حسام آبنوس، فعال حوزه کتاب: نمایشگاه کتاب تهران مهم است. به همین قطعیت. مهم است ولی این دلیل نمیشود منکر ایرادها در شیوه اجرای آن شویم. این حرفها که میخواهم بزنم را سالها افراد مختلف زدهاند ولی خب در بر همان پاشنه میچرخد و مخالف این رویداد مخالفخوانیاش را میکند و موافق آن هم چشمش را به تمام نقدها میبندد و هر سال اشتباهات ادوار را تکرار میکند و حتی در اشتباه کردن روزآمد میشود. با این حال نمیتوان منکر اهمیت این رویداد فرهنگی شد. رویدادی که در قیاس با دیگر رویدادهای فرهنگی و هنری ضریب نفوذ بسیاری در جامعه دارد و سطح گستردهای از افراد را درگیر میکند. مثلا مقایسهاش کنید با جشنواره پرسروصدای فیلم فجر. جشنوارهای که بعید است از نظر هزینههای برگزاری کمتر از نمایشگاه کتاب تهران خرج روی دست دولت بگذارد ولی میزان دربرگیری عمومی آن قابل قیاس با نمایشگاه کتاب تهران نیست. درواقع مهم است چون مردم یکی از اصلیترین بازیگران آنند و این میزان حضور در هیچ رویداد فرهنگی دیگری به چشم نمیآید. نمایشگاه کتاب مهم است، ولو بد اجرا شود که میشود. اگر نشر را یک زیستبوم در نظر بگیریم، نمایشگاه کتاب در کنار بخشهای دیگر مثل کتابفروشیها و نشستهای هفتگی و ماهانه کتاب و... ، بخش و جزء مهمی از این زیستبوم است. نمیتوان بهطور کلی آن را برید و دور انداخت. میتوان اصلاحش کرد ولی ارادهای برای این کار نیست. بهخاطر تغییرات مداوم دولتها و سلیقههای حاکم بر آنها، تغییرات پایدار نیست. به همین خاطر گروهی که ایده و ادعای تغییر دارد هم وقتی میبیند اصلاحاتش زمانبر و هزینهساز است، ترجیح میدهد در همان مسیر کار را پیش ببرد و برخی جزئیات را تغییر دهد، برای همین طی سالها تغییرات در شیوه اجرای این نمایشگاه چشمگیر نیست؛ هرچند که نمیتوان منکر برخی اصلاحات شد. چه مدل فروشگاهی و چه مدل نمایشگاهی، در جهان اجرا میشود ولی کسی در آن نقاط نمیگوید از اساس آن را تعطیل کنید. حالا ما چه دنبال مدل فروشگاهی باشیم، چه مدل نمایشگاهی، تفاوتی نمیکند، بلکه باید دنبال مدل مطلوبی باشیم که در آن آسیبهای امروز آن به حداقل برسد تا تمام بازیگران این عرصه از وجودش نفع ببرند. برای مثال تصور کنید حضور رسانهها در نمایشگاه کتاب همواره حضوری منفعل است و رسانهها هرقدر هم تلاش کنند تا حضوری فعال در این محیط داشته باشند باز هم نمیتوانند، زیرا اتمسفر نمایشگاه کتاب خود را به هرچیزی غالب میکند و مانع از مواجهه فعالانه با آن میشود. مخاطب را در نظر بگیرید. او هر قدر هم تلاش کند با برنامهریزی پا به نمایشگاه کتاب بگذارد ولی شرایط طوری رقم میخورد که او به برنامهریزیاش دست پیدا نکند. این بهخاطر نحوه اجراست. اجرا به شکلی است که همه را در خود هضم میکند و میبلعد. درواقع نمایشگاه کتاب خود را به همهچیز تحمیل میکند و این تحمیلی بودن آن از ایرادهای آن است. نمایشگاه کتاب مهم است، زیرا آوردگاهی است که در آن نمایی کامل از صنعت نشر کشور در آن مجالی برای خودنمایی پیدا میکند. ظرفیتهای خود را محک میزنند و بیپرده با مخاطبان خود مواجه میشوند. هرچند تجربهام از حضور در قریب به 25 دوره از نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران نشان میدهد که ناشران آنجا به دلیل ازدحام مخاطبان فرصتی برای مواجهه رودررو با مخاطبان واقعی خود ندارند و مخاطب برایشان تبدیل به خریدار میشود و اگر این خریدار از حالت بالقوه به بالفعل درنیاید، فقط وقتشان را گرفته است. این مشکل هم از آن مشکلاتی است که فرم اجرا به بازیگران تحمیل میکند و از اشکالات نمایشگاه است. با این حال نمایشگاه کتاب در مدل ایدهآل میتواند فضایی باشد که ناشر و مخاطب با هم روبهرو شوند. نمایشگاه کتاب مهم است چون بازدیدکنندگان میتوانند کمی از تب بازار دور شوند و کتابها و ناشرانی را ببیند که در طول سال فرصت دیدارشان به دلیل شرایط حاکم بر بازار و کتابفروشیها خیلی به چشم نمیآید. درواقع اگر چشم بینا و جستوجوگری داشته باشیم، نمایشگاه این فرصت را برایمان فراهم میکند که با ناشران، مولفان و کتابهایی روبهرو شویم که در طول سال اسم و رسمی از آنها نمیشنویم. از این منظر حتی شیوه اجرای بد نمایشگاه، بد نیست. چون معمولا ازدحام جمعیت سمت ناشرانی است که اسم و رسمی دارند و ناشران دیگر بیهیاهو نشستهاند تا مخاطبی سر برسد و با حوصله درباره کتابهایشان با او گفتوگو کنند. نمایشگاه کتاب مهم است زیرا در این فضای بازار راکد نشر و کتاب، میتواند خون تازهای (شما بخوانید پول) به رگهای نشر تزریق کند تا کمی بیشتر دوام بیاورند ولی نباید فراموش کنیم حذف واسطههای درست (مثل کتابفروشیها) به واسطه نمایشگاه کتاب از زیستبوم نشر و کتاب، میتواند صدماتی به چرخه وارد کند. البته باید کمی خوشبین بود، زیرا حالا نمایشگاه کتاب در آستانه 40 سالگی قرار دارد و نه نمایشگاه کتاب جای کتابفروشیها را تنگ کرده و نه کتابفروشیها جای نمایشگاه را. هرچند ممکن است شیوه یارانه دادن در نمایشگاه کتاب، کتابفروشی را از پا بیندازد ولی نباید فراموش کرد که این هم از آن اشکالات است که شاید باید برای اصلاح آن چاره اندیشید. مانند اتفاقی که در سال گذشته شاهد آن بودیم؛ آن هم حضور کتابفروشیها در بخش مجازی نمایشگاه کتاب تهران بود. درواقع دولت با هدایت یارانهها به بخش مجازی، کتابفروشیها را هم در این بخش شریک کرد تا آنها نیز از برگزاری این رویداد نفعی ببرند.
به هر صورت نمایشگاه کتاب مهم است. دلایل دیگری هم میتوان برای اهمیت آن شمارش کرد. دلایلی چون نشاطی که این رویداد در میان اهالی قلم و نشر ایجاد میکند و فضایی که برای دیدارهای فرهنگی ایجاد میکند. اما برشمردن دلایل اهمیت نمایشگاه سبب نمیشود که چشممان را به روی ایرادها و نواقص آن ببندیم که اتفاقا همان نکاتی که دلیل اهمیت نمایشگاه است از طرف دیگر به دلیل اجرای بد تبدیل به پاشنه آشیل این رویداد میشوند، ولی با همه این احوالات نمایشگاه کتاب مهم است.