تاریخ : Tue 12 Dec 2017 - 17:35
کد خبر : 13968
سرویس خبری : فرهنگ و هنر

از آنهایی بودم که با کتاب صوتی به‌شدت لج بودم

رضا امیرخانی:

از آنهایی بودم که با کتاب صوتی به‌شدت لج بودم

رضا امیرخانی نویسنده یادآور شد: «احساس می‌کنم اگر چیزی به کتاب اضافه شود، کار خوبی از آب درمی‌آید و نویسنده راضی است. مثلا لحن‌ها. البته با بخش تخیل و خیال‌انگیزی که از کتاب انتظار می‌رود مغایرت دارد

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، سیدعلی کاشفی‌خوانساری، کارشناس مجری برنامه «چشم شب روشن»، یکشنبه شب میزبان رضا امیرخانی نویسنده شناخته شده بود.

کاشفی در بخشی از برنامه به تهیه کتاب صوتی از رمان «قیدار» با صدای خود امیرخانی اشاره کرد که این نویسنده حتی شخصیت‌های مختلف را صداپیشگی کرده است.

امیرخانی درباره این تجربه توضیح داد: «بالای ۴۰ سال هرچه آدم یاد می‌گیرد، قسمتی از امید به زندگی است. من این کار را اصلا بلد نبودم. زندگی یعنی آموختن و انسان تا لحظه‌ای که می‌آموزد، انگار زنده است، اما لحظه‌ای که آموختن قطع می‌شود، لحظه مرگ است؛ گرچه شاید آدم نفسی هم بکشد و تکانی هم بخورد.»

وی افزود: «گروهی از دوستان اپلیکیشن نوار به من گفتند می‌خواهیم کتاب‌هایت را صوتی کنیم. از «قیدار» شروع کردند که در آن لحن‌های زیادی بود. دوستان صداپیشه خیلی خوبی کتاب را خواندند و من به دلیل اینکه در این کار وارد نبودم، گوش دادم و زیاد ایراد گرفتم که کاش این بخش این‌گونه بود و آن بخش آن‌طور تلفظ می‌شد و... به من گفتند خب خودت بیا بگو منظورت چیست!؟»

نویسنده «من او» ادامه داد: «من را به استودیو بردند و گفتند بگو ببینیم منظورت چیست. بعد گفتند اصلا خودت هم خوب می‌گویی، خودت بیا و کتاب را صوتی کن! من هم گفتم کاری که ندارد، کتاب را که خودم نوشته‌ام، دو سه روز هم وقت می‌گذارم و از رو می‌خوانمش! نشان به آن نشان که الان ۱۵۰ روز هست که من به صورت غیرمتوالی بیش از ۱۰۰ جلسه آفیش ضبط داشتم و اینجا باید از دوستان خوبم نیما مهر، سپهر، الیاس و همین‌طور آقای خیرخواه عزیز که مرا گول زدند و وارد این کار کردند تشکر کنم.»

امیرخانی با بیان اینکه از این تجربه خیلی چیزها آموختم، تصریح کرد: «من از آنهایی بودم که با کتاب صوتی به‌شدت لج بودم و احساس می‌کردم کتاب یک موضوع نوشتاری است و ذهنی باید خوانده شود، برعکس شعر که یک فن شفاهی است. اما وقتی وارد این کار شدم و به دلیل رفتن به استودیو از وسیله نقلیه عمومی استفاده کردم دیدم خیلی‌ها هستند که فرصتی در روز دارند و با گوش دادن می‌توانند آن را سر کنند. این هم نوعی مطالعه است.»

وی یادآور شد: «احساس می‌کنم اگر چیزی به کتاب اضافه شود، کار خوبی از آب درمی‌آید و نویسنده راضی است. مثلا لحن‌ها. البته با بخش تخیل و خیال‌انگیزی که از کتاب انتظار می‌رود مغایرت دارد. هر حرکتی از عین به ذهن قسمت‌هایی از تخیل را از بین می‌برد، همان‌طور که تصویر هم این کار را می‌کند، صدا هم این‌گونه است. اما این نکته را هم وجود دارد که برخی ممکن است بخشی از لحن را متوجه نشده باشند و این‌گونه لحن اصلی را می‌شنوند.»

این نویسنده تاکید کرد: «قیدار یکی از مناسب‌ترین کارهای من برای تبدیل به کتاب صوتی بود. من هم در بالای 40 سالگی این آموختن را چنگ زدم و تجربه‌اش کردم و برایم خیلی شیرین بود.»

امیرخانی با اشاره به اینکه چند رمان را که خود نویسنده‌ها صوتی کرده بودند گوش داده، افزود: «متوجه شدم این نویسنده‌ها به‌شدت اصرار دارند صداسازی کنند و لحن‌های مختلف را بسازند. برای همین خجالتم ریخت و من هم شروع به انجام همین کار کردم. هر جا هم که احساس می‌کردم وای چقدر بد است من دارم جای یک شخصیت منفی حرف می‌زنم، با خودم می‌گفتم وقتی آن را نوشته‌ای هم یک بار در ذهنت خلقش کرده‌ای، حالا عیبی ندارد.»