس نامزد حزب حاکم تاثیر بگذارد. جو بایدن تاکنون در هیچ رسوایی سیاسی درگیر نشده، بنابراین این کلید به نفع حزب حاکم است.
10. عدم شکست سیاست خارجی
کلید دهم به عدم شکست سیاست خارجی میپردازد. با ادامه نسلکشی در غزه و حمایت نظامی آمریکا از رژیمصهیونیستی، این امر بهعنوان یک شکست در سیاست خارجی محسوب میشود و حزب حاکم این کلید را از دست داده است.
11. موفقیت بزرگ نظامی یا خارجی
کلید یازدهم به موفقیت بزرگ نظامی یا خارجی اشاره دارد. جنگ اوکراین و روسیه بهعنوان یک شکست در سیاست خارجی آمریکا تلقی میشود، بنابراین این کلید به نفع حزب حاکم نیست.
12. رئیس دارای کاریزما
کلید دوازدهم به وجود رئیسجمهوری با کاریزما میپردازد. کامالا هریس اگرچه در نظرسنجیها جلوست اما کاریزمای لازم برای جلب توجه عموم مردم آمریکا را ندارد. بنابراین، این کلید نیز به نفع حزب حاکم نیست.
13. عدم وجود نامزد مخالف با کاریزما
کلید سیزدهم فرض میکند نامزد مخالف بدون کاریزما باشد. ترامپ با وجود تاثیرگذاری بر حامیانش، کاریزمای کافی برای جذب عموم مردم آمریکا را ندارد. بنابراین، این کلید به نفع حزب حاکم است.
هریس بهعنوان رئیسجمهور آمریکا
براساس مطالعه کلیدهای 13گانه پروژه لیکتمن برای پیشبینی سیاسی، حزب دموکرات حاکم موفق به کسب هشت کلید یا معیار شده و پنج تای آن را از دست داده است. درنتیجه نامزد دموکرات، کامالا هریس بهعنوان اولین زن رئیسجمهور ایالات متحده و چهلوهفتمین رئیسجمهور آمریکا، طبق مدل پیشبینی پروفسور آلن لیکتمن در نظر گرفته میشود. با این حال از دیدگاه نویسنده، هریس باید چند اقدام اساسی انجام دهد؛ ازجمله ارائه یک چشمانداز اقتصادی روشن که فراتر از کلیگوییهای مرسوم باشد؛ چراکه اقتصاد موضوعی کلیدی در این انتخابات است. او همچنین باید حضور رسانهای مداوم و موثری داشته باشد تا رأیدهندگان بتوانند او را بهتر بشناسند و اعتماد بیشتری به او پیدا کنند. علاوهبر این، او باید تلاش کافی برای جلب حمایت رأیدهندگان سفیدپوست بدون تحصیلات دانشگاهی که ممکن است مانعی در راهش باشند، انجام دهد. همچنین نباید از اهمیت رأیدهندگان عرب و مسلمان در شهرهایی مثل دیترویت غافل شود؛ چراکه با وجود تعداد کمشان، میتوانند نقش تعیینکنندهای در پیروزی او در ایالت میشیگان ایفا کنند.
ملاحظاتی درباره مدل لیکتمن
بدون تردید مدل پیشبینی پروفسور آلن لیکتمن که بر پایه ترکیبی از فیزیک و تاریخ بنا شده، دقت خود را از سال ۱۹۸۲ تا آخرین انتخابات که بایدن در آن پیروز شد، به اثبات رسانده است. با این وجود نکاتی وجود دارد که به نظر میرسد لیکتمن به آنها توجه نکرده است. ازجمله این متغیرها، نقش شبکههای اجتماعی است که در عصر حاضر به ابزاری اساسی برای نامزدها تبدیل شدهاند. بهویژه پلتفرمهایی مانند تیکتاک که میلیونها جوان آن را دنبال میکنند. طبق آماری که در ژوئیه ۲۰۲۳ منتشر شد، جمعیت جوانان ۱۸ تا ۲۹ ساله در ایالات متحده 52 میلیون نفر است و بخش قابلتوجهی از آنها دیگر از رسانههای سنتی استفاده نمیکنند. بنابراین، دسترسی به این گروه از طریق شبکههای اجتماعی میتواند نقش مهمی در موفقیت در راه رسیدن به کاخ سفید داشته باشد. موضوع دیگری که لیکتمن در مدل خود لحاظ نکرده، مناظرات تلویزیونی است که بهطور فزایندهای برای نامزدها تعیینکننده شدهاند. این مناظرات فرصتی برای ارتباط با رأیدهندگان مستقل فراهم میکنند؛ کسانی که به هیچیک از دو حزب وابسته نیستند. بنابراین، جلب حمایت این گروه برای تضمین پیروزی در انتخابات بسیار مهم است. انتخابات گذشته نیز نشان داد پیروزی تا حد زیادی به جذب این رأیدهندگان بستگی دارد اما لیکتمن این عامل را در مدل خود در نظر نگرفته است.