فرهیختگان: یکی از مهمترین نکات مثبت ادبیات مسعود پزشکیان در تبلیغات انتخاباتی و همچنین در ایامی که نامش بهعنوان فرد پیروز از صندوق بیرون آمد، تاکید او بر همدلی و پرهیز از اختلافات است.
پزشکیان در روز تنفیذ نیز همین رویکرد را ادامه داد و در صحبتهای خود در مراسم تنفیذ نیز انسجام، همگرایی و قانونگرایی را لازمه عبور از بحرانها دانست و از آحاد مردم، نخبگان و مسئولان خواست تا برای «اجرای سیاست همگرایی تشکیل دولت وفاق ملی» او را کمک کنند. ادبیات مثبت پزشکیان اما زمانی اثر خود را بهتر نشان میدهد که در عرصه عمل نیز بروز پیدا کند.
وفاق ملی زمانی محقق میشود که خود رئیسجمهور و بدنه اطرافیانش اولین گام را برداشته و از طرح و پیگیری موضوعات خلاف منافع ملی کشور اجتناب کنند. نهمین رئیسجمهور ایران با تاکید چندینباره بر این گزاره و اعلام اینکه در تشکیل دولت رویکرد غیرجناحی را محور قرار خواهد داد، نشان داده عمیقا به این گزاره معتقد است.
اما این اعتقاد به تنهایی کافی نیست و رئیسجمهور باید بتواند نزدیکان سیاسی خود را نیز نسبت به این موضوع اقناع کرده و ادبیات وفاق ملی را در دولت خودش عمومی کند. در این راستا جلوگیری از طرح اظهارات یا بروز اقداماتی که رفتار جناحی معنی میشوند، ضروری است.
یکی از مواردی که میتواند پزشکیان را در اجرای رویکرد فراجناحی با شکست مواجه سازد اعمال فشار از جانب پدرخواندههای سیاسی برای تاثیر بر روند تعیین کابینه و تحمیل چهرههای نزدیک به خود، به رئیسجمهور است.
این مواجهه با کابینه پزشکیان علاوهبر اینکه تصویر شبه دموکراتیک تعیین اعضای کابینه از طریق شورای راهبری را مخدوش کرده به وجهه مستقل رئیسجمهور نیز آسیب میزند. رفتار پدرخواندهها باعث میشود چهرههای غیرمتخصص و صرفا دارای هویت سیاسی نزدیک به آنها بر مسندهای اجرایی نشسته و چهرههای غیرحزبی و مورد اجماعی که در گفتمان رقیبان انتخاباتی حضور نداشته و صرفا اصلاحطلب نشانهدار محسوب نمیشوند، کنار زده شوند.
گروه دیگری که رفتارشان باعث تخریب رویکرد همدلی شده و گروههای رقیب را نیز برای همرای با این شعار بیرقبت میکند، سهم خواهان هستند. از نظر این گروه ترکیب دولت زمانی کارآمد محسوب میشود که اطرافیان آنها در آن گنجانده شوند و اگر این اتفاق به قدری که رضایت آنها را جلب کند، رخ ندهد حتی گروههای سیاسی همجناح با خود را نیز برنتابیده و به تخریب آن میپردازند.
در مدتی که از انتشار خبر تشکیل شورای راهبری میگذرد معدود روزهایی پیدا میشود که گروههای مختلف اصلاحطلبان و نیز اعضای اصلی شورا نسبت به سهمخواهیهای برخی چهرهها و گروهها معترض نشده باشند.
این مواضع میتواند دو هدف داشته باشد، هدف صادقانه اعتراض به سهمخواهیهای موجود بوده و رئیسجمهور نیز باید با شنیدن انتقادهای این این افراد گروههای سهمخواه و انحصارطلب را مهار کند و هدف دیگر نیز میتواند استفاده ابزاری برای سهمخواهی باشد یعنی ممکن است برخی با اعتراض به سهمخواهی سایرین به دنبال گشودن مسیری برای افزایش سهم خود از سبد کابینه باشند که در این صورت رئیسجمهور باید با پاسخهای علنی به این گروه مانع از تخریب وجهه شورای انتقالی قدرت شود.
آنچه بیش از هر چیزی به منافع ملی ضربه میزند دعواهای سیاسی سهمخواهانه است. اگر رئیسجمهور تحت فشار گروههای سیاسی قرار بگیرد به ناچار بخشی از زمان و ذهن خود را به جای رفع چالشهای کشور باید صرف رفع دعواهای جناحی کند. رفتارهای سهمخواهانه میتواند پاشنه آشیل دولتی قرار گیرد که شعار اصلی خود را همدلی و وفاق ملی قرار داده است.
متن کامل گزارش علی مزروعی، خبرنگار گروه نقد روز را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.