ایمان عظیمی، خبرنگار: هفتادوهفتمین جشنواره فیلم کن درحالی آغاز به کار کرد که نام گرتا گرویگ، فیلمساز مشهور زن سینمای آمریکا بهعنوان رئیس هیات داوران از پیش بر پیشانیاش حک شده بود. این جشنواره که مدعیان سینمای آزاد آن را بر قله سینمای هنری در دنیا نشاندهاند کار خود را با تقدیر از مریل استریپ آغاز کرد و با اهدای نخل طلای افتخاری از جانب ژولیت بینوش برای بار دیگر اسم این بازیگر برنده اسکار را بر سر زبانها انداخت. اما فستیوال فیلم کن که تا ۲۵ می در حال برگزاری است در تمام سالهای اخیر درگیر حاشیههای ریز و درشتی بود که حتی اصل جشنواره را زیر سوال برده و جایزهها ارزش گذشتهشان را از دست دادهاند. اینبار اما فستیوال کن از همان ابتدا با موجی از تنشها و حاشیهها آغاز شد؛ تعدادی از کارکنان جشنواره به علت تغییرات پیشنهادی در قانون کار فرانسه مسئولان کن را به برپایی اعتصاب تهدید کردند و بسیاری از بازیگران نیز تصمیم گرفتند تا با علنی کردن موضعشان علیه همکاران خود از رسواییهای جنسی آنها بهصورت واضح پردهبرداری کنند، حتی گرتا گرویگ در مقام رئیس هیات داوران نیز در حد بیان چند جمله با اعتراضات همراه شد و گفت که حاضر است از همه جنبشهایی که قصد دارند در برابر تبعیضها و محرومیتها بایستند، حمایت کند.
جولان اخبار زرد در اردوگاه مگالوپلیس
فرانسیس فوردکاپولا که برای علاقهمندان به سینمای آمریکا، بالاخص دنبالکنندگان جریان «هالیوود نو» بسیار فرد مهم، اثرگذار و تاریخسازی محسوب میشود، امسال در بخش اصلی یا همان مسابقه جشنواره فیلم کن در قالب پروژه مگالوپلیس -که سالها در طلب ساخت آن بود- حضور دارد. او برای تولید این فیلم مجبور شد عطای سرمایه دیگری را به لقایش ببخشد و خودش دست در جیب کند و هزینه تولید اثر عظیمی همچون مگالوپلیس را بپردازد. ولی این تنها حاشیه مهم فوردکاپولا در رابطه ما مگالوپلیس نبود و دامنه اتفاقات پیرامون این اثر به جشنواره کن نیز کشیده شد. درز اطلاعات از پشت صحنه فیلم مگالوپلیس توسط افراد ناشناس صورت گرفت، اما اتفاقی که در این میان اهمیت بیشتری پیدا کرد، محتوای زردی بود که رسانهها در رابطه با پروسه تولید فیلم پرهزینه مگالوپلیس به آن دامن زدند و ادعا کردند که کاپولا در زمان تولید فیلم از حالت عادی برخوردار نبوده و تعادل روحی و روانی چندانی برای پیگیری کار نداشته و دائم ماریجوانا مصرف میکرده است. او حتی در مسیر تولید مگالوپلیس دائم نظرش را در رابطه با کارگردانی سکانسها و حتی دکوپاژ صحنهها تغییر میداده و اعمال ناشایستی از خودش بروز داده است. البته این مسائل برای مرتبه اول نیست که حولوحوش تولید فیلمهای کاپولا اتفاق میافتد و این کارگردان برای ساخت «اینک آخرالزمان» و حتی دیگر آثارش هم با این قبیل حواشی دستوپنجه نرم کرده بود و رسانهها با بررسی این اخبار زرد، واقعه مهم وارزشمندی را به گوش مخاطبان خود نرساندند، اما برای آن کسانی که نسبت به تاریخ سینما و حواشیاش آگاهی چندانی ندارند شاید این مسائل جذابیت داشته باشد.
محمد رسولاف میهمان دقیقه آخری کن
تیری فرمو، مدیر جشنواره کن پیش از شروع این فستیوال، در یک نشست خبری در پاریس، فهرست رسمی آثار حاضر در این رویداد سینمایی را معرفی کرده بود که هیچ نامی از محمد رسولاف و فیلمش در آن به چشم نمیخورد ولی پس از آن، فستیوال فیلم کن تصمیم گرفت تا نام چند اثر جدید را بهعنوان فیلمهای پذیرفتهشده در بخشهای مختلف اعلام کند، که در بخش مسابقه، اسم فیلم تازه محمد رسولاف، «دانه انجیر مقدس» نیز به این فهرست اضافه شد تا این کارگردان از قافله جا نماند و به هر ضرب و زوری هم که شده پایش به بخش اصلی کن نیز باز شود. رسولاف که اخیر به هشت سال زندان محکوم شده بود با انتشار ویدئویی در اینستاگرام خبر فرارش از کشور را اعلام کرد و برای همیشه از ایران رفت.
علی عباسی با ترامپ به کن رسید
علی عباسی، کارگردان ایرانیتبار که مخاطبانش عموما وی را با حواشی اکران «عنکبوت مقدس» و حضور این فیلم در هفتادوپنجمین دوره فستیوال کن میشناسند، اینبار پس از یک دوره وقفه باز هم در این جشنواره ساحلی حضور پیدا کرده تا بختش را به اسم ترامپ گره بزند و دوباره جنجالآفرین شود. اما ترامپ در این میان چه کاره است که عباسی شانسش را به موی حنایی این فرد گره بزند؟ عباسی که پیشتر برای ساخت آثاری همچون مرز و شلی در میان طیف موسوم به سینهفیل به یک شهرت نسبی دست یافته بود زندگی دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا را در قالب فیلمی تحت عنوان «کارآموز» جلوی دوربین برد و در بخش اصلی کن نیز پذیرفته شد. به گفته تیری فرمو، کارآموز زندگی دونالد ترامپ جوان تا رسیدن به یک قدرت اقتصادی قابل اتکا را دستمایه خود قرار میدهد و درام پیشرو، از این منظر یک فیلم تمام آمریکایی است. علی عباسی پیش از حضور در بخش مسابقه کن با فیلم عنکبوت مقدس، در سال ۲۰۱۸ نیز با ساخت اثری به نام «مرز» نیز حضور موفقی در این رویداد سینمایی داشت و توانست در بخش نوعی نگاه برنده جایزه شود. فیلمنامه کارآموز توسط گابریل شرمن، نویسنده زندگینامه موسس شبکه فاکسنیوز نوشته شده و آنطور که گمان میرود یکی از آثار مهم جشنواره است که علی عباسی میتواند با موجسواری بر احساسات ردنکهای آمریکایی به فروش آن در آمریکا دل خوش کند و بر این اساس شانسش را برای باقی ماندن در سینمای جریان اصلی از دست ندهد.
پل شریدر به مرگ میاندیشد
پل شریدر، فیلمنامهنویس و کارگردان مشهور آمریکایی که سالهای سال است فیلم میسازد و فیلمنامه مینویسد در جشنواره هفتادوهفتم کن نیز با اثری به نام «اوه کانادا» حضور دارد و فیلم مرگاندیشانهای را با بازی ریچارد گییر آماده نمایش کرده است. اوه کانادا، پس از ژیگولوی آمریکایی دومین همکاری شریدر با این بازیگر به حساب میآید. این فیلم، قصه مستندساز مشهور کانادایی است که دو شاگرد سابق وی تصمیم دارند آخرین مصاحبه زندگیاش را ضبط کنند، اما این کارگردان بهجای صحبت از کار و زندگی از این فرصت بهره میبرد تا واقعیت زندگیاش را برای همسرش تعریف کند. ولی مساله حاشیهای و شاید اصلی پروسه تولید اوه کانادا را بتوان عدم بازی رابرت دنیرو و جایگزینی ریچارد گییر بهجای این بازیگر عنوان کرد. شریدر رویه ثابتی در دعوت از بازیگرانش برای ایفای نقش در فیلمها دارد که در مورد غولی به اسم رابرت دنیرو نیز صدق میکند: ۱. بازیگر باید بتواند فیلمنامه پیشنهادی را سریع بخواند، ۲. در عرض دو دقیقه جواب نهاییاش را در رد یا قبول پیشنهاد شریدر به وی اعلام کند و ۳. معیارهای مالی این کارگردان را درنظر بگیرد. دنیرو دو شرط اول را برای بازی در اوه کانادا پذیرفت، اما در رابطه با مسائل مالی کوتاه نیامد و درنهایت قید بازی در این فیلم را زد تا قرعه فال به نام ریچارد گییر بیفتد. شریدر پس از حضور تیری فرمو هیچوقت به بخش مسابقه جشنواره کن دعوت نشد، اما امسال این رویه تکرار نشد و فیلمنامهنویس «راننده تاکسی» توانست به این بخش راه پیدا کند.
لانتیموس فیلم محبوب کن را ساخت
لانتیموس، فیلمساز یونانی -که سال گذشته با ساخت بیچارگان حسابی گرد و خاک به پا کرد- با فیلم «انواع مهربانی» پا به عرصه رقابت در بخش مسابقه کن گذاشته و تا اینجای کار یکی از شانسهای اصلی دریافت نخل طلای این فستیوال محسوب میشود. انواع مهربانی در واقع روایتی سهگانه است که سه داستان متمایز از هم را به یکدیگر پیوند میزند و این نوید را به مخاطب میدهد که لانتیموس در ادامه مسیر فیلمسازیاش خواسته فضای سینمای هایپرلینک را نیز تجربه کند. ازجمله بازیگران اصلی این اثر میتوان به اما استون، جسی پلمونس، هانتر شفر و جو آلوین اشاره کرد.
چینیها با توپ پر آمدند
فیلم سینمایی اسیر امواج ساخته فیلمساز مشهور چینی جیا ژانکو نیز همانند مورد لانتیموس، توجهات زیادی را در میان منتقدان سینمایی به خود جلب کرده و منتقدان نیویورکر، پوزتیو و اسکرین اینترنشنال مواجهه رضایتبخشی نسبت به این اثر داشتهاند. از ژانکو بهعنوان یکی از چهرههای اصلی جنبش نسل ششم سینمای چین نام میبرند که سال ۲۰۰۶ با طبیعت بیجان حضور بسیار موفقی را در فستیوال فیلم ونیز تجربه کرد و توانست جایزه شیر طلایی این جشنواره را تصاحب کند. او حتی در جشنواره کن نیز موفق بود و در سال ۲۰۱۳ با ساخت فیلم «نشانی از گناه» برنده جایزه بهترین فیلمنامه شد.
صعود دوباره ژاک اودیار به قله پس از «یک پیامبر»
ژاک اودیار که پیشتر برای ساخت فیلم «یک پیامبر» به موفقیتهای بزرگی در سینمای دنیا دست پیدا کرده بود، پس از دریافت نخل طلا برای فیلم دیپان، تقریبا از مرکز توجهات سینمادوستان فاصله گرفت و برای مدتی در حاشیه ماند، اما این کارگردان نوگرای فرانسوی، با ساخت امیلیا پرز دوباره در کانون توجهات قرار گرفته و توانسته نظر اغلب منتقدان را به خود معطوف کند. در خلاصه داستان این اثر آمده است: «ریتا وکیلی باتجربه و حرفهای در مکزیک است که استعدادش را با کار در یک شرکت بزرگ هدر میدهد؛ ریتا تصمیم میگیرد به رئیس یک کارتل کمک کند و وی را از مهلکه نجات دهد.» از بازیگران اصلی این فیلم میتوان به سلنا گومز و زویی سالدانا اشاره کرد.
هفتادوهفتمین جشنواره فیلم کن درحالی نصف راه را طی کرده که بیش از هر زمان دیگری درگیر حاشیههایی همچون «میتو» و اعتصابات کارکنانش شده و همهچیز تحتالشعاع مسائل پیرامونی قرار گرفته است؛ تاریخ در حال گذار است و دیگر خبری از فیلمهای درخشان اکران شده و جایزه گرفته در کن نیست.