عاطفه جعفری، خبرنگار گروه فرهنگ: «از تعداد نمایندگانی که جهت عضویت در کمیسیون فرهنگی مجلس ثبتنام کردهاند، بهخوبی میتوان فهمید که نمایندگان تا چه حد به مسائل فرهنگی کشور اهمیت میدهند. قاعدتا کمیسیونهایی چون اقتصادی، انرژی و چند کمیسیون دیگر برای نمایندگان مهمتر است و زمانی که صرفا سه نفر از نمایندگان در یکی از کمیسیونهای مجلس ثبتنام میکنند نشان میدهد که آن کمیسیون برای نمایندگان مهم نیست و نمایندگان برای عضویت در کمیسیونهای فرهنگی و برخی دیگر از کمیسیونهای مجلس تمایلی ندارند. برای عضویت در برخی از کمیسیونها حتی 60 نفر از نمایندگان ثبتنام کردهاند و بر سر عضویت در این کمیسیونها با یکدیگر دعوا دارند. قطعا باید بررسی شود که این نمایندگان با چه هدفی تا این حد اصرار دارند که عضو یک کمیسیون خاص شوند.» این صحبتهای مرتضی آقاتهرانی رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس یازدهم است که در همان زمانی که این مصاحبه را انجام داد بسیار در فضای مجازی چرخید و واکنشهای زیادی هم به آن شد که چرا باید فرهنگ در اولویت آخر باشد و جاماندههای کمیسیونهای دیگر در این کمیسیون جای بگیرند!
معمولا کمیسیون فرهنگی آخرین کمیسیونی است که اعضایش انتخاب میشوند آن هم افرادی که شاید نگاه فرهنگی نداشته باشند و بهاجبار فرهنگ را انتخاب کردهاند. درحالیکه داشتن نگاه فرهنگی و نسبیت داشتن با فرهنگ اولین ویژگیای است که باید برای اعضای این کمیسیون وجود داشته باشد تا بتواند با همان نگاه این حوزه را نظارت کند.
کمیسیونهای مجلس، ابزاری برای نظارت در حوزههای مختلف هستند، کارکردی که باید در حوزه فرهنگ هم وجود داشته باشد، یعنی اگر قرار است حساب و کتابی برای حوزههای مختلف فرهنگ وجود داشته باشد و درد هنرمند شنیده شود این یکی از کارهایی است که این کمیسیون باید انجام بدهد. برای همین حضور کسانی که دلسوز این حوزه هستند و فرهنگ در ذهنشان اولویت آخر نیست و اعتقاد دارند که فرهنگ زیربنای همه کارها است، در این کمیسیون لازم است. کاش یک روز شاهد باشیم صفهایی که برای کمیسیونهای اقتصادی یا سیاسی کشیده میشود، برای حوزه فرهنگ هم انجام بگیرد.
«راهکار این است که کمیسیونها مشاور بگیرند. همینطوری که نمیتوان در این حوزه فعالیت کرد. نمیتوان هر پزشکی را برای عمل مغز آورد. این خطرناک است. کمیسیونهای فرهنگی و هر کمیسیونی که از تخصص کافی برخوردار نیست باید مشاوره بگیرند که منظور از مشاور فامیل و اقوام و دوست نیست. اینها ملاک نیست. ممکن است مشاور فرهنگی پیدا کنیم که حرفهایی بیان کند که با سلیقه ما همخوانی ندارد اما حرف او درست است. ممکن است کسی را پیدا کنیم که نه دوست ماست، نه رفیق ماست، نه از اقوام ماست ولی حرف درستی بیان میکند. مشاورههای آگاه و امتحانپسداده باید باشند. اینکه حزبی نگاه نکنیم، اینکه کجا بوده و کجا هست را در نظر نگیریم. رگ و ریشههای حزبی و سیاسی را دنبال نکنیم، بلکه ببینیم کجا متعهد بوده و تعهد او چه میزان است و چقدر پای انقلاب ایستاده است و چقدر عادل و منصف است. اگر بخواهیم بدون مشاور جلو برویم نباید توقعی از مجلس داشته باشیم.» این بخشی از گفتوگویی است که با پرویز شیخطادی داشتیم برای اینکه از ایدههایش برای نمایندگان کمیسیون فرهنگی بگوید و او از داشتن مشاورهای فرهنگی گفت که میتوانند کمککننده باشند تا اوضاع فرهنگی بهتر مدیریت شود.
با توجه به گستردگی حوزه فرهنگ این موضوع میتواند بسیار کمککننده باشد تا نمایندگان حاضر در کمیسیون فرهنگی بتوانند بهسرعت از اتفاقاتی که در این حوزه میافتد باخبر شوند و بعد هم تصمیم بگیرند. البته باید توجه شود که نگاه این مشاوران یکسویه و در یک خط فکری نباشد تا بتوانند همه حوزههای فرهنگی و همه هنرمندان را در این پازل قرار دهند.
متن کامل این گزارش را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.