فرهیختگان: رسول مهربانی که این روزها از شبکه ورزش رقابتهای تکواندو را گزارش میکند کارش را از سال 1387 در زمینه گزارش ورزشی آغاز کرده اما اجرای بدیع او در مسابقات المپیک 2024 باعث شده که حالا تبدیل به پدیده گزارشگری تلویزیون شود.
لحن و شیوه گزارش او به روایت یک قصه شبیه است، کلمات و جملاتی که به کار میبرد از ورزشکاران کاراکتر میسازد و مخاطبانش را در موقعیت تماشای یک نمایش تمامعیار قرار میدهد. برای گفتوگو درمورد شیوه اجرا و گزارشگریاش سراغ او رفتیم. صدایش گرفته بود و فکر میکردیم که صدایش بهخاطر فریادهای حین گزارش بازی ناهید کیانی گرفته باشد. میگوید استرس این روزها باعث شده که صدایم بگیرد. متن این گفتوگو را بخوانید.
طبیعتا یک گزارشگر فقط گوینده یک رخداد ورزشی نیست و باید برای مخاطبش فضاسازی کند. برای اینکه روایتگر یک اتفاق جذاب ورزشی باشد که لحظات غم و شادی مثل یک نمایش دارد، چه میکنید؟
گزارشگر باید یک «آن» ذاتی داشته باشد؛ قوه طنز و خیالپردازی، گزینههای بعدی هستند که لازمه گزارشگری است. نباید یک ذهن دوقطبی داشته باشد، یعنی صفر و یک نباشد. تابع صحبت بیرون یا داخل نباشد. ذهن گزارشگر باید مثل کوادکوپتر به بالا برود. وقتی اینها در ذهن پرورش پیدا کند و آماده شود، میتواند یک گزارش جذاب داشته باشد. مثل قهرمان المپیک که خودش را آماده کرده و برای قهرمانی وارد این کارزار میشود، گزارشگر هم همین است. بگذارید در پایان جواب این سوال دوباره مرور کنم این چند آیتم برای گزارشگر حیاتی است. داشتن«آن»، مطالعه، یک ذهن قوی و خیالپرداز البته با فانتزی بالا و اشراف کامل به محیط سیاسی اجتماعی کشور خودمان و جهان.
برای اینکه به امضای خودتان در گزارشگری برسید، چه کردید؟
امضای من این است که انگار کنار مردم ایستادهام و گزارش میکنم. همانطور که در خانه همه ما برای یک مسابقه ورزشی حرص میخوریم، ناراحت و خوشحال میشویم، کنار هم هستیم. در این فضا من دقیقا کنار مردم قرار میگیرم و باورم این است که کنار مردم هستم، شاعر میگوید: «بعد منزل نبود در سفر روحانی». حالا اینکه من در استودیو هستم و گزارش میکنم برایم مهم نیست، روح مهم است. انسان با روحش زندگی میکند، جسم در تبعیت از روح است که به رشد میرسد و الا جسم بدون روح معنا ندارد. من خودم را اینطور حس میکنم. احساس میکنم کنار مردم هستم، هیجان و شور دارم. این را هم بگویم که خط قرمزی هم برای خودم نگذاشتم.
البته خط قرمز نه آن معنای منفی که به ذهن میرسد. به این معنا که مثلا اگر در خانه باشم به اعضای خانوادهام میگویم مثلا «ناهید چه کاری انجام میدهد؟»، یا «وای الان ضربه میخورد» همین حالت را برای گزارشها نگه میدارم. اگر این مدل گزارش در خانهها مورد استقبال واقع شده، فکر میکنم برای این است که خودم را جدای از بقیه نمیبینم، من رسول مهربانی هستم که کنار مردم نشستم و گزارش میکنم.
بین بازیهایی که گزارش کردید، گزارش بازی کیمیا علیزاده و ناهید کیانی متفاوتترین بود. حس خودتان در آن لحظه چه بود؟ آخر گزارش به هر دو نفر خسته نباشید گفتید، کمی از گزارش آن بازی بگویید؟
در طول این چند سال که این اتفاقها برای ورزش ایران افتاد صحبتها و نظرهای زیادی مطرح شد. من اعتقادم بر این است که این صحبتها میتواند درست یا غلط باشد. اظهارنظرهایی که من برخی را قبول دارم و برخی را نه. اما وقتی شما به یک دوقطبی اشتباه در برابر مخاطبی که فضای مجازی را دنبال میکند، میرسید باید جانب انصاف را در نظر بگیرید. امروز به نظرم نباید بین کیمیا علیزاده و ناهید کیانی فرق زیادی قائل بود.
نظر من این است که او هموطن ماست، هر آنچه که کرده و اشتباه هم بوده؛ بحثی با این نداریم. اما الان ناهید کیانی زیر پرچم ایران بازی میکند وقتی بازی تمام شد حسم را درمورد او و این برد گفتم. اما وقتی کار تمام میشود به این دوقطبی کاذب دامن نمیزنم. حداقل اگر این نقطه گزارشم یک نقطه عطف شده که گفتم ناهید کیانی برد اما کیمیا علیزاده هم خداقوت. فکر میکنم باید تجدید نظری درمورد برخی موارد بشود. در گزارشم نام کیمیا علیزاده را بردم و حتی درمورد توانمندیهایی که او در زمینه ورزش تکواندو داشت صحبت کردم. با این حال به این تاکید کردم که امروز ناهید سرباز وطن است و باید به او افتخار کنیم.
متن کامل مصاحبه عاطفه جعفری، خبرنگار گروه فرهنگ را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.