فرهیختگان: از اواخر سال 1402، درصد رضایت کاربران از هر محصول فیلیمو که به وسیله لایک یا دیسلایک توسط کاربران ثبت میشد و میانگین آن در خروجی این سرویس قابل مشاهده بود، از خروجی فیلیمو حذف شده است. حال دیگر نمیشود با استناد به آمار رسمی، فهمید هر محصول این پلتفرم چقدر توانسته رضایت کاربران آن را به دست بیاورد. این درحالی است که نماوا و فیلمنت رقبای اصلی آن همچنان درصد رضایت کاربران را نمایش میدهند.
برای درک اهمیت این عدد، خوب است بدانیم رضایت پایین از «زخم کاری: بازگشت» و افت قسمت به قسمت آن، از دلایلی بود که شکست فصل دوم این سریال محبوب را اثبات کرد. «زخم کاری» که در فصل اول هیچ قسمتی لایک کمتر از 94 درصد نداشت، در فصل دوم حتی یک بار هم نتوانست این رقم را تجربه کند و همواره از آن کمتر بود. درصد رضایت کاربران از این فصل از قسمت 6 آن به بعد، به زیر 90 درصد سقوط کرد و حتی بعضی از قسمتهای پایانی آن کمتر از 80 درصد لایک میگرفت که با استانداردهای دیگر محصولات فیلیمو، شکست سختی را نشان میداد.
همین حالا هم افت تدریجی رضایت از رئالیتیشوی مافیایی «پدرخوانده» در پلتفرم فیلمنت، نشاندهنده قرارگیری این اثر در شرایط نزولی است. چون از این دست معیارها در صنعت نمایش خانگی بسیار کم وجود دارد، درصد رضایت کاربران اهمیت ویژهای مییابد.
اقدام پلتفرم فیلیمو در پنهان کردن درصد رضایت، تنها عمل ضدشفافیت پلتفرمها نیست و این سرویسها در این زمینه ید طولایی دارند. با توجه به آنچه فیلیمو و دیگر سرویسها طی سالهای اخیر انجام دادهاند، به نظر میرسد ویاودیهای ایرانی شفافیت را در حد کمی رعایت میکنند و به کاربران برای دانستن بسیاری از اطلاعات حق نمیدهند.
این درحالی است که در خارج از ایران، اینگونه نیست. مرور چند مثال، مساله را روشنتر میکند. یکی از اعداد مهم سرویسهای ویاودی، تعداد کاربران آن است و فیلیمو، فیلمنت، نماوا و دیگران درحالی آماری رسمی از شمار کاربران و مشترکان خود ارائه نمیکنند که این امر در اغلب پلتفرمهای شاخص جهانی رایج به شمار میرود. مثلا نتفلیکس هر 3 ماه یک بار آمار تعداد مشترکان خود را اعلام میکند، حتی اگر نسبت به دوره قبل افت کرده باشد. دیزنی پلاس، مکس، پارامونت پلاس، هولو، پیکاک و... نیز تعداد مشترکان خود را شفاف میکنند. طی سالهای اخیر احتمالا تنها تجربه پلتفرمهای ایرانی، یک بار اعلام شمار کاربران فیلیمو در اسفند 99 است که آن هم با 3 ماه تأخیر رخ داد.
در این میان البته نقش ساترا بهعنوان تنظیمگر، نامشخص است و روشن نیست آیا برای انتشار این دست اطلاعات، پلتفرمها را تشویق میکند یا نه. در صورتی که به شکل معمول، تنها وظیفهای که از نهاد تنظیمگر انتظار میرود، ممیزی نیست و مخاطبان از این سازمان توقع دارند در استیفای حقوق کاربران، از پلتفرمها شفافیت را مطالبه کند، ولی گویی ساترا بیش از هرچیز در مساله ممیزی حرف برای گفتن دارد و کمتر از مسئولان این سازمان درباره اینگونه اطلاعرسانیها که از حقوق کاربران است، شنیدهایم.
متن کامل گزارش مصطفی قاسمیان، خبرنگار گروه فرهنگ را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.