ایمان عظیمی، خبرنگار: جنایات رژیمصهیونیستی در غزه موجب شد تا صدای مظلومیت مردم این منطقه به گوشه گوشه دنیا برسد و همگان برای مقابله با جنایات اسرائیل در یک خط قرار بگیرند و به سهم خودشان، این واقعه را محکوم کنند. از هنرمند سینماگر گرفته تا فعال اجتماعی و استاد دانشگاه در جای جای این گستره پهناور همسو با مقاومت علیه جنگ و حامیان آن موضع گرفتند و دنیا بدون پردهپوشی رسانههای جریان اصلی نتوانست دروغهای رژیم را راست جلوه دهد و از این جماعت سفاک چهرهای صلحطلب به دنیا مخابره کند.
در میان چهرههایی که به سلسلهجنایتهای اسرائیل در غزه و فلسطین اشغالی واکنش نشان دادند نام چند نفر بیش از دیگران اهمیت پیدا میکند، بهطوریکه آنها با اکت خود میتوانند حواس جماعت را بیش از پیش به مساله فلسطین معطوف سازند و حواسپرتی افکار عمومی از این واقعه را عملا پس بزنند.
این انگلیسی پیر دستبردار شر اعظم نیست
کن لوچ، فیلمساز معتبر انگلیسی یک چپگرای باسابقه در دنیای سینماست که همواره در آثارش به نقد نئولیبرالیسم و بروکراسی دستوپاگیر و حتی فلجکننده جوامع در دنیای مدرن پرداخته و هیچگاه در آثارش جز دغدغه انسان و دردهای وی چیزی نگفته است که سخن گزاف و بیربطی با حال دنیایی که در آن قرار داریم بهنظر برسد. به چالش کشیدن نظم نئولیبرال کار ویژه اساسی کن لوچ به حساب میآید و او برای نمایش عصبیتی که فقرا و مردم را عصبانی کرده بیهیچ لکنتی پشت دوربین میرود و رسالتش را برای این طیف به انجام میرساند. در بسیاری از آثار لوچ، قهرمانان اصلی و نقشهای محوری از طبقه فرودست و افراد حاشیهای دستچین و انتخاب میشوند. حتی در فیلم آخرش، بلوط پیر نیز بر این نکته مهم انگشت گذاشت و درد مردم فراموششده سوریه و افراد همسرنوشت آنها در انگلیس را روایت کرد.
او در آخرین واکنش خود به جنایتهای ادامهدار رژیمصهیونیستی، برای بار چندم سمت درست تاریخ را برگزید و همسو با مردم فلسطین به موضعگیری علیه نتانیاهو و همپیمانانش پرداخت. او به علت ارتباط جشنواره بینالمللی فیلم Seret با اسرائیل از جمع حامیان سینما فونیکس لندن که محل برگزاری این جشنواره است استعفا داد و برگزاری این فستیوال در سینما فونیکس لندن را کاری غیرقابلقبول دانست. البته این برای مرتبه نخست نیست که لوچ از اعتبارش برای محکوم کردن اسرائیل استفاده میکند و پیشتر هم چنین کاری از او سر زده است.
او شاید مهمترین فیلمساز زنده حال حاضر دنیا باشد که به حمایت از مردم فلسطین شهرت دارد و از دیگر فیلمسازان و هنرمندان اروپایی و آمریکایی چند قدم در این راه جلوتر است و بارها همچون آثارش دست به محکوم کردن ظالم زده و هیچ ابایی در مطرح کردن این قضیه ندارد. طرفداری لوچ از مردم فلسطین به حدی است که بعضی از راستگرایان اروپایی این کارگردان را در مقام یک یهودستیز برجسته به مردم خود معرفی میکنند ولی لوچ بارها تاکید کرده است که بههیچوجه مخالف یهودیان نیست و بیشتر از بسیاری با تاریخ هولوکاست آشناست اما ظلم علیه فلسطینیان را نیز میبیند و وظیفه انسانی خویش میداند که علیه شر اعظمی به اسم اسرائیل موضعگیری کند.
زندگی شیرین است درصورتیکه...
سینمای پیشروی بریتانیا در تمام این سالها فقط ستاره ویژهای به اسم کن لوچ را به مخاطبان خود در سراسر دنیا معرفی نکرده است و نام چهره شاخص دیگری به نام مایک لی هم در این میان به چشم میخورد که با آثاری نظیر زندگی شیرین است، رازها و دروغها، میهمانی ابیگل و... در میان مخاطبان جدیتر شناخته میشود. مایک لی هم با تماشای اقدامات وحشیانه اسرائیل در غزه تاب نیاورد و به نحوی با دست رد زدن بر سینه برگزارکنندگان جشنواره فیلم Seret در سینما فونیکس لندن به جمع حامیان غزه پیوست و از جمع حامیان سینما فونیکس جدا شد. مایک لی پیشتر نیز برای حمایت از غزه به کمپین هنرمندان بریتانیایی موسوم به سینما برای غزه پیوسته بود و برای جمعآوری پول و رساندن آنها به دست فلسطینیها از هیچ تلاشی دریغ نکرد. او همانند همکارانش اینطور میاندیشد که سینما و بهطور کلی هنر از سیاست جدا نیست و در پیوند با این مفهوم قرار دارد و در زمانهای که مردم فلسطین با وحشت زندگی میکنند روا نیست که سینمای انسانی و دغدغهمند، دست تمنایی که به سویش دراز شده را پس بزند.
بازیگران اسکاری هم غزه را فراموش نکردند
حمایتها از مردم غزه تنها به فیلمسازان مشهوری همچون مایک لی و کن لوچ خلاصه نمیشود و بازیگران بسیار مهمی همچون کیت بلانشت و سوزان ساراندون نیز با کارهایی که تا به حال انجام دادهاند حتی بیش از توان واقعیشان در کنار مردم مظلوم منطقه ایستادند و هزینه این ایستادگی را نیز پرداخت کردند. ساراندون حتی با تولید محتوا در این زمینه، صدای کودکان غزه شد و در کنار زنان فلسطینی درد آنها را فریاد زد. در نوامبر سال قبل و پس از عملیات طوفانالاقصی بود که شرکت هالیوودی یوتیای که مدیریت برنامههای کاری سوزان ساراندون را برعهده داشت تصمیم گرفت تا همکاریهای خود با این بازیگر را به علت حمایتهای صریح و بدون لکنت ساراندون از غزه قطع کند.
این بازیگر برنده اسکار در حاشیه تجمعی که علیه اسرائیل در نیویورک برگزار شد گفته بود: «بسیاری از مردم در حال حاضر به دلیل یهودی بودنشان واهمه دارند و این افراد اکنون درمییابند که مسلمان بودن در این کشور چه احساسی دارد.» او حتی به مغزشویی رسانههای غربی اشاره کرد و گفت که نباید اجازه داد تا فکر فرزندان ما از کودکی تحتتاثیر این رسانهها قرار بگیرد. میتوان اینطور عنوان کرد که ساراندون در صف اول مبارزه هنرمندان اروپایی و آمریکایی با صهیونیسم جهانی قرار دارد و حتی یک لحظه هم از انجام رسالت خود صرفنظر نکرده و بارها در بیان و حتی اعمالش این مهم را به اثبات رسانده است.
مورد مهم دیگری که میتوان به آن اشاره کرد، کیت بلانشت است که در حال حاضر از این بازیگر بهعنوان یکی از مطرحترین و بهترین بازیگران سینمای جهان یاد میکنند که با دریافت دو جایزه اسکار در میان مخاطبان جدی و حتی عادیتر سینما نیز بسیار شناختهشده است و فرد علاقهمند به سینما را نمیتوانیم پیدا کنیم که با وی و شیوه بازی او در فیلمها آشنا نباشد؛ اما مسالهای که در این بین برای ما اهمیت دارد، طرز بازی او در فیلمها و حضورش در جشنها و جشنوارههای سینمایی نیست، بلکه کنش و اکت او بهعنوان یک چهره معروف سینمایی حامی فلسطین و غزه است که جلوه پیدا میکند و در تاریخ ثبت میشود. بلانشت در هفتادوهفتمین جشنواره فیلم کن با لباسی منقش به پرچم فلسطین بر فرش قرمز ظاهر شد و چشم مخاطبان و رسانهها را به خود جلب کرد. او حتی در گذشته نیز به حمایت از غزه پرداخته بود و از جامعه بینالملل درخواست کرده بود اسرائیل را به قبول آتشبس مجبور کنند، اما این اقدام نمادین او در میان همهمهای که در کن به راه افتاده پیمودن مسیری خلاف جهت است که ممکن است دیگران را هم به پیروی از خود وادار سازد.