فرهیختگان: سال گذشته و در جریان بازیهای خانگی النصر، بعد از پیروزی مقابل الشباب، شادی بعد از گل رونالدو واکنشهای زیادی به همراه داشت. سجده شکر او بعد از این پیروزی مورد توجه رسانههای خارجی قرار گرفت. بعد از این نیز دشداشه عربی پوشیدن رونالدو و انشاءالله گفتن او در حین مصاحبه هم واکنشهای دیگری با خود به همراه داشت و بازار تئوریپردازیها در این رابطه که عربستان از این روش دست به تبلیغ میزند را داغ کرد.
واقع امر این بود که عربستان ضمن اینکه تلاش میکرد فوتبال خود را به وسیله رونالدو ارتقا بدهد و توجه رسانههای اروپایی و آمریکایی را به آن جلب کند، یک روش هوشمندانه برای تبلیغ اسلام و اعتقادات خود پیدا کرده بود، سیاستی که به روشهای مختلف توسط دیگر کشورهای مسلمان و مراکز اسلامی در اروپا نیز دنبال میشود.
سفر به عراق و حضور کنار مداحان عربی، تنها مقصد مداحان ایرانی برای برگزاری مراسم عزاداری در این سالها نبوده است. پاکستان ازجمله کشورهایی است که شیعیان زیادی دارد اما عموما برای سفر به کربلا و حضور در مراسم مذهبی با محدودیتهای زیادی از جانب حکومت پاکستان مواجه میشوند. به همین منظور سال گذشته برخی از مداحان به این کشور سفر کردند.
روسیه و ترکیه نیز در سالهای اخیر مقصد سفر برخی از مداحان برای حضور میان شیعیان این کشورها بوده که البته عموما با دعوت مردمشان صورت میگرفته است. اما سفر اخیر میثم مطیعی، یکی از این مداحان به تایلند که با دعوت شیعیان این کشور صورت گرفته بود با واکنشهای زیادی از جانب رسانهها مخصوصا رسانههای فارسیزبان همراه شد.
رسانههای فارسیزبان در خطمقدم این فضاسازی قرار داشتند و پس از آن، انتقادات در داخل که رنگوبوی سیاسیکاری داشت نیز منجر شد این سفر بیش از دیگر سفرهای مداحان به کشورهای خارجی مورد توجه قرار گیرد.
تمرکز رسانههای فارسیزبان برای تاثیرگذاری منفی بر افکارعمومی، اتفاق عجیب و تازهای نیست. این بار نیز این رسانهها برای ایجاد احساس منفی در افکارعمومی داخل کشور و به دوقطبی کشاندن دوباره فضای کشور اقدام کردند. این را نمیتوان تنها انگیزه رسانههای فارسیزبان دانست.
دستورکار ویژه این رسانهها که با فرمان کارفرمای صهیونیستی دنبال میشود، علاوهبر به دوقطبی کشاندن فضای سیاسی و اجتماعی داخل کشور، القای این تصویر است که تمرکز نظام حکمرانی به جای حل مشکلات داخل کشور بر سرمایهگذاری در دیگر کشورها متمرکز شده است.
جدای از واکنش رسانههای فارسیزبان، انتقادهایی که در فضای سیاسی کشور به این انتقادات صورت گرفت بیش از آنکه نقدی «وارد» به این سفر باشد، رنگوبوی سیاسیکاری و تسویهحساب سیاسی داشت و بهانه تازهای برای دوقطبیسازی فضای سیاسی به همراه میآورد. جدای از اینکه بهانهای به رسانههای فارسیزبان میداد، نشان میداد واقعیت ماجرا از سمت برخی افراد به درستی درک نشده است.
تبدیل شدن این اقدامات به بهانهای برای سیاسیکاری، یک نتیجه مشخص دارد و آن هم این است که اصل ماجرا و اثرات و نتایجی که میتواند به همراه داشته باشد، به حاشیه برود. جدای از اینکه اساسا سفر یک مداح به یک کشور خارجی و حضور در میان شیعیان، اقدامی نیست که مورد انتقاد گیرد اما اگر انتقاد یا نقدی هم وارد باشد، بهتر است جانب انصاف را در آن در نظر گرفت.
در فضایی که شعار اصلی دولت وفاق ملی بر کم کردن شکافهای اجتماعی در میان مردم و سلایق مختلف سیاسی است، انتظار این است اظهارنظرهایی که به شکافها دامن میزند و تولید دوقطبی میکند، کنار گذاشته شود. از طرف دیگر، در شرایطی که لابیهای صهیونیستی به بهانههای مختلف اسباب توهین و مورد حمله قرار دادن مقدسات مسلمانان مثل آتش زدن قرآن را بهطور جدی دنبال میکنند تا اسلام را در مهجوریت قرار دهند، افزایش حضور چهرههای مذهبی در میان مسلمانان در کشورهای مختلف، برای تبلیغ دین، امری پسندیده است.
متن کامل گزارش را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.