تاریخ : Wed 14 Aug 2024 - 15:06
کد خبر : 194097
سرویس خبری : نقد روز

بررسی کنش سیاسی ظریف

علی اکبری؛ خبرنگار:

بررسی کنش سیاسی ظریف

محمد جواد ظریف از آن دسته سیاستمدارنی است که به واسطه کنش شخصیتی و نیز برداشتی که از این کنش در افکار عمومی شده است در سالهای اخیر در کانون توجه بوده است.

علی اکبری؛ خبرنگار: بررسی روان‌شناختی شخصیت سیاستمداران از سویی مبتنی بر کنش و رفتار آنان است و از دیگر سو مبتنی بر  برداشت افکار عمومی از این رفتار و نیز بازخورد آن در جامعه است. این دیدگاه احتمالا برای برخی از خوانندگان این سطور مطلوب و برای برخی دیگر نامطلوب باشد اما به نظر نگارنده تصویری که از آقای ظریف در ذهن مردم است با آنچه واقعیت دارد و البته شخصیت واقعی او، فرسنگ‌ها فاصله دارد. در واقع برداشتی که از ظریف در ذهن بسیاری از ایرانیان شکل گرفته است دارای اعوجاج و کج فهمی است. 

محمد جواد ظریف از آن دسته سیاستمدارانی است که به واسطه کنش شخصیتی و نیز برداشتی که از این کنش در افکار عمومی شده است در سالهای اخیر در کانون توجه بوده است. بر همین اساس، در حالی که منتقدینی دارد که به صورت کلی دست به نقد وی می‌زنند، در اغلب مواقع تصویری مثبت، روشنفکر، مردمی، آزادی‌خواه و  و بری از هرگونه نقص از وی در افکار عمومی شکل گرفته است. 

شاید بیش از هر چیز نقش سازنده ظریف در مذاکرات هسته‌ای و تعلیق تحریم‌ها، بازگشت آرامش نسبی و رفاه به کشور و نیز پیوست رسانه‌ای موثر آن سبب این دیدگاه مثبت نسبت به ظریف شد که همین موضوع کنشگری‌های بعدی این شخص را در عرصه سیاسی و اجتماعی ایران سبب شد. اما اقدام اخیر وی در استعفا از معاونت راهبردی ریاست جمهوری آن هم یک هفته پس از دریافت حکم از آقای پزشکیان که در نوع خود اقدامی بدیع محسوب می‌شد ضرورت بازبینی کنش ظریف در عرصه عمومی را صدچندان نموده است. ظریف مصداقی از شخصیت نمایشی (پرسونا) یونگ و شخصیت مهرطلب هورناست. این دو نظریه‌ی روانشناسی سیاسی  می‌تواند توصیف کننده برخی ویژگی‌های ظریف باشد.  

نظریه پرسونا نشان‌دهنده تفاوت بین این که شخص چه کسی است (شخصیت واقعی) در مقابل اینکه شخص دوست دارد چگونه جلوه دهد (شخصیت اجتماعی) ایجاد می‌شود. پرسونا بازسازی ساختگی شخصیتی است که فرد به آن عادت کرده است و نیز نقشی که ایفا کنند که هر دو اینها به فرد کمک می‌کند تا حضور و تعامل خود با دیگران را مدیریت کند و شخصیت و هویتی بر اساس تعاملات اجتماعی و انتظارات دیگران ساخته می‌شود. مطالعات روانشناسی سیاسی مبتنی بر نظریه شخصیت نمایشی یا پرسونا در پی کشف این است که سیاستمداران چگونه از نظر راهبُردی در چارچوب مقتضیات عمل می‌کنند.  

هورنای از دیگر روانشناسانی است که نیازهای ده‌گانه‌ای را برای انسان برمی‌شمارد که همگـی نیازهـای اجتماعی است. هورنای این نیازها را روان‌رنجور می‌خواند؛ زیرا آنها به راه‌حل‌های منطقی منجر نمی‌شوند بااین‌حال باید توجه داشت که این نیازها به افراد روان‌رنجور محدود نمی‌شوند. همۀ ما ممکن است آنها را کم‌وبیش نشان دهیم. این نیازهای نابهنجار عبارت‌اند از: نیاز به تأیید، دوست‌داشتنی‌بودن و تحسین‌شدن نیاز به محافظت‌شدن و پشتیبانی. نیاز به انزوا،  نیاز به قدرت و متنفر بودن از ضعف‌ها و بزرگ جلوه‌دادن توانمندی‌ها،  نیاز به اینکه معاملات و بازی‌ها همیشه برنده بودن و ازاین‌حیث بر دیگران مزیت داشتن.  نیاز به اعتبار به‌دست‌آوردن وجهه عمومی، زبانزد همگان بودن در رادیو، در تلویزیون در روزنامه‌ها به هر عنوانی باشد مورد یادآوری قرارگرفتن، نیاز به تحسین شخصی ستایش‌شدن و مورد تملق و چاپلوسی قرارگرفتن، نیاز به پیروزمندی، جاه‌طلبی و پیشرفت شخصی ثروتمند و مشهورشدن، بدون توجه به پیامدها نیاز به خودبسندگی و استقلال برای مستقل کردن خود از دیگران، نیاز به کمال بری از اشتباه بودن و حساسیت داشتن به انتقاد. 

بر همین اساس برخی کنش‌های ظریف طی یازده سال گذشته را مبتنی بر این نظریات مرور می‌کنیم: 
1- قدم زدن با کری در میانه مذاکرات، دست تکان دادن برای خبرنگاران از بالکن هتل محل اقامت، لبخند زدن در مصاحبه‌های تلویزیونی و اقداماتی این چنینی ناشی از شخصیت نمایشی ظریف بوده است. این شخصیت نقابی است بر شخصیت احساساتی، گاهی متفرعن و گاهی عصبانی ظریف که در مواقع بحران  و در مقابل منتقدین بروز و ظهور می‌یافت. بسیاری دوره زعامت ظریف در وزارت خارجه را دوره رکود و تزلزل وزارت خارجه می‌دانند. برخلاف شخصیت خندان و خوشرو ظریف در مذاکرات و جلوی دوربین‌های خبرنگاران، بسیاری از همکاران وزارت خارجه ظریف با روی دیگر شخصیت وی مواجه بوده‌اند که از قضا نه خندان بوده نه محبوب و نه حتی نه چندان خوشنام. این موضوع نشان از پرسونا و نقابی دارد که ظریف در مواردی که قرار بوده ایماژی از وی در عرصه عمومی به تصویر کشیده شود بر چهره داشته است.  
2- ظریف شخصیتی است که بیش از اقتضائات ملی بر وجیهه المله بودن خود تاکید داشت. به طوری که به نتیجه رسیدن مذاکرات برای وی اولویت بود. او می‌خواست در اذهان ایرانیان به عنوان قهرمان دیپلماسی یاداوری شود. تا جایی که برخی از کنش‌های او در جریان مذاکرات برخلاف منافع ملی و پایداری برجام بود.  این به نتیجه رسیدن مذاکرات و اهمیت آن قاضاهای خارج از چارجوبی داشته است.  
حوزه تخصصی ظریف دیپلماسی و سیاست خارجی و روابط بین‌الملل بوده است چه بسا که تجارب ایشان در سیاست خارجی می‌تواست راهگشا باشد. اما واقعیت این است ورود وی به حوزه سیاست داخلی در دولت چهاردهم هم برای وی هم برای پزشکیان هزینه‌ساز خواهد بود چرا که ورود وی در حوزه‌های غیرتخصصی اشتباه است.  
ظریف باید بداند که استفاده بیش از حد از تاکتیک‌های مشابه در مواقع متفاوت سبب اشباع مخاطب حتی همراه نسبت به او می‌شود. کما اینکه به شهادت شاهدان چندین بار استعفای وی در دوره وزارت خارجه در هشت سال دوره روحانی نیز کار را به نقطه باریک رسانده بود و بار آخر تهدید شده بود که استعفایش پذیرفته می‌شود. واقعیت این است ظریف علی رغم ذکاوت و هوش اجتماعی در بسیاری از موارد نتوانسته است این مورد را مدیریت کند.