روزنامه همشهری در گزارشی نوشت: بررسی سخنان ظریف در جریان میزگرد سیاسی روز سهشنبه، که از تلویزیون پخش شد و بازتاب گستردهای نیز در افکارعمومی داشت، نشاندهنده طرح اشتباههای قابل توجه، آنهم در مدت زمانی کوتاه است که پیش از هر چیز گویای این نکته است که او با نادیدهانگاری حافظه تاریخی مردم ایران، تلاش میکند تبعات عبور از منافع ملی ایران را به گردن دیگران بیندازد.
فرافکنی یکطرفه ظریف درحالی است که مردم ایران طی سالهای اخیر همواره با چالشهای ناشی از ضعفهای موجود در برجام مواجه بودهاند. در ادامه به صحتسنجی ادعاهای ظریف دراین برنامه تلویزیونی میپردازیم که در ادامه میخوانید.
۱. الزامهای دیپلماسی اقتصادی چیست؟
ظریف در بخشی از میزگرد سیاسی روز سهشنبه ادعا کرد، «بدون سیاستخارجی معقول و متین نمیتوانیم با دوستهای خود هم رابطه داشته باشیم». او در حالی به تشریح الزامهای «دیپلماسی اقتصادی مطلوب» پرداخت که عملکرد ۸ ساله او در مسند وزیر امورخارجه ایران در دولتهای یازدهم و دوازدهم خلاف این گزاره را اثبات میکند. اکنون دیگر همه کارشناسان اذعان دارند که دولت روحانی با قراردادن همه تخممرغهای خود در سبد برجام و گفتوگوهای بیسرانجام با دولتهای غربی، زمینهساز غفلت کمسابقهای در حوزه دیپلماسی همسایگی و منطقهای شد. ظریف درحالی از لزوم بهکارگیری سیاستخارجی معقول و متین سخن بهمیان میآورد که در دوره تصدی او بر وزارت خارجه، به سیاستهای منطقهای و همسایگی توجه چندانی نشد.
۲. تحریم را با عدد نمیشمارند؟
وزیر امورخارجه پیشین ایران در بخشی از میزگرد سیاسی روز سهشنبه با طرح این ادعا که «تحریم را با عدد نمیشمارند و این کار مغالطه است» کوشید افزایش بیسابقه تحریمها در دولت روحانی را کماهمیت جلوه دهد. در چنین شرایطی بهنظر میرسد ظریف با در پیش گرفتن چنین رویکردی بیش از هر چیز میکوشد دوبرابرشدن تحریمها در دولت روحانی نسبت به گذشته را بیاهمیت جلوه دهد.
دولتمردان پیشین همواره بر این نکته تأکید داشتند که تحریمها علتالعلل همه مشکلات اقتصادی کشور است و حتی میتواند مشکل «آبخوردن» را نیز حل کند. با وجود این اما افزایش دوبرابری تحریمها در دولت روحانی، تبعات بعضا جبرانناپذیری بر زندگی عامه مردم برجا گذاشت.
۳. برجام و تحریمهای جدید
ظریف در بخش دیگری از میزگرد سیاسی شبکه سه ادعای عجیب دیگری مطرح کرد؛ «برجام اجازه نمیداد آمریکا تحریم جدیدی اضافه کند». این ادعا در حالی مطرح میشود که دولت آمریکا پس از امضای برجام نیز تحریمهای زیادی علیه ایران و به بهانههای مختلف اعمال کردهاست.
بررسیها نشان میدهند بخش مهمی از تحریمهای ضدایرانی آمریکا پس از امضای برجام اعمال شدهاست، ازجمله در حوزه بانکی و نفتی که زمینهساز واردآوردن فشارهای اقتصادی قابلتوجهی به ایران شد. بنابراین اینکه برجام اجازه اعمال تحریمهای جدیدی را به واشنگتن نمیداد، ادعایی است که طی سالهای اخیر بارها خلاف آن ثابت شده است.
۴. قانون «کاتسا» هیچ تحریم جدیدی ندارد؟
وزیر امور خارجه پیشین ایران در ادامه ادعاهای خود تأکید کرد که «قانون کاتسا هیچ تحریم جدیدی ندارد، چون برجام اجازه نمیداد تحریم جدیدی توسط آمریکا وضع شود». این قانون که در سوم مرداد ۱۳۹۶ از سوی مجلس نمایندگان آمریکا به تصویب رسید، بستر قانونی مناسبی برای گسترش تحریمهای ضدایرانی ازسوی دولت آمریکا فراهم کردهاست. بهعنوان مثال، در بخش ۱۰۴ این قانون، با عنوان «تحریم اضافی بر برنامه موشکی بالستیک ایران»، گسترش دامنه تحریمهای افراد حقیقی و حقوقی فعال در این برنامه درنظر گرفته شدهاست.
بخشی از تحریمهای جدید دولت آمریکا علیه افراد و نهادهای ایرانی طی سالهای اخیر با استناد به این قانون بودهاست. بنابراین طرح چنین ادعایی بیش از هر چیز جنبه پاککردن صورتمسئله را دارد.
۵. آغاز غنیسازی ۶۰ درصدی؟
ظریف در بخشی از سخنان خود نیز عنوان کرد که «سه بار آمریکا را در مجمععمومی شکست دادیم و ظرفیت غنیسازی را از ۲۰ به ۶۰ رساندیم». ظریف در شرایطی میکوشد افزایش ظرفیت غنیسازی ایران به ۶۰ درصد را به کارنامه خود اضافه کند که اگرچه در آخرین روزهای فروردینماه ۱۴۰۰ ظرفیت غنیسازی در ایران به ۶۰ درصد افزایش یافت، اما چنین سیاستی در دولت شهید رئیسی تثبیت شد و ایران در اول آذرماه ۱۴۰۱ در نامهای به آژانس انرژیاتمی، آغاز غنیسازی اورانیوم ۶۰ درصد را با ماشینهای IR-۶ در فردو اعلام کرد.
۶. بایدن قرار بود به برجام برگردد؟
وزیر امورخارجه پیشین ایران در بخش دیگری از این گفتوگو ادعا کرد که «بایدن قرار بود به برجام برگردد که دو موضوع مانع شد». در پاسخ به این شبهه باید گفت که اگرچه جو بایدن در جریان رقابتهای انتخاباتی خود، خروج ترامپ از برجام را بهعنوان ابزاری درجهت تخریب رقیب خود استفاده کرد، اما با بهدستگرفتن قدرت، نهتنها اقدامی عملی دراین مسیر انجام نداد، بلکه با اعمال تحریمهای جدید در ابتدای راه، مسیر بازگشت به برجام را سختتر کرد. در واقع رویکرد دولت بایدن درباره برجام پیش از هر چیز مبتنی بر لفاظیهایی بود که در عمل هیچ تغییری در رویکردهای برجامی دولت آمریکا ایجاد نکرد و روند اعمال تحریمهای تازه عملا ادامه یافت.
۷. فروش نفت به کجا رفت؟
ظریف خطاب به مردم عنوان کرد که «ببینید مردم، تورم و رشد اقتصادی شما و فروش نفت شما را کجا بردند». این ادعا در حالی است که گزارشهای بینالمللی نشاندهنده راهگشایی دولت شهید رئیسی در حوزه کاهش تورم، رشد اقتصادی و همچنین فروش نفت است. در چنین شرایطی آخرین بررسیهای منتشرشده ازسوی صندوق بینالمللی پول از رشد اقتصادی ۴/۷ درصدی ایران در سال ۲۰۲۳ حکایت دارد. ازسوی دیگر همین چندی قبل بود که رسانههای آمریکایی اعلام کردند ایران رکورد ۶ ساله صادرات نفت را شکسته و درآمدش به سالانه ۳۵ میلیارد دلار رسیده است.
۸. سیاست بایدن در قبال ایران
یکی دیگر از ادعاهای مطرحشده، «شلکردن پیچ فشارهای ضدایرانی ازسوی بایدن» بود؛ ادعایی که بررسی رویکردهای دولت آمریکا در قبال ایران طی حدود ۴ سال اخیر خلاف آن را نشان میدهد. دولت بایدن طی سالهای اخیر نهتنها سیاست اعمال فشار حداکثری علیه ایران را کمرنگ نکردهاست، بلکه اعمال تحریمهای گسترده علیه افراد و نهادهای ایرانی طی سالهای اخیر به بهانههایی از قبیل نقض حقوقبشر و همکاری با روسیه در جنگ اوکراین، نشان میدهد سیاست اصلی واشنگتن در قبال تهران همچنان استمرار «فشار» بوده است.
۹. قانون اقدام راهبردی مجلس مانع بود؟
ظریف درحالی دراین میزگرد سیاسی قانون «اقدام راهبردی مجلس» را مانعی بر سر راه بازگشت بایدن به برجام قلمداد میکند که تصویب این قانون که با تمجید رهبرمعظم انقلاب نیز همراه بود، توانست منافع ملی ایران را دراین حوزه محفوظ بدارد. در چنین شرایطی است که کارشناسان معتقدند این قانون نهتنها مانع نبود، بلکه دست مذاکرهکنندگان کشور را در پیشبرد گفتوگوهای برجامی باز کرد. نکته مهم اما، نادیدهانگاشتن بهانهجوییهای دولت بایدن برای احیای برجام و رفع تحریمهای ظالمانه است که ازسوی برخی طرفهای مذاکره نیز مورد تأیید قرار گرفت.
۱۰. ترامپهراسی
«اجازه دهید ترامپ برگردد ببینید چه میکند»؛ این یکی دیگر از جملههای ظریف در میزگرد سیاسی شبکه سه بود که بیش از هر چیز نشاندهنده نگاه از موضع ضعف به سیاستهای آمریکا در مواجهه با جمهوریاسلامی است. نکته مهم اینجاست که در عمل سیاستهای بایدن و ترامپ در مواجهه با جمهوریاسلامی تفاوت چندانی با یکدیگر نداشتهاست و هردو از اعمال تحریمهای گسترده علیه ایران دریغ نکردهاند و اجماعسازی علیه تهران راهبرد مشترک هردو بودهاست.