فرهیختگان: عباس سلیمینمین، کارشناس مسائل سیاسی گفتوگویی با «فرهیختگان» داشت. او معتقد است انتخابات بهصورت یک رقابت جدی دنبال میشود. وی در این باره توضیح داد: در نامزدها تنوع وجود دارد و این طبیعتا انتخابات را رقابتی کرده و مشارکت را در پی دارد. اما موانعی هم به سهولت قابل مشاهده است. در طیف اصلاحطلب یک جریان که بسیار پرسروصدا و اهل جنجالآفرینی است، مدتها طرد کردن و دورشدن از صندوق را توصیه میکردند. آنها میگفتند مشارکتی که در ایران هست قابل اتکا نیست و به دلایل عدیده مردم را به دور شدن از صندوق رای دعوت میکردند. این چرخش ناگهانی آنها به این معنا نیست که مردم هم بخواهند به این سرعت چرخش داشته باشد. آنها با تردید وارد میدان میشوند و همه مسائل را دنبال میکنند تا ببینند آیا در ارتباط با انتخابات میتوانند بر ابهاماتشان فائق بیایند یا خیر.
سلیمینمین با بیان اینکه شاید خیلیها دولت روحانی را بهخاطر نداشته باشند ضمن اینکه نمیخواهند به گذشته برگردند درباره استفاده از نام شهید رئیسی توسط نامزدها گفت: اصولا من این روش را نمیپسندم. احساس خوبی هم به مردم نمیدهد که عدهای بخواهند از شخصیتی مثل آقای رئیسی استفاده کنند. یکی از کاندیداها این تلاش را به صورت گسترده انجام میدهد اما در نظرسنجیها رای خیلی پایینی دارد. با وجود اینکه در همه صحبتها خودش را ادامهدهنده راه شهید رئیسی اعلام میکند از آن جمعیتی که در تشییع پیکر شهید رئیسی شرکت کردند خبری نیست. چون احساس خوبی به مردم منتقل نمیکند. ضمن اینکه دعوایی ایجاد میکند که آن را هم مردم نمیپسندند.
وی افزود: وقتی شما زیر چتر شخصیت آقای رئیسی پنهان میشوید متقابلا رقیب شما به دولت آقای رئیسی حمله میکند و این حمله طبیعتا مقداری منازعه حول محور شخصیت شهید رئیسی را تشدید میکند. وقتی کسی میخواهد از اعتبار شخصبت مورد وثوق همه در انتخابات استفاده کند طبیعتا رقیبش هم حمله میکند و پایه این اعتبار را سست میکند. بنابراین کار درستی نیست و نشان داد که شهید رئیسی مورد احترام همه است و حتی مخالفانش هم شرمنده زیر سوال بردن او بودند، ولی اگر این مطلب زیاد مورد استفاده انتخاباتی قرار گیرد عملی برای چالش میشود.
این کارشناس مسائل سیاسی خاطر نشان کرد: اصلاحطلبان با شهید رئیسی برخوردهای ناروایی داشتند اما بعد از شهادت ایشان وقتی تکریم مردم را دیدند لب فرو بستند و برخی از آنها تجلیل هم کردند. چون بحث اقبال مردم چیزی بود که نمیتوانستند نادیده بگیرند. امروز اینکه یکی از نامزدها چنین رویکردی دارد میبینید که در نظرسنجیها خیلی با اقبال مواجه نمیشود و این موضوع خیلی بد است. به نظر من نباید چنین جایگاهی را به چالش کشید و رویه خوبی نیست.
این کارشناس مسائل سیاسی با تاکید به اینکه ما در ارتباط با شخصیتها و در کل سرمایههای انسانی خودمان باید اشراف دشته باشیم ادامه داد: هرکدام از نامزدها مزیتهایی دارند. از نظر شخصیتی هم که به صورت نسبی توسط شورای نگهبان مورد قبول واقع میشوند و سلامت آنها تایید میشود. اما وقتی مردم میخواهند رای بدهند، شرایط زمانی را در نظر میگیرند. یعنی چه؟ امروز ما نیازهای مختلفی داریم اما برای برخی از کاستیها اولویت قائلیم. یعنی معتقدیم اگر این کاستیها جبران شود روی کاستیهای دیگر تاثیر زیادی میگذارد و میتواند آنها را تا حد زیادی برطرف کند.
وی افزود: با قبول این مطلب علت اینکه امروز بیشترین فشار ظالمانه را بر ملت ایران روا میدارند برای این است که این را القا کنند که نظام اسلامی نمیتواند به مسائل جامعه پاسخ لازم بدهد. به تعبیر دیگر نمیتواند جامعه ایران را به جلو هدایت کند. اگر این تحریمها نبود ما خیلی ازمشکلاتمان را حل میکردیم. وقتی که شما میخواهید حرکت رو به جلویی داشته باشید باید آرمان خود را ترسیم کنید. رهبری هم مرتبا به آرمانها اشاره میکنند که فراموش نکنید و این آرمان را پیش رو دارید غافل و متوقف نشوید و هدفگذاریهای خود را گم نکنید. خوشبختانه در این زمینه رهبری را داریم.
سلیمینمین خاطر نشان کرد: آنچه که الان مشکل جدی است نیروهایی هستند که معتقد به آرمانهای ترسیمشده توسط رهبری هستند اما برخی از آنها مدیریت ندارند یا نقطه قوتشان چیز دیگری است. امروز باید به این جمعبندی توجه کرد آنچه که میتواند تحول جدی در کشور ایجاد کند انتخاب یک مدیر توانمند است تا هم ترفندهای دشمن در این زمینه را خنثی کند و هم همه توانمندیهای داخلی را به هم پیوند بزند. یک مدیر توانمند میتواند از همه استعدادها استفاده کند. او وقتی که بتواند برنامههای کلانی را در عرصه اجرایی پیش ببرد طبیعتا از استعدادها هم بهرهمند خواهد بود یا تلاش خواهد کرد که بهره بگیرد چون او میفهمد که ما چه کاستیهایی داریم و باید نسبت به توانمندیهای خود آگاه باشیم.
این کارشناس مسائل سیاسی تصریح کرد: کسی که مدیر نباشد با این معنا چندان درگیر نخواهد شد. روحانی اصلا مدیر نبود. نه میتوانست مشکلات بین وزرا را حل کند و نه میتوانست پروژههای سنگین را دنبال کند چون خودش تحمل فشار مدیریتی را نداشت. مدیریت یک کار دوجانبه است. یکی طراحی و دیگری اجرا. امروز با توجه به کاستیها اینگونه نیست که بدانید با طرحها چه میشود کرد و بعد کارها به صورت خودکار پیش برود. خیر. چون کاستیها و تحریمهای جدی وجود دارد و مدیریت کلان کشور برای اینکه بتواند گامهای بلندی بردارد باید مدیریت میدانی قوی داشته باشد و خودش در میدان باشد.
متن کامل این گفتوگو را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.