حضور پژمان جمشیدی در این فیلم اجتماعی که پیش از این بیشتر شاهد ایفای نقشهای طنز از او بودیم، شاید کمی غیرمنتظره باشد؛ اما به باور خیلی از اهالی فن و البته به اذعان خود پژمان جمشیدی، همیشه بازیگرانی که در نقشهای کمدی خوب ظاهر شدند، توانستهاند در نقشهای جدی هم موفق عمل کنند که نمونه آن را در تاریخ سینمای ایران و جهان کم نداریم. اکنون هم جمشیدی در یک نقش جدی در «سوءتفاهم» ظاهر شده که با تفاوتش بتواند نظر هیاتداوران سیوششمین جشنواره فیلم فجر را به خود جلب کند و احتمال کسب سیمرغ بلورین را در بخش بازیگری از آن خود کند. به بهانه حضور این بازیگر خوشآتیه در سیوششمین جشنواره فیلم فجر با او به گفتوگو نشستهایم که در ادامه میخوانید.
پیش از شروع و قبل از هرچیز به علاقهمندی خود به ژانر کمدی و تاثیرگذاری آن در سینما اشاره کرد، حالا دیگر میتوان گفت پژمان جمشیدی تمامقد پای این ژانر ایستاده و همیشه مدافع آن خواهد بود. وی در همین زمینه گفت: «همیشه معتقد بودم و هستم که در سینمای ایران، تاثیر فیلمنامههای کمدی بهخصوص فیلمنامههای پیمان قاسمخانی؛ اگر بیشتر از فیلمهای اجتماعی نباشد، کمتر هم نیست. بجد میتوان گفت که در سینمای ایران و جهان، ژانر کمدی بهشدت مهم و قابل اعتناست و نمیتوان به راحتی از آن چشمپوشی کرد.»
پژمان جمشیدی شاید به واسطه سالها دوستی با پیمان قاسمخانی، فوتبالیستی بود که تبدیل به یک بازیگر چهره در فیلمها و سریالهای طنز شد. جمشیدی امسال با حضور در فیلم «سوءتفاهم» قرار است چهره متفاوتی از دنیای بازیگری را نمایش دهد، شخصیتی جدی که البته در تئاترهایی که او اجرا کرده با آن آشنا هستیم اما اکنون آن را در سینما خواهیم دید، نقشی جدی که جمشیدی از بازی آن راضی است. او درمورد تفاوتش با نقشهای دیگر عنوان کرد: «بیشتر بازیگران کمدی در موقعیت جدی عالی بازی میکنند و حتی در سینمای دنیا هم این موضوع مطرح است؛ کسانی که کار کمدی انجام دادهاند، به مراتب راحتتر میتوانند از عهده ایفای نقشهای جدی برآیند اما در مقابل شاهدیم تنها ۲۰ یا ۳۰ درصد بازیگران جدی در نقشهای کمدی درست و موفق ظاهر شدهاند.»
وی در همین راستا افزود: «در سینمای ما نمونه بازیگران طنزی که در نقشهای جدی به خوبی ظاهر شدند، کم نیست و میتوان به بازی جواد عزتی، رضا عطاران، مهران احمدی، احمد مهرانفر یا حتی نوید محمدزاده در «ابد و یک روز» با آن رگههایی از طنز که در عین تلخی مخاطب را میخنداند، اشاره کرد.»
بازیگر فیلم «خوب، بد، جلف» ادامه داد: «امتیاز دیگری که بازی در فیلمهای جدی برای بازیگران کمدی دارد، این است که در نظر مخاطبان و منتقدان هنری، بهتر دیده میشوند و اگر بازی خوبی ارائه داده باشند، میتوانند موفقتر و کارنامه هنری درخشانتری داشته باشند.»
شاید رویای دوم هر بازیگری رسیدن به کارگردانی با تهیهکنندکی باشد، اما پاسخ جمشیدی به این سوال هم به سبک خود اوست، وی در این مورد توضیح داد: «تهیهکنندگی به سرمایه زیادی نیاز دارد و من در خود نمیبینم این سرمایه را داشته باشم اما کارگردانی برایم بسیار جذاب است و خیلی دوست دارم در این حوزه فعالیت کنم اما قبل از آن حتما باید اطلاعاتم را در حوزههای مختلف بیشتر کنم.»
وی درخصوص اینکه با توجه به تواناییهایش در حرفه بازیگری، چرا زودتر از این وارد سینما نشده است، اظهار داشت: «هیچوقت فکر نمیکردم بازیگر شوم. سال 92 بهطور کاملا اتفاقی کار بازیگری را آغاز کردم. شاید از همان ابتدا پیمان قاسمخانی میدانست اگر مقابل دوربین بروم خروجی قابلقبولی خواهم داشت و به همین خاطر بارها به من پیشنهاد بازی در سریالهای مختلف مانند «شبهای برره» را داده بود. حتی وقتی پیمان در جشن سینمایی «چلچراغ»، جایزه میگرفت از من بهعنوان استعداد آینده سینما نام برد که این هنوز هم برای من جای خوشحالی است.»
بازیگر فیلم «سوءتفاهم» بهعنوان یکی از شانسهای سیمرغ جشنواره سیوششم فجر به تعیین خطمشی برای کارهای خود و مشورت گرفتن از پیمان قاسمخانی در انتخابش اشاره کرد و گفت: «تقریبا از زمانی که در سینما حضور دارم، توانستم سلیقه کارگردانها و جنس کاری آنها را بشناسم، شاید در این مدت کاری؛ تنها فیلمی که با تردید در آن حاضر شدم فیلم «تگزاس» بود که جنس کمدی آن، بابمیل من نبود اما مانند هر کار دیگری برای آن تلاش کردم و امروز از خروجی آن راضی هستم. در مسیر انتخابهایم، بدونشک پیمان قاسمخانی بهترین مشاور من بوده و هست و برای هر انتخابی از او کمک گرفتهام.»
وقتی شخصی از دنیای کاریِ دیگری وارد حرفهای دیگر میشود بدونشک برای حرفه جدید خود وسواسهای بیشتری به خرج میدهد. جمشیدی از دنیای بازیکنی فوتبال به دنیای سینما و بازیگری و تصویر آمده و برای ماندن و ثابت شدن به غیر از استعدادی که آن را داراست، نیاز به انتخابهای درست دارد؛ انتخابهایی که هربار باید او را قویتر و مستعدتر از قبل نشان دهند. وی در همین زمینه و درخصوص فاکتورهایی که برای انتخاب هر نقش درنظر میگیرد، توضیح داد: «قطعا کارگردان و فیلمنامه دو رکن اصلی انتخابهای من بهشمار میآیند، چراکه بیش از نیمی از موفقیت هر فیلم مدیون فیلمنامه است و نیمی دیگر کارگردانی کارگردان.»
در دنیای تصورات هر بازیگری، نقشهایی وجود دارد که همیشه دوست داشته آنها را بازی کند، اما کمتر اتفاق میافتد درست همان نقشی به بازیگر پیشنهاد شود که علاقه اوست، نکته جالب در پژمان جمشیدی تطبیق هر نقش با علایقش است. وی در این مورد گفت: «نقشی مدنظرم نیست که دوست داشته باشم آن را بازی کنم و منتظر پیشنهادش باشم، بیشتر سعی میکنم نقشهای پیشنهادی را آنطور که دوست دارم بازی کنم. با این حال تئاتر را به سینما ترجیح میدهم و خیلی آن را دوست دارم؛ چراکه تئاتر برای من جایگزین فوتبال است و تقدس بالایی دارد.»
جمشیدی در پایان و در پاسخ به این سوال که دوست دارد با چه کارگردانهایی کار کند، بیان کرد: «این سوال را در برنامه آقای جوان پاسخ دادم و خیلیها بخش اصلی آن را حذف و اسم کارگردانها را طور دیگری تیتر کردند، در حالی که باز هم میگویم آرزوی هر بازیگری همکاری با کارگردانهای مطرحی چون کیانوش عیاری، اصغر فرهادی و... است و آقای معتمدی هم یکی از کارگردانهای بزرگی است که وقتی برای بازی در «سوءتفاهم» با من تماس گرفت خیلی خوشحال شدم و وقتی فیلمنامه به دستم رسید آن را تا چهار صبح خواندم تا تمام شود. اتفاقا چندینبار فیلمهای آقای معتمدی را دیدهام و معتقدم «دیوانهای از قفس پرید» یا «آلزایمر» از شاهکارهای سینمای ایران هستند که همه چیز در آنها درست چیده شده بود. این موضوع نشان میدهد احمدرضا معتمدی کارگردانی است که هم فیلمهای خوبی دارد و هم بازیهای درخشانی در فیلمهایش دیده میشود.»
* نویسنده : هدیه حدادی روزنامهنگار