تاریخ : Fri 07 Jun 2024 - 16:06
کد خبر : 191865
سرویس خبری : فرهنگ و هنر

«افعی تهران» از چه کسی انتقام گرفت؟

سهم طبقۀ متوسط از صنعت سریال‌سازی؛

«افعی تهران» از چه کسی انتقام گرفت؟

سریال افعی تهران -که به‌تازگی پایان یافته است- با مخاطب قرار دادن طبقه متوسط از آن‌ها برای تماشای خود بهره گرفت و تا میزان قابل توجهی جامعه آماری‌اش را راضی نگه داشت.

ایمان عظیمی، خبرنگار گروه فرهنگ:عقلانیت ابزاری در دنیای مدرن به مخاطب یاد می‌دهد که در هر چیز به دنبال پی گرفتن لذت‌های آنی باشد و با مصرف هنر به‌مثابه غذایی فست‌فودی و شکم‌پُرکن در توهم سیر شدن شب را به روز برساند. مردم در این دوره و زمانه به دردها و آلام روحی متنوعی دچارند و طبیعتا دوست دارند مسائل پیرامون خود را در قالب فیلم یا سریال ببینند. اغلب آثار ساخته شده در شبکه نمایش خانگی نیز با این هدف پا در عرصه تولید آثار متنوع می‌گذراند اما تقریبا اکثریت قریب به اتفاق آن‌ها هیچ‌گاه به لایه‌های درونی‌تر مشکلاتی که ادعای هدف قرار دادنش را دارند نزدیک هم نمی‌شوند و با نابلدی نسبت به سوژه‌، عملا آن را هدر می‌دهند. سریال افعی تهران -که به‌تازگی پایان یافته است- هم با مخاطب قرار دادن طبقه متوسط از آن‌ها برای تماشای خود بهره گرفت و تا میزان قابل توجهی جامعه آماری‌اش را راضی نگه داشت.

طبقه متوسط در این سال‌ها، هم دست کم گرفته شده و هم بیش از دیگر طبقات محور آثار تولید شده در سینما و صنعت نیم‌بند سریال‌سازی ایران در دهه نود و بعد از آن قرار گرفته است؛ اما تنها تعداد انگشت‌شماری از سازندگان این فیلم‌ها و سریال‌ها بوده‌اند که با اشراف بر مسئله توانسته‌اند به کُنه روابط اجتماعی و مشکلات و تنگناهای روحی و مالی این طبقه بپردازند و در انتها حداقل سرافکنده صحنه را ترک نکنند. پیمان معادی و سامان مقدم با اندکی تسامح جزوی از این دسته محسوب می‌شوند که با شناخت نسبت به جایگاه اجتماعی طبقه خود افعی تهران را ساخته‌ و با یک پایان خوش دل بیشتر بینندگان‌شان را به دست آورده‌اند. افعی تهران با تمام ضعف‌های موجود در ساختمان روایت و حتی مضمونی که مورد انتقاد بسیاری از ایرانیان از پایگاه‌های اجتماعی و سیاسی واقع شده توانسته به همان محصولی بدل شود که قاطبه مخاطبان هدف از آن انتظار داشته‌اند.

گفتیم که طبقه متوسط و آرزوها و آمال ریز و درشتش بیش از دیگران نادیده گرفته شده و به حساب نیامده و نماینده‌ای هم نداشته که این جماعت را به دندان بگیرد و نسبت به حال و آینده‌شان احساس مسئولیت کند، به همین خاطر دلبستگی‌های ریز و درشت خود را در جایی غیر از زمین واقعیت‌های اجتماعی دنبال کرده و در بهترین حالت به تخلیه روحی و روانی رسیده است. افعی تهران را اگر در دو بُعد مورد ارزیابی قرار دهیم بهتر می‌توانیم به دلایل اقبال بیننده از آن دست پیدا کنیم: ۱- افعی تهران مدعی‌ست که درامی روانکاوانه است که با رجوع به دوران کودکی آرمان بیانی قصد واکاوی دلایل شکست وی درزندگی شخصی و کاری‌اش را دارد. ۲- همه چیز معطوف به پایان بوده و انتقامی که آرمان بیانی با انجام قتل‌های مکرر و گیر نیفتادنش از نظم پلیسی و پدرسالارانه اطرافش می‌گیرد مخاطب را به امنیت خاطر و آرامش می‌رساند.
در واقع ساختمان روایت طوری طراحی یا حتی سرهم‌بندی شده که نمی‌توان بُعد نخست را چندان جدی گرفت اما اگر هدف اصلی و غایی سازندگان را انتقام محافظه‌کارانه و بی‌هزینه از دنیای اطراف درنظر بگیریم می‌توانیم عنوان کنیم که ترکیب معادی و مقدم در این امر نتایج رضایت‌بخشی را برای‌شان به همراه آورده است.

افعی تهران دستگیر نمی‌شود، مصائب زندگی‌اش را به دوش اجتماع پدرسالار و خشمگین می‌اندازد، نگاه تراپیست به وی همدلانه است و همسرش نیز پس از کش‌وقوس‌های عاطفی به خانه‌اش بازمی‌گردد. این تمام آن چیزهایی است که مخاطبان مورد اشاره سازندگان اثر از تماشایش لذت می‌برند، حتی اگر بخواهیم از زاویه امر زیبا هم به قضیه نگاه کنیم در‌می‌یابیم که از باند صوتی گرفته تا طراحی صحنه و حتی استفاده از جذابیت‌های ظاهری زنانه همه در پی جلب اعتماد عده‌ای بوده که در تمام این سال‌ها نتوانسته‌اند راهی برای تخلیه عقده‌های خود پیدا کنند و افعی تهران لااقل در لایه‌های بیرون خود به این آرزوهای قابل دسترس جامه عمل پوشانده است. اگر دیگران نمی‌توانند با فراهم کردن حداقل‌های یک ساختمان رواییِ تاحدی منسجم و دراماتیزه شده نیازهای این طبقه و نسبت آن‌ها با وضعیت امروز ایران را به سامان برسانند از نابلدی‌شان سرچشمه می‌گیرد اما افعی تهران در حداقل‌ترین شکل ممکن با فراهم آوردن پیش‌نیازهای عاطفی لذتی که طبقات متوسط از تماشای این سریال در پی آن هستند را برآورده می‌سازد و آن‌ها را به یک آرامش مقطعی و زودگذر می‌رساند.