تاریخ : Sun 18 Feb 2018 - 14:46
کد خبر : 16151
سرویس خبری : جامعه

حق و ناحقی‌های یک «حق»

عده‌ای مهریه بالا و حق طلاق را راهی برای استحکام ازدواج می‌دانند

حق و ناحقی‌های یک «حق»

بهتر است به جای اینکه به فکر شرایط نوظهور در ازدواج‌ها باشیم و سعی کنیم با قیود و شروطی که برای ازدواج در نظر می‌گیریم، نزد خانواده و فامیل ازدواج خود را خاص نشان دهیم، تلاش کنیم با عواملی چون ایمان، عشق و سایر دلایل عقلی دیگر ازدواج خود را دوام بخشیم و خود را خاص و تک نشان دهیم.

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، قرار است ازدواجی بین دو فرد حاصل شود، همه به دنبال این هستند که این ازدواج تداوم داشته باشد و به قول قدیمی‌ها «هفت خونه از خونه آنها جدا شود»؛ آیا با اندیشه‌های غلطی که در باب ازدواج مد شده، این ازدواج‌ها تداوم دارد؟ آیا این سنت‌های نوظهور سبب بدبینی و شک نمی‌شوند؟

اوایل مد شده بود که مهریه‌های بالا تعیین می‌کردند و اگر داماد یا عاقد به اعداد و ارقام این مهریه اعتراض می‌کردند، توجیه آنها این بود که مهریه بالا تداوم زندگی را تضمین می‌کند! با مراجعه به شعبه‌های دادگاه خانواده و صحبت با افرادی که برای طلاق به دادگاه مراجعه کردند با حقایقی خلاف این فرضیات مواجه می‌شوید.

دختر خانمی که کمتر از یک سال از زندگی مشترکش می‌گذرد، می‌گوید: «در ابتدا فکر می‌کردم اگر مهریه بالا داشته باشم، شوهرم نه می‌تواند به من خیانت کند و نه اینکه آخر قصه زندگی مشترکم به طلاق ختم می‌شود، اما در حال حاضر اینکه به من خیانت شده است هیچ، همسرم بلایی به سرم آورده که الان می‌گویم مهرم حلال و جانم آزاد.»

آقایی که منتظر خانمش بود تا به گفته خودش توافقی طلاق بگیرند، می‌گفت: «روز خواستگاری هم گفتم من اینقدر مهریه ندارم، چرا باید این همه سکه مهرت کنم، وقتی که توی خواب هم اینقدر سکه ندارم، اما پدرش می‌گفت مهریه بالا تضمین زندگی دخترم است، تنها نتیجه‌ای که مهریه بالا برای زندگی من داشت این بود که از روز اول استرس این را داشتم که همسرم مهریه‌اش را اجرا می‌گذارد و خواب و خوراک نداشتم!» گفتم پس در حال حاضر که در دادگاه هستید، بالاخره همسرتان مهریه‌اش را به اجرا گذاشته است، گفت: «نه، خودم آمده‌ام تا طلاقش بدهم، این زندگی با زندان هیچ فرقی ندارد، تا حرف می‌زدم می‌گفت مهریه، تا مخالفت می‌کردم می‌گفت مهریه، هر چیزی که می‌خواست یک جوری به مهریه ربطش می‌داد، مهریه شده بود ابزار قدرتش، دیگر بریده‌ام، نمی‌توانم ادامه دهم، مرگ یک‌بار و شیون هم یک‌بار.»

 پیوند عاطفی ازدواج را خدشه‌دار نکنیم

سیدحسن حسینی، جامعه‌شناس و عضو هیات‌علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران با اشاره به مبحث ازدواج به «فرهیختگان» اظهار کرد: «بحث ازدواج بحثی بسیار ظریف و لطیف است و نباید با ناآگاهی و درنظر گرفتن شروط اصلی و عقلی ازدواج به آن خدشه وارد کرد.»

وی افزود: «دو نفر که در یک جامعه تصمیم می‌گیرند با هم ازدواج کنند، در اصل تصمیم دارند بهترین گروه اجتماعی یعنی خانواده را تشکیل دهند.»

عضو هیات‌علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران با اشاره به روابط عاطفی یک خانواده، گفت: «در روابط زن و شوهری بیشترین رابطه عاطفی و چهره به چهره وجود دارد و نباید به ازدواج و تشکیل خانواده فقط نگاه‌های جنسی، اقتصادی و... داشته باشیم.»

حسینی خاطرنشان کرد: «یادمان باشد که پول سبب تحکیم روابط نمی‌شود و این تفکر که اگر مهریه بالا داشته باشم، زندگی‌ام تضمین می‌شود اشتباه است چراکه نتیجه مهریه بالا فقط اسیری بیشتر دختر است و آن مرد دیگر نمی‌تواند نگاه عاشقانه‌ای به زندگی داشته باشد.»

این جامعه‌شناس با اشاره به اینکه برخی دختر خانم‌ها یا خانواده‌های آنها به جای مهریه بالا، حق طلاق را طلب می‌کنند تا با این فرض به زندگی خود تداوم بخشند، گفت: «حق طلاق برای خانم به مراتب عقلانی‌تر از مهریه بالا یا سایر تضمین‌های مالی است، چراکه حداقل یک برابری در حقوق افراد تلقی می‌شود.»

وی ادامه داد: «هم‌کفو بودن، هم‌سطح بودن و سایر اولویت‌هایی که باید برای شروع یک زندگی مشترک در نظر گرفت بهتر از هر تضمینی می‌تواند به استحکام و تداوم یک رابطه زناشویی کمک کند.»

عضو هیات‌علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران با اشاره به یکی از عواملی که سبب می‌شود افراد برای یک زندگی که هنوز آن را شروعش نکرده‌اند، تضمین بگیرند، گفت: «برخی افراد هنگام ازدواج اولویت‌های اصلی را درنظر نمی‌گیرند و شاید انتخاب اشتباهی هم داشته باشند و بعد سعی دارند با مهریه بالا یا حق طلاق این زندگی را استحکام بخشند که البته راه و فکری غلط و اشتباه است.»

 داشتن حق طلاق تاثیری در تحکیم ازدواج ندارد

سیدعباس موسوی رئیس شعبه ۵٩ دادگاه تجدیدنظر استان تهران و مدرس دانشگاه در گفت‌وگو با «فرهیختگان» با اشاره به حق طلاق دادن به خانم‌ها که به تازگی برخی از افراد هنگام ازدواج مطالبه می‌کنند، اظهار کرد: «عناصری که پیرامون عقد و رابطه زوجیت وجود دارد، هر یک فلسفه تاسیس و کارکرد خاص خود را دارد و استفاده نا‌بجا از آن نه‌تنها به هدف نزول لطمه می‌زند، بلکه تاثیری در دوام و استمرار رابطه زناشویی و تداوم خوشبختی هم ندارد.»

وی افزود: «یکی از این موارد تفویض حق طلاق به قصد استحکام و پایداری این رابطه و تثبیت حقوق زوجه است، همین‌طور که تجربه ثابت کرده، افزایش مهریه خارج از حد معقول و توان مالی زوج جز تعدیل رو به افزایش شمار زندانیان فایده دیگری نداشته است؛ حال با در نظرگرفتن این ناکارایی، برخی خانواده‌ها در پی یافتن راهی هستند که با اختیار حق طلاق برای زوجه بتوانند یک زندگی را استحکام بخشند.»

موسوی تصریح کرد: «درست است که داشتن حق طلاق تاثیر ویژه‌ای در تحکیم پیوند زن و شوهر ندارد اما ناصحیح است که به نحو غیرمنطقی و بی‌مبنا با این رویکرد برخورد کنیم.»

رئیس شعبه ۵٩ دادگاه تجدیدنظر استان تهران با اشاره به اینکه چرا برخی بانوان می‌خواهند حق طلاق را داشته باشند، گفت: «در وضع فعلی مقررات حاکم به نحو غیرمنطقی به نفع مردان تنظیم شده و اینکه مرد می‌تواند هر وقت بخواهد بی‌هیچ دلیل منطقی همسر خود را طلاق دهد. براساس ماده ١٠٣٧ قانون مدنی مقبول و مطلوب نیست و جامعه زنان حق خود می‌داند به‌عنوان شرط ضمن عقد چنین حقی را برای خود ایجاد کند.»

وی ادامه داد: «از این رو با ثبت این حق به‌عنوان یک حقوقدان مخالفتی ندارم اما ترویج این فرهنگ را بی‌فایده یا اقلا کم‌فایده می‌دانم و معتقدم قانونگذار با حذف فرصت‌های نابرابر و نگاه یک‌سویه به هر دو جنس زن و مرد فکر هر دغدغه منجر به چنین خواستی را مرتفع سازد.»

موسوی با اشاره به نحوه اعطا کردن حق طلاق به بانوان گفت: «این شرط می‌تواند مبتنی‌بر شرط یا فاقد هر شرطی باشد، فی‌المثل زوجه اعمال این حق را در صورت عدم تادیه نفقه، مخالفت با اشتغال خود، تغییر محل زندگی و هر گونه تغییر وضعیت در زندگی در ادامه از سوی زوج مشروط سازد یا به نحو کلی بی‌هیچ مناسبتی از آن استفاده کند که منع قانونی ندارد.»

این مدرس دانشگاه خاطرنشان کرد: «مواردی که زوجه حق درخواست طلاق دارد، در قانون تصریح شده است که عمدتا در فرض عسر و حرج وی متبلور می‌شود و مصادیق عسر و حرج هم در قید حصر و موارد محدود قرار نمی‌گیرد و تمثیلی است.»

وی با اشاره به اینکه اگر خانمی حق طلاق را داشته باشد آیا می‌تواند بدون هیچ قید و شرطی طلاق بگیرد یا نه، گفت: «در صورتی که اختیار طلاق بدون قید و شرط به زوجه اعطا شود اقدام وی در جدایی منوط به اقامه دلیل و اثبات جهتی برای طلاق نیست و چنانچه مقید به شرط باشد این اقدام مستلزم اثبات شرط مورد نظر و موجب طلاق است.»

رئیس شعبه ۵٩ دادگاه تجدیدنظر استان تهران در پایان تاکید کرد: «به‌طور کلی مقررات موجود را در حفظ زندگی زناشویی و انعطاف عادلانه به دو طرف این رابطه ناقص می‌بینم و اعتقاد جدی دارم قانونگذار همسو با ترقی و تحول زندگی اجتماعی و افزایش ظرفیت حضور زنان در مناسبات مختلف، مقررات موضوعه را در مسیر تحول و انطباق با حقایق روز تغییر نداد و قوانین حاکم بر روابط زوجین تبعیض‌آمیز، غیرموثر در اهداف و دور از تحولات اجتماعی و واقعیت‌های امروزی است؛ بنابراین اصلاح و تنقیح این مقررات و تعدیل حقوق زنان امری اجتناب‌ناپذیر است و مادامی که این ضرورت محقق نشود گرایش به یافتن فرصت‌هایی به‌منظور تحقق تصور برابری حقوق در خانواده‌ها کماکان محفوظ می‌ماند.»

 برای پایداری زندگی‌ها چه کنیم

از قدیم گفته‌اند خشت اول گر نهد معمار کج تا ثریا می‌رود دیوار کج، قطعا اگر هنگام ازدواج اولویت‌ها و مسائل اصلی ازدواج را در نظر نگیریم با مهریه بالا، حق طلاق و امثالهم نمی‌توان آن زندگی را نگه داشت و می‌توان این زندگی را به مثابه قایق روی آب تشبیه کرد.

اینکه می‌گویند مهریه بالا سبب تداوم زندگی‌ها می‌شود را بهتر است اینگونه تعبیر کنیم که مهریه بالا به جای تداوم و استحکام زندگی، جدایی و طلاق را به تاخیر می‌اندازد و به اصطلاحی مهریه بالا تضمین تاخیر در طلاق را به دنبال دارد و این تفکر که ما حق طلاق را برای دختر می‌خواهیم تا زندگی‌اش مستحکم شود و شوهر نتواند به او آزار و اذیت برساند از پایه غلط است چراکه حق طلاق یعنی تضمین جدایی و خانمی که حق طلاق را می‌گیرد هر زمان که اراده کند، می‌تواند طلاق بگیرد.

بهتر است به جای اینکه به فکر شرایط نوظهور در ازدواج‌ها باشیم و سعی کنیم با قیود و شروطی که برای ازدواج در نظر می‌گیریم، نزد خانواده و فامیل ازدواج خود را خاص نشان دهیم، تلاش کنیم با عواملی چون ایمان، عشق و سایر دلایل عقلی دیگر ازدواج خود را دوام بخشیم و خود را خاص و تک نشان دهیم.

 

* نویسنده : مهسا شمس‌کلائی روزنامه‌نگار