تاریخ : ۱۷:۴۵ - ۱۳۹۶/۱۰/۰۶
کد خبر : 14546
سرویس خبری : ورزش

در آلمان بزرگ شده‌‌ام، به افغانستان بی‌تفاوت نیستم

گفت‌وگوی اختصاصی «فرهیختگان» با ندیم امیری، بازیکن افغانستانی بوندس‌لیگا:

در آلمان بزرگ شده‌‌ام، به افغانستان بی‌تفاوت نیستم

در آلمان به دنیا آمدم و بزرگ شدم، ولی سبک زندگی من افغانی- آلمانی است. ۵۰ به ۵۰، هم افغانستانی و هم آلمانی‌ام.

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، متولد آلمان و با اصلیت افغانستانی است. ندیم امیری، ٢٧ اکتبر ١٩٩۶ در شهر «لودویگس‌هافن» متولد شده و به زبان فارسی تسلط کافی دارد. والدینش در سال ١٩٨٠ به‌عنوان پناهجو از افغانستان به آلمان مهاجرت کردند و سال‌هاست که در این کشور سکونت دارند. ندیم از بچگی در آرزوی این بود که فوتبالیست شود، در هفت‌سالگی استارت فوتبال را زد و در ١٨ سالگی حرفه‌ای شد. اولین باشگاه او لودویگس‌هافن، سپس کایزرس‌لاترن و منهایم بودند. بعد از آن به تیم آماتور هافنهایم پیوست و در ٢١ بازی چهار گل به ثمر رساند. از سال ٢٠١4 هم با تیم بزرگسالان هوفنهایم قرارداد بست و تاکنون ٧٧ بازی داشته و هشت گل به ثمر رسانده است. او 13 بازی ملی با سه گل در رده سنی زیر ١٨ سال و ١١ بازی با دو گل در رده سنی زیر ١٩ سال را در کارنامه بازی‌های ملی دارد. در سفر اخیر و کوتاهم به آلمان فرصتی دست داد تا با این جوان فوتبالیست افغانستانی‌تبار آلمان ملاقاتی داشته باشم و گفت‌وگوی کوتاهی با وی انجام دهم.

 
اولین قراردادی را که بستی، چه حسی داشتی؟

این همیشه آرزوی بچگی من بود که بتوانم فوتبالیست حرفه‌ای شوم. چنین رویدادی همیشه خوشحال‌کننده است. وقتی این اتفاق افتاد، مادرم از شدت خوشحالی اشک می‌ریخت.

قیمت قراردادت هفت‌میلیون یورو و قیمت قرارداد رونالدو ١٠٠ میلیون یورو است. خودت به این چیزها فکر می‌کنی؟

من همیشه اخبار نقل و انتقالات را دنبال می‌کنم و برایم جالب است که بدانم کدام بازیکن با چه قیمتی به کدام تیم می‌رود. امیدوارم من هم روزی جزء سرمایه‌های گران بوندس‌لیگا بشوم.

بیشتر هواداران افغانستانی می‌پرسند که چرا در تیم‌ملی افغانستان بازی نمی‌کنی؟

دراین‌باره چیزی نمی‌توانم بگویم، جز اینکه من در این خاک بزرگ شده‌ام و اینجا را زادگاهم می‌دانم. اینجا نظم بیشتری دارد و امکانات بهتری برای فوتبالیست‌ها فراهم می‌کنند. البته به تیم‌ملی افغانستان هم بی‌تفاوت نیستم و اخبارش را دنبال می‌کنم.

الان در تیم‌ملی زیر ٢١ ساله‌‌ها بازی می‌کنی. شانست را برای تیم‌ملی بزرگسالان  DFBچطور می‌بینی؟

هنوز با من دراین‌باره صحبتی نشده ولی باید قوی‌تر و بهتر بشوم تا به چشم بیایم. تیم‌ملی آلمان یعنی تیمی که در آن بهترین‌های بوندس‌لیگا قرار دارند.

تا به‌حال به افغانستان سفر کرده‌ای؟

بله، وقتی ١4 سالم بود.

آنجا را چطور دیدی؟

خوب بود. خوش گذشت. ولی با آن افغانستانی که پدر و مادرم تعریف می‌کردند، خیلی فرق داشت.

چقدر خودت را افغانستانی و چقدر خودت را آلمانی می‌دانی؟

در آلمان به دنیا آمدم و بزرگ شدم، ولی سبک زندگی من افغانی- آلمانی است. 5٠ به 5٠، هم افغانستانی و هم آلمانی‌ام.

غذای افغانستانی مورد علاقه‌ات چیست؟

مانتو که نوعی پیراشکی توپر است.

چندبار در هفته غذای افغانستانی می‌خوری؟

مادرم هر روز غذای افغانستانی می‌پزد ولی من در هفته سه‌باز غذای افغانستانی می‌خورم، چون تغذیه‌ام زیر نظر دکتر تغذیه تیم است و باید سطح انرژی و سوخت و ساز بدنم طبق برنامه غذایی پزشک تیم باشد..

تو به «هایم» (پناهگاه)،  پناهجویان افغانستانی هم کمک می‌کنی. چه حسی تو را وادار به این کار می‌کند؟ چه شد که به این سمت گرایش پیدا کردی؟

‌هایم جایی است که موقتا آنها را ساپورت و حمایت می‌کند. همه آنها از کشورشان به‌خاطر شرایط نامطلوبش بیرون زده‌اند. بدون اقامت، بدون اجازه کار و بدون درآمد هستند. اکثرا خانواده‌هایشان را از دست داده‌اند. می‌خواهم به آنها بگویم که من هم با شما یکی هستم. احساس همبستگی‌ام را اعلام می‌کنم. در بوندس‌لیگا هر باشگاه و بازیکنی به یک موسسه خیریه وصل می‌شود و کمک و همبستگی را یاد می‌گیرد. من هم می‌خواهم به آنها نشان بدهم که مهم هستند.

چندبار در هفته به آنها سر می‌زنی؟

اوایل بیشتر این کار را می‌کردم، ولی چون با دیدن بعضی صحنه‌ها ناراحت و از نظر روحی اذیت می‌شوم، ماهی یک‌بار می‌روم و هربار هم تی‌شرت ورزشی خودم و باشگاه را برایشان می‌برم.

در ماه چند مسابقه دارید؟

چهار بازی داریم که هر هفته انجام می‌شود.

وقتی گل می‌زنی چه حسی داری؟

حس خیلی خوبیه. این کار خوشحالم می‌کند و واقعا وقتی هدف می‌گیرم، باید گل بشه... (و در همین حالت دومین گلش را به من در فوتبال‌دستی می‌زند).

آرزوی خیلی‌هاست که مثل تو فوتبالیست موفقی شوند، چه راهنمایی‌ای می‌توانی برای آنها داشته باشی؟

باید در مسیر درست قرار بگیرند، تمرینات‌شان را جدی بگیرند و ایمان به کارشان داشته باشند. به خودشان هم اعتقاد داشته باشند و تلاش کنند.

 

* نویسنده : شورک شریفی روزنامه‌نگار