سیدمهدی طالبی، دبیرگروه جهانشهر: زمان و آفتاب، دروغ سال 1400 یک تیم سیاسی را توسط عضوی از همان تیم، برملا کرده است. در این سال و در فاصله 54 روز مانده تا برگزاری سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری، انتشار فایل صوتی محمدجواد ظریف وزیر خارجه سابق ایران زلزله آفرید. در این فایل او بهعنوان رئیس دستگاه دیپلماسی و یکی از وزرای عالی مقام دولت، اتهاماتی را متوجه دیگر نهادهای کشور کرده بود. وی و تیم دولت هرچند اظهارات خود را تایید کردند اما اعلام کردند نقشی در افشای فایل نداشته و حتی از این اتفاق شکایت دارند. حالا چهار سال پس از این اتفاق سعید لیلاز که یک طرف گفتوگو با ظریف در فایل مزبور بود، در مصاحبهای تایید کرده این فایل بهعمد توسط بخشی از دولت افشا شده تا پالسی برای دولت جو بایدن رئیسجمهور آمریکا باشد. لیلاز در مصاحبه به روزنامه شرق که روز چهارشنبه هفته گذشته (13 اردیبهشت) منتشر شد گفته بهزعم وی هدف از انتشار فایل «ارسال پالس مثبت به طرف آمریکایی» بود تا دولت بایدن اگر قصد بازگشت به برجام را دارد این اقدام را در دولت روحانی انجام دهد. به گفته لیلاز تیم روحانی قصد داشت به این وسیله نامزد خود در انتخابات ریاستجمهوری را به پیروزی رسانده و او در قدرت باقی بماند. ظریف در این فایل که یک رسوایی به حساب میآمد، ادعا میکرد نهادهایی در کشور نمیگذارند او سیاست خارجی کشور را به پیش ببرد و در مسیر او سنگاندازی میکنند. اتهامی ناروا که نشاندهنده تلاش برای «تمرکز قدرت» به شکل غیرقانونی و نامتعارف در دستان وزیرخارجه بهعنوان یک بخش از دولت بود. زیانبار بودن صحبتهای مطرحشده و رویهای که ظریف برای تمرکز اختیارات در دستان خود پیش گرفته بود، باعث شد رهبر معظم انقلاب بهسرعت نسبت به این پدیده واکنش نشان دهند. رهبر انقلاب یک هفته بعد در گفتوگویی تلویزیونی با مردم بدون اشاره مستقیم به ظریف، سخنان وی را «مایه تعجب و مایه تاسف است» توصیف کرده و ضمن گله نسبت به انتشار آن در رسانههای دشمن و مخالف جمهوری اسلامی، این مواضع را «تکرار حرفهای خصمانه دشمنان» معرفی کردند. رهبر انقلاب ضمن تاکید بر این نکته که در «همه جهان» چند دستگاه مسئول سیاست خارجی کشورها هستند گوشزد کردند «نیروی قدس» بزرگترین عامل موثر در جلوگیری از «دیپلماسی منفعل» بوده است. چهار سال بعد، بخشی از تیم روحانی تایید کردهاند انتشار این فایل تلاشی برای جلب نظر جو بایدن و استفاده از دولت وی برای پیروزی در انتخابات بوده است. هرچند این اقدام گناهی نابخشودنی است اما بدتر از آن عمق «خوشخیالی» طبقهای از سیاستمداران ایرانی نسبت به آمریکا را به نمایش میگذارد.
چهار سال قبل، طیفی سیاسی قصد داشتند بایدن را که امروز پول و سلاح رژیم برای قتل فجیع 34 هزار فلسطینی را تقبل کرده، برای آنها دلسوزی کند و با بازگشت به برجام، ضمن بهبود اوضاع اقتصادی ایران یک عضو از آنان را رئیسجمهور کند!
ماجرا چه بود؟
یکشنبه 5 اردیبهشت 1400 -یکماه قبل از برگزاری انتخابات ریاستجمهوری- فایلی صوتی از گفتوگوی محمدجواد ظریف، وزیر وقت وزارتخارجه با سعید لیلاز اقتصاددان، روزنامهنگار و قائممقام وقت ایرانخودرو دیزل منتشر شد که جنجالهای بسیاری آفرید. لیلاز همزمان با مسئولیت در بخش اقتصادی دولت، پروژهای در حوزه تاریخ شفاهی از حسامالدین آشنا، مسئول مرکز تحقیقات استراتژیک ریاستجمهوری دریافت کرده بود تا با مسئولان دولت یازدهم و دوازدهم درباره موضوعات مختلف گفتوگو کرده و آنها را برای استفاده در آینده، آرشیو کند. این فایل اما به بیرون از مرزها درز داده شده و در اختیار شبکه ایراناینترنشنال که در آن دوره توسط دولت عربستان پشتیبانی مالی میشد، قرار گرفت.
نزدیکی به انتخابات، اثرگذاری آن بر روند سیاسی کشور، سابقه اطلاعاتی و اقدامات خارج از عرف حسامالدین آشنا و بهرههایی که تیم دولت از انتشار فایل میبرد، ظن و اتهاماتی بزرگی را علیه این تیم بر میانگیخت. مهمترین موضوعی که به وسیله این فایل در فضای عمومی مطرح شده و باقی ماند، ایجاد دوگانه «میدان- دیپلماسی» بود. ظریف در مصاحبه خود تاکید داشت میدان یا دستگاه نظامی نگذاشته دیپلماسی به موفقیت برسد و ازجمله دلایل ناکامی توافق هستهای بوده است. او رسما گناه آمریکا یعنی خروج ترامپ از برجام و خودداری بایدن از بازگشتن مجدد به این توافق را تقصیر داخل میدانست. تیمی که این فایل را منتشر کرد قصد داشت با تحریک افکار عمومی، دستگاه نظامی را مقصر خروج آمریکا از برجام نشان داده و با متصل ساختن بحران اقتصادی با اقدامات این دستگاه، موجی را برای پیروزی نامزد مورد نظر تیم روحانی در انتخابات بیافریند. با این وجود به نظر میرسد نه ظریف و نه لیلاز عامل «مستقیم» درز دادن فایل صوتی نبودهاند. غلامحسین اسماعیلی، سخنگوی وقت قوه قضائیه ایران در همان دوره اعلام کرد در پرونده مربوط به انتشار فایل صوتی محرمانه محمدجواد ظریف وزیر خارجه ایران، «افرادی» ممنوعالخروج و برخی نیز «تفهیم اتهام» و با قرار وثیقه آزاد شدهاند.
کارخانه سادهسازی آمریکا
عجیبترین کلمات و جملات تاریخ ایران مربوط به اظهارنظرهای روحانی، ظریف و در نسبت بسیار اندکتری جهانگیری، درخصوص رابطه با آمریکاست. برخی فکر میکردند قصار بودن این جملات دهها یا صدها سال بعد-همانند خاطرات تلخ دوران فعالیت رجال خوشخیال سدههای پیشین- به خاطره و نقل آیندگان تبدیل شود اما آینده زودتر از پیشبینیها فرارسید. «آب خوردن به توافق وابسته است»، «ترامپ از برجام خارج نمیشود»، «برجام آفتاب تابان است» و «خزانه خالی است» گوشهای از اشتباهات تاسفبار و عمومیشده در رابطه و برداشت از آمریکاست.
حسن روحانی، رئیسجمهور سابق در سالگرد اجرای برجام در سال 1395 در پاسخ به سوال خبرنگاران گفته بود «بعید میداند» بعد از روی کار آمدن دولت آقای ترامپ اتفاقی درمورد برجام رخ دهد؛ چراکه برجام براساس یک توافق چندجانبه به دست آمد و در شورای امنیت نیز به یک سند رسمی جهانی تبدیل شد. محمدجواد ظریف، وزیرخارجه وقت با قطعیت بیشتری تاکید کرده بود ترامپ «نمیتواند» از توافق خارج شود.
تمام آنچه روحانی بعید و ظریف ناممکن میدانستند، شدند؛ شکستی تاسفبار و خطای «شناختی» عمیق از تحولات در میان دولتمردان. این دو، سالها پس از برجام و خارج شدن از آن و عدم احیایش همچنان بر خطاهای شناختی خود اصرار داشته و «سینهخیز» تا انتهای مسیر میروند. روحانی 25 فروردین سال 1402 در دیدار با تحریریه روزنامه اعتماد عوامل داخلی را در خروج ترامپ از برجام موثر دانسته و تاکید کرده بود «علامتهای داخل بسیار مخرب بود.» او ادعا میکرد عدهای در داخل برای خروج ترامپ از برجام به وی علامت داده بودند. او که خود را رئیسجمهوری مدرن و آکادمیک میداند برای پوشاندن خطای خود بر«تئوریهای توطئه» تکیه زده و درصدد دوقطبیسازی و بهرهبرداری داخلی از یکی از مهمترین پروندههای دوره کنونی ایران است. این پدیدهها نشان میدهد نگاه طیفی از سیاستمداران به روابط ایران و آمریکا در حبابی جدا از واقعیت جریان دارد. این خوشبینی به آمریکا که بارها اشتباه از آب درآمده باعث شده در ادبیات کشور نگاه این طیف از افراد به واشنگتن با کلمه «رویا» قرین باشد. آنها برای آن که توافق با آمریکا در هر موضوعی را امکانپذیر بدانند، چند مثال دارند؛ موفقیت در مذاکره درخصوص عراق و افغانستان با آمریکا. این درحالی است که چنین مذاکراتی در شرایطی خاص و با ویژگیهایی متفاوت برگزار شدند و نتایج کاملی نیز نداشتند؛ آمریکا با زور نظامی-امنیتی در سال 2021 از افغانستان فرار کرد و همچنان در حال تهدید ایران از طریق پایگاههایش در خاک عراق است و در سال 2020 نیز یک مقام رسمی و عالیرتبه ایرانی را در پایتخت این کشور ترور کرد.
مذاکرات درخصوص افغانستان و عراق نیز براساس اقتضائات خاص و با مشخص شدن توان میدانی ایران صورت گرفت. گروههای اسلامی در عراق استقرار نظامی آمریکا را با مشکل مواجه کرده و گروههای افغانی نزدیک به ایران مانع از استقرار نظامی آمریکا در بخشهایی از افغانستان همانند منطقه غرب در مجاورت مرزهای ایران شدند. در نتیجه واشنگتن برای بازکردن گرههای خود چارهای جز گفتوگو با تهران نداشت. واشنگتن همچنین با توجه به توان بالای ایران در این دو کشور، قادر به برهم زدن موثر مذاکرات نبود. اساس مشکل ایران با آمریکا نیز در همین مساله است که واشنگتن تنها در موضوعاتی عقبنشینی میکند که ضعیف است و در کلانرابطه با تهران نیز زمانی عقب خواهد نشست که به اندازه کافی تضعیف شده و با آن کنار آمده باشد. عدم شناخت دقیق از صحنه، نگاه بسته و جناحی به تحولات باعث شده تیم روحانی کماکان یا از درک ریشههای خروج آمریکا از برجام عاجز باشد یا فریبکارانه، تحلیلی اشتباه را برای بهرهبرداریهای خاص به خورد افکار عمومی بدهد. روندها نشان میدهد خروج آمریکا از برجام دارای پیچیدگیها و درهمتنیدگیهای بسیاری بهویژه در حوزه ژئوپلیتیکی بود. آمریکا زمانی و تحت شرایطی حاضر به توافق شد که اوضاع بر وفق مرادش بود. مذاکرات علنی هستهای در سال 2013 در حالی آغاز شدند که بحران سوریه در سومین سال خود بود. مقامهای آمریکایی هرچند مخالف فعالیت ایران در کمک به دولت سوریه بودند اما ادعا میکردند حضور تهران در این نبردها باعث میشود این جنگ به ویتنامی برای تهران تبدیل شده و قدرتش را تضعیف کند. در آن زمان سقوط اسد محتمل بود. یک سال بعد در سال 2014 داعش یکچهارم تا یکسوم عراق را در مدت کوتاهی اشغال کرد. همزمان عواملی مانند عدم موافقت اعضای اوپک با کاهش تولید نفت و رشد ارزش دلار که در قالب دستکاری هماهنگ در بازار نفت صورت گرفت، قیمت نفت را در سال 2015 با سقوط مواجه کرد. قیمت نفت در این سال از 100 دلار پیشین به بشکهای 50 دلار و زیر آن سقوط کرد.
در روز 26 دی 1394 روز اجرایی شدن توافق برجام قیمت نفت آمریکا به 29 دلار، نفت اوپک 25 وبرنت 29 بود. اصل مذاکرات و توافق که به کاهش نگرانیهای غرب کمک کرده بود در سقوط قیمتها تاثیر داشت. ایرانی که در سوریه، عراق و یمن درگیر نبردهای سرنوشتساز بود با محدودیتهای برجامی، موشکی و مالی قادر به حرکت موثری نبود و به نظر میرسید در مسیر کاهش قدرت قرار دارد. این فضا به مرور ایران را تضعیف میکرد تا زمان تسویهحساب نهایی به شکل آسان برای غرب فراهم شود؛ همانگونه که در مقابل عراق اینگونه شده و پس از خلع سلاح و تضعیف مالی مورد هجوم سنگین قرار گرفت.
با این حال در آستانه روی کار آمدن ترامپ وضعیت متفاوت شد. در سوریه مشخص شده بود ساقط کردن بشار اسد با وجود ائتلافی از دهها کشور کار آسانی نیست. کار داعش نیز در شرف پایان بود؛ کار داعش تنها 10 ماه پس از روی کارآمدن ترامپ تمام شد. او برای جلوگیری از پایان کار ترویستها هرکاری کرد. مایک پمپئو که در آن زمان رئیس سازمان سیا بود در حین عملیات در بوکمال نامهای از طریق یک واسطه منطقهای برای شهید سردار سلیمانی فرمانده وقت سپاه قدس که در منطقه عملیات حضور داشت ارسال کرد تا تهران را درخصوص پایان کار تروریستها مردد کند. با این حال سردار سلیمانی در 30 آبان 1396 پس از فتح بوکمال و اتصال زمینی در نقطه منقطعشده کریدور ایران-مدیترانه، پایان داعش را طی نامهای به رهبر انقلاب اعلام کرد. هدف آمریکا از برجام حبس برنامه هستهای ایران تداوم تضعیف مالی و زیرساختی تهران و فریب سیاستمداران ایرانی بود. وقاحت آمریکا برای تضعیف ایران در این دوره به جایی رسیده بود که مخالف پایان داعش بهعنوان خطرناکترین دولت تروریستی بود. تروریستهایی که 500 میلیارد دلار به منطقه ضربه زده، صدها هزار نفر را کشته و در ایران نیز عملیاتهایی برنامهریزی میکردند. در برابر تمام این تغییرات و وقاحت آمریکا که هدف آشکاری در تضعیف و نابودی ایران داشت، روحانی و ظریف نگاه سادهای به مسائل را ارائه میدادند، حتی اگر در دل اینگونه نمیاندیشیدند. این موضوع جایی آشکار میشود که محمود صادقی نماینده سابق مجلس سال 1399 به نقل از ظریف گفته بود تیم وی میدانسته ترامپ از برجام خارج میشود و «اگر به جای ترامپ خانم کلینتون هم رای آورده بود آمریکا از برجام خارج میشد.»
این دو به دلیل نابودی تروریسم، با برسازی مفهومی با نام میدان ادعا میکنند اگر تهران درصدد نابودی داعش نبود، آمریکا از برجام خارج نمیشد. هدف از برجام نهتنها القای غفلت بلکه تحمیل غفلت بر ایران بود. آمریکا در برجام هم میخواست ایران نسبت به مواضع آمریکا درخصوص خود خیالش راحت شده و حساسیتی نسبت به تحرکات این کشور نداشته باشد و هم قصد داشت تهران برای برجام و بهبودی اندک در روابط با واشنگتن، با خوشخیالی از کنار طرحهای آمریکا برای تضعیف خود و وارد آوردن ضربه نهایی به ایران بگذرد؛ همانند توقعی که آمریکا در عدم مبارزه ایران با داعش داشت. هرچند در مواردی دو حزب آمریکا دارای اختلاف هستند اما اگر دموکراتها نیز پیروز میشدند، دستور کار با اندکی تفاوت روی همان ریل ترامپ بود؛ چه اینکه بایدن نیز چند ماه دیگر دوره نخست ریاستجمهوریاش را تمام میکند و خبری از برجام و حتی توافق نیمبند هستهای دیگری نیست جز تنش با تهران.
ایران با بوش به همان اندازه به جنگ نزدیک شد که با اوباما به این نقطه رسید. تهران به همان میزان که با ترامپ به چالشهای نظامی خورد، با بایدن نیز در معرض تنش گرم قرار گرفت. حداقل وضعیت فعلی منطقه طی هشت ماه جنگ طوفان الاقصی نشاندهنده چهره پلید و نیات کثیف هیات حاکمه نژادپرست و فاسد آمریکاست که خون دهها هزار نفر را در غزه با شکم گرسنه به زمین ریخته است. پیش از 7 اکتبر واشنگتن در همراهی با تلآویو قصد داشت اضلاع محور مقاومت را مرحله به مرحله سرکوب کرده و خود را بار دیگر به اطراف مرزهای ایران رسانده و دست به جنایتهایی مهیب بزند.
روحانی- ظریف تکذیب میکنند؟
نظر لیلاز درباره عمدی بودن درز فایل صوتی ظریف در سال 1400 چند موضوع را در برابر رئیسجمهور و وزیر خارجه گشوده است. نخست نشان میدهد آنها تا چه میزان ساده بودند که از بایدن توقع حمایت سیاسی برای انتخابات ریاستجمهوری داشتهاند. دوم آنکه نشان میدهد این تیم چگونه برای سیاستداخلی، به سیاستخارجی ضربه زده و برای پیروزی در انتخابات، کشور را دارای حاکمیت دوگانه ترسیم کرده و با درخواست غیرمستقیم دخالت در مناسبات کشور، تهران را در برابر دیگران در سیاستخارجی تضعیف کرده است. سومین مساله برجستهسازی تناقض در برداشتها و افکار این طیف سیاسی است. آنها زمانی اعلام میکنند ترامپ از برجام خارج نمیشود و پس از آن ادعا میکنند، میدانستند او از برجام خارج میشد. ظریف در اسفند 1399 در مصاحبه با روزنامه مردمسالاری گفته بود: «پیشبینی ما این بود که ترامپ حتما از برجام خارج میشود.» او پا را فراتر گذاشته و این ایده که ترامپ از برجام خارج نمیشود را به دیگران نسبت داده بود. در همین مصاحبه وی تاکید کرده بود: «دوستان ما چون فکر میکردند برجام بهنفع آمریکاست، پیشبینی میکردند ترامپ به هیچ وجه از برجام خارج نخواهد شد.»
این درحالی است که ظریف در سال 1394 در پاسخ به سوالی درخصوص احتمال خروج ترامپ از برجام در صورت پیروزی در انتخابات اعلام کرد: «دنیا به هیچ وجه قبول نمیکند رئیسجمهور بعدی آمریکا برجام را نپذیرد.» او تاکید کرده بود اگر آمریکا از برجام خارج شود بهدلیل مخالفت دیگران غیرموثر بوده و جهان این اقدام را نخواهد پذیرفت. روحانی- ظریف کار سختی برای پاسخ به افکار عمومی دارند؛ هرچند یک تکذیب میتواند کار آنها را آسانتر کند اما تناقضات و برداشتهای غلط این طیف آشکارتر از آن است که قابل پوشاندن باشد. با تمام این تفاسیر، عدمتکذیب این طیف وضعیت جدیدی را ایجاد میکند؛ گروهی علنا و بدون واهمه درصدد پایهگذاری رویهای خلاف و شکستن قبح آن هستند. باید دید آیا این طیف سیاسیبازی جدیدی برای بازگشت به قدرت از طریق مهندسی آرا را آغاز میکنند یا ترجیح میدهند حضوری کمتنشتر داشته باشند.