تاریخ : Mon 29 Jul 2024 - 11:04
کد خبر : 193496
سرویس خبری : سیاست

حاشیه‌نگاری خبرنگار «فرهیختگان» از تنفیذ نهم

روز مسعود؛

حاشیه‌نگاری خبرنگار «فرهیختگان» از تنفیذ نهم

دیروز، حسینیه امام خمینی(ره) 60 ماه و 6 روز زودتر از آن چیزی که انتظارش می‌رفت، میزبان مراسم تنفیذ برای سپردن قدرت به رئیس‌جمهور بعدی بود.

فرهیختگان: دیروز باید چهارشنبه 12 مرداد 1408 شمسی می‌بود. صبح دیروز باید سید‌ابراهیم رئیسی از پاستور به حسینیه امام خمینی(ره) می‌رفت و روی آن سکو، در سمت راست حضرت‌آقا روی صندلی می‌نشست. دیروز باید او حکم تنفیذ را تقدیم رهبر انقلاب می‌کرد تا به رئیس‌جمهور بعدی اعطا کنند.

اما دست قضا و قدر، همه‌چیز را دستخوش تغییر کرد تا به جای 8 سال ریاست‌جمهوری، دیروز 7 مرداد 1403 در سومین سال دولت، به جای سید‌ابراهیم رئیسی، قاب عکسی از او در کنار مسعود پزشکیان رئیس‌جمهور قرار بگیرد و به جای سید‌ابراهیم، محمد مخبر دزفولی حکم تنفیذ ریاست‌جمهوری را برای اعطا به رئیس‌جمهور، تقدیم رهبری کند.

دیروز، حسینیه امام خمینی(ره) 60 ماه و 6 روز زودتر از آن چیزی که انتظارش می‌رفت، میزبان مراسم تنفیذ برای سپردن قدرت به رئیس‌جمهور بعدی بود. مراسم قرار بود راس ساعت 10 صبح آغاز شود اما به من و سایر خبرنگارانی که برای این مراسم دعوت شده بودیم، اعلام شده بود که از ساعت 7:30 دقیقه صبح می‌توانیم در دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب حاضر شویم.

ادارات تهران به دلیل گرمای شدید هوا تعطیل است و همین خیابان‌ها را خلوت‌تر از قبل کرده. راس ساعت به دفتر می‌رسم و به همراه سایر خبرنگاران عازم خیابان کشور‌دوست می‌شویم. برای رسیدن به داخل حسینیه باید از دو بازرسی عبور کنیم. قبل از بازرسی دوم، برای ورود به حسینیه، یا باید کارت مخصوص داشته باشی یا اسمت رد شده باشد. من از دسته دوم هستم؛ کفش‌هایم را به کفشداری تحویل می‌دهم و به دری مراجعه می‌کنم که خبرنگاران از آن وارد حسینیه می‌شوند. مامور جلوی در، برگه‌ای دارد که اسامی روی آن نوشته شده است. هر فردی که وارد حسینیه می‌شود، کنار اسمش تیک می‌زند.

قبل از رسیدن به محل برگزاری مراسم، در گوشه‌ای از حسینیه، میز چیده شده است و با آب‌میوه و کلوچه از میهمانان پذیرایی می‌شود. از خیر آن می‌گذرم و به سمت در اصلی و بزرگ حسینیه می‌روم. این در دقیقا روبه‌روی مکان سخنرانی رهبر انقلاب است. از روزها قبل که مطلع شدم خبرنگار این مراسم هستم، به طراحی حسینیه فکر می‌کردم. در حسینیه و در این مراسم رسمی، چگونه قرار است از شهید‌سید ابراهیم رئیسی یاد شود؟

این رسم ما ایرانی‌هاست که در حسینیه‌هایمان، یاد پیرغلامان و زحمت‌کشان حسینیه و تکیه‌مان را ولو با یک قاب عکس، گرامی بداریم. برای ما شیعیان، حسینیه‌ محل اجتماع حول محبت اهل‌بیت پیامبر(ص) و خصوصا امام حسین(ع) است. حسینیه جماران و امام خمینی(ره) هم از این قاعده مستثنی نیستند که اگر بودند، هیچ‌گاه چنین نمی‌نامیدندشان.

حسینیه‌ها مظهر پیوند بین دین، تاریخ، مردم و فرهنگ ایرانیان هستند. ما در این حسینیه‌‌ها برای حسین‌بن‌علی «گریه سیاسی» کردیم و «با همین اشک‌ها، سیل‌ جریان دادیم و خرد کردیم سدهایی را که در مقابل اسلام ایستاده‌اند.» همین جایگاه هم باعث شده به‌جز یک رئیس‌جمهور -که عاقبتش نیز ختم به خیر نشد- تنفیذ همه روسای جمهورمان در حسینیه صورت پذیرد.

در و دیوار این حسینیه چه چیزهایی که به چشم ندیده است. چه آدم‌ها که اینجا روی صندلی و زمین‌ ننشسته‌اند و چه گفت‌و‌گوهایی که در آن شکل نگرفته است. از همین حسینیه به کشورهای اروپایی که به بهانه داستان رستوران میکونوس، سفرای خود را از تهران فرا خواندند که به خیال خود به ایران سیلی بزنند، «سیلی سخت‌تری» حواله شد تا با شرمساری و در سکوت به ایران بازگردند.

حالا این نسخه برابر اصل حسینیه جماران، در مراسم تنفیذ هم شبیه حسینیه‌هاست. به در انتهایی حسینیه که می‌رسم، قاب عکس شهید سیدابراهیم رئیسی کنار صندلی رئیس‌جمهور خودنمایی می‌کند. روی سن هشت صندلی چیده شده است. یک صندلی در وسط که محل جلوس رهبر انقلاب است؛ چهار صندلی در دست راست صندلی ایشان و سه صندلی در دست چپ.

سریع وارد می‌شوم و یک جا نزدیک به جایگاه اصلی پیدا می‌کنم تا بتوانم رهبر را از نزدیک‌تر ببینم. اصلا اصلی‌ترین‌انگیزه من، همین دیدن رهبری است؛ «دیده از دیدار خوبان برگرفتن مشکل است/ هر که ما را این نصیحت می‌کند بی‌حاصل است.» 

دقایق ابتدایی سری می‌چرخانم در حسینیه، اولین جا، سر‌در حسینیه بالای سر محل سخنرانی رهبری است که معمولا با توجه به دیدار، حدیث یا آیه‌ای آنجا نصب می‌کنند. این عادت خبرنگارانی است که برای حاشیه‌نویسی راهی حسینیه می‌شوند. در مراسم تنفیذ ‌‌حسن روحانی در سال 1396، محمد دلاوری در حاشیه‌نویسی‌اش اشاره کرده که حواسش به نوشته بالای حسینیه بوده است.

در آن روز، حدیثی از امام علی(ع) با خط نستعلیق بر سر در حسینیه نصب شده بود: «ان حوائج الناس الیکم نعمه من الله علیکم فاغتنمو» (نیازهای مردم به شما برایتان نعمت است؛ آن را غنیمت شمارید). سال 1400 این محل به پرچم زیبای ایران مزین شد. شاید دلیل این انتخاب معنادار، تلاش بی‌وقفه دشمنان برای تحریم انتخابات از سوی مردم ایران بود. امسال هم تقریبا همان اتفاق افتاد و کلمه «الله» لاله‌گونی که میانه پرچم ایران نقش بسته، زینت‌بخش سر‌در حسینیه شده و در ذیل آن، عبارت «جمهوری اسلامی ایران» نیز درج شده است. به مناسبت ماه محرم، دور تا دور حسینیه پرچم نوشته‌های سیاه‌رنگ نصب شده. دور ستون‌ها هم پرچم سه‌رنگ ایران نصب شده است.

تیم برگزاری مراسم، سخت مشغول هماهنگی‌های لازم هستند. از همه‌چیز مهم‌تر برای آنها، مدیریت افراد است. حداقل یک نفر مخصوص این کار است که تلاش می‌کند صف‌ها را منظم کند.

از نقطه‌ای که اولین نفر نشسته است، تا جایگاه چند ردیف را خالی گذاشته‌اند برای وزرا و برخی مقامات رده بالای دیگر. از چهار طرف، دور تا دورم نمایندگان مجلس نشسته‌اند. نماینده‌ای که سمت راستم نشسته است، پر‌سخن‌تر از دیگران است. دارد با همکارانش درباره اینکه روی آن چهار صندلی سمت راست چه کسانی می‌نشینند، گمانه‌زنی می‌کند.

کمتر از نیم ساعت به آغاز مراسم، رفته‌رفته ردیف‌های جلو پر می‌شوند. این یعنی وزرا و مقامات سطح بالا خودشان را به مراسم رسانده‌اند. فیلمبردارها مشغول کار با دوربین‌هایشان هستند. در بین تصویربرداران، دو خانم جوان حضور دارند.

رئیس‌جمهور برگه‌هایی همراه دارد که به‌طور حتم نطقش پس از تنفیذ است. او دفعه قبل، پس از اعلام نتایج و در حرم امام خمینی(ره) از روی متن خواند اما احتمالا به‌دلیل همهمه جمع، نطق را نیمه‌کاره رها کرد و گفت آن را به رسانه‌ها می‌دهد. این بار احتمالا به‌طور کامل نطقش را بخواند. رئیس‌جمهور، انگشت اشاره‌اش را کنار شقیقه‌اش می‌گذارد و به جمعیت خیره می‌شود. خیلی دوست دارم بتوانم آنچه را در این لحظات در سرش می‌گذرد، بخوانم.

کمی بعد، پرده‌های آبی حسینیه امام خمینی(ره) کنار می‌روند. با بلند شدن صدای صلوات و از جا برخاستن میهمانان، متوجه حضور رهبر انقلاب می‌شوم. رهبری وارد جایگاه شدند و پس از احوالپرسی کوتاه با هفت‌نفر حاضر در جایگاه، روی صندلی نشستند. با پخش سرود ملی، رهبر و همه حضار از جای خود برخاستند. پس از سرود ملی و قرائت قرآن، مطابق رویه معمول، وزیر کشور به‌عنوان مسئول برگزاری انتخابات پشت تریبون قرار گرفت و گزارشی از نحوه برگزاری انتخابات داد.

پس از گزارش وزیر کشور، محمدی گلپایگانی برای قرائت حکم تنفیذ پشت تریبون قرار گرفت. بخشی از حکم رهبر انقلاب، بی‌شباهت به سخنرانی حضرت امام خمینی(ره) در نهم شهریور سال 1360 یعنی یک روز پس از ترور شهیدان رجایی و باهنر رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر ایران نیست.

امام در سخنرانی خود پس از مشکل دانستن شهادت این دو عزیز به نکته مهمی اشاره داشتند و آن پایداری نظام است: «‏‏در زمان‌های سابق وضع‏‌ این‌طور بود که اگر یک سلطانی کشته می‌شد یا می‌مرد، کشور به هم می‌خورد... لکن جمهوری اسلامی ما وضعی دارد که خود ملت یک فردی را می‌آورند و‏‌ ‌‏خود ملت یک فردی را کنار می‌گذارند و خود ملت ‏‏[‏‏اگر‏‏]‏‏ فردی شهید شد، به جای او باز‏‌ ‌‏یکی را انتخاب می‌کنند و خود را از دولت می‌دانند و دولت را از خود می‌دانند.

از این‏‌ ‌‏جهت، ولو اینکه رئیس‌جمهور شهید بشود، نخست‌وزیر شهید بشود و هر مقامی شهید‏‌ ‌‏بشود ملت ما هیچ خم به ابرو نمی‌آورند و کسان دیگر را به‌جای آنها انتخاب می‌کنند.‏»

پزشکیان هم در ابتدای سخنانش، خود را «خاک پای ملت ایران» خواند و گفت که ملت ایران با رای خود به تغییر بار سنگینی را روی دوش «بنده کوچک خدا» گذاشته‌اند. او خطاب به کسانی که به او یا رقبای او رای داده‌اند و حتی کسانی که «از سر دغدغه‌مندی و نقد و اعتراض وارد عرصه انتخاب نشدند» و انتظار تحول را پیش روی نظام، او و دولت آینده گذاشتند گفت که «زمان پاسخگویی به آن از امروز عملا آغاز می‌شود.»

او به چشم‌انداز ایران به‌عنوان کشوری توسعه‌یافته، متکی بر عدالت اجتماعی و دارای تعامل سازنده با جهان براساس اصول عزت، حکمت و مصلحت اشاره کرد و گفت که «تنها با همگرایی در منظومه حکومت می‌توانیم از تنگناهای پیش‌رو عبور کنیم.» بین صحبت‌های رئیس‌جمهور، روی دو کنده زانو می‌نشینم تا بتوانم رهبر انقلاب را بهتر ببینم. این سومین‌باری است که برای حاشیه‌نویسی به حسینیه امام خمینی(ره) می‌روم اما تابه‌حال نتوانسته‌ام به این نزدیکی ایشان را ببینم.

پزشکیان در بخش‌هایی از سخنانش، متن پیش روی خود را کنار می‌گذاشت و به توضیح نکاتی به‌ویژه اشاره به آیات قرآن یا کلام امیرالمومنین(ع) می‌پرداخت و سپس مجددا به متن بازمی‌گشت و ادامه آن را قرائت می‌کرد. در لابه‌لای سخنان رئیس‌جمهور، نمایندگان مجلس که به احسنت گفتن در صحن عادت کرده‌اند، یک احسنت دسته‌جمعی می‌گویند. این احسنت‌ها تا پایان سخنان رئیس‌جمهور ادامه دارد.

سخنرانی رهبر انقلاب، آخرین بخش از مراسم تنفیذ است. ایشان تا بسم‌‌الله الرحمن الرحیم را می‌گویند، نماینده کنار دستی‌ام که حالا یک روحانی است آرام می‌گوید: «جانم به این صدا.» رهبری اشاراتی به رقابت‌های سالم کاندیداها در انتخابات و حتی پس از آن داشتند و آن را «تحسین‌برانگیز» خواندند. ایشان به تجربه ناکام دوران مشروطیت، شکست آن را ناشی از فقدان رهبری قدرتمند و مردمی دانستند و از 15 سال آشفتگی در کشور گفتند که منجر به روی کار آمدن دیکتاتوری خشن رضاخان شد.

ایشان توصیه‌هایی نیز به دولت و عموم مردم در رابطه با «1- بهره‌گیری دولت از ثروت‌ها و ظرفیت‌های پرشمار طبیعی و انسانی ایران، 2- اهمیت کار جهادی به معنای کار خستگی‌ناپذیر و بی‌مزد و منت و با هدف انجام وظیفه انسانی و خدایی، 3- تعامل ارکان کشور، 4- رعایت اولویت‌ها، 5- مدیریت فضای احساسات عمومی ناشی از انتخابات، 6- اتکا به توان داخلی درکنار استفاده از ظرفیت‌های خارجی و 7- فعال عمل کردن در سیاست خارجی» داشتند.

با پایان سخنان رهبر انقلاب، عملا مراسم تنفیذ به پایان رسید. پس از پایان مراسم، تازه گفت‌وگوهای دو یا چندنفره حضار که عمدتا مقامات سیاسی، نظامی و قضایی و همچنین خانواده شهدا و شهدای پرواز اردیبهشت بودند، در حسینیه گل انداخت.

روبه‌روی در ورودی حسینیه، بنر بزرگی نصب شده که تصویر دیوار حائل رژیم‌صهیونیستی است. در میانه دیوار در بزرگی است که یک لنگه آن از جا کنده شده و تصویری از قدس نمایان شده است. کنار در و روی دیوار بتنی، تصویری از حاج قاسم سلیمانی کشیده شده و بالای آن عبارت «خیبر خیبر یا صهیون» نوشته شده است.

سردر بیرونی حسینیه امام خمینی(ره)، آیه «وَاعتَصِموا بِحَبلِ اللَّه جَمیعًا وَلاتَفَرَّقوا» (همگی به ریسمان خدا [= قرآن و اسلام، و هرگونه وسیله وحدت‌]، چنگ زنید، و پراکنده نشوید) خودنمایی می‌کند. امروز 7 مرداد 1403، نهمین رئیس‌جمهور ایران نیز در یک حسینیه تنفیذ شد. خداوند ما را از این حسینیه جدا نکند.

متن کامل حاشیه‌نگاری صادق امامی، عضو شورای سردبیری را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.