به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، پالایشگاه ستاره خلیجفارس یکی از طرحهای بزرگ نفتی ایران است که در 25 کیلومتری بندرعباس و در زمینی به مساحت 700 هکتار ساخته شده است. آنطور که در سایت رسمی این پالایشگاه آمده، ظرفیت پالایشگاه 360 هزار بشکه میعانات گازی است که در قالب سه فاز 120 هزار بشکهای در نظر گرفته شده است. پالایشگاهی که در چشم انداز خود، دستیابی به جایگاه اول تولید بنزین در کشور و تبدیل شدن به یکی از پنج شرکت اصلی صادرکننده بنزین در منطقه خاورمیانه را دنبال میکرد و ماموریتش بهبود مستمر کیفیت فرآوردههای تولیدشده جهت کاهش آلایندگی و اصلاح الگوی مصرف و تولید فرآوردههای نفتی با بهرهگیری از دانش فنی مطابق با استانداردهای موجود روز دنیا بود ، قرار بود اولین فاز بهره برداری اش در سال 93 به بهرهبرداری برسد، اما این وعده تا سال 96 محقق نشد.
افتتاح نمایشی پروژه همزمان با تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری
اوایل اردیبهشت 96 بود که همزمان با تبلیغات انتخاباتی دوره دوازدهم ریاستجمهوری، زمزمه افتتاح فاز اول پالایشگاه در رسانهها شنیده شد و به ناگاه در دهمین روز همان ماه، پس از گذشت 10 سال از آغاز به کار این پروژه عظیم ملی، با حضور رئیسجمهور افتتاح شد. همان زمان، بسیاری از رسانههای منتقد دولت، این افتتاح را یک نمایش انتخاباتی نامیدند و اعلام کردند که پیشرفت فیزیکی این طرح در دولت اول روحانی و در زمان وزارت زنگنه از ماهانه چهار دهم درصد فراتر نرفته است. درواقع با افتتاح فاز اول این پالایشگاه قرار بود میزان واردات بنزین به کشور به میزان چشمگیری کاهش یابد، اما نهتنها این امر محقق نشد، بلکه در تمام مدتی که قرار بود پالایشگاه ملی به بهرهبرداری برسد و هر روز این اتفاق به تاخیر میافتاد، کشور به یک واردکننده بزرگ بنزین در منطقه خاورمیانه تبدیل شده است. براساس آمارهای رسمی، با افزایش ۶-۵ برابری واردات بنزین در پنج سال اخیر و رسیدن رقم واردات سوخت از 1.8 میلیون لیتر به 13.5 میلیون لیتر در روز، تمام وعدههای دولت یازدهم برای رسیدن به خودکفایی سوخت برباد رفت.
اهداف ستاره خلیجفارس چه بود؟
مسئولان کشور از تاسیس این پالایشگاه مقاصد گوناگونی را دنبال میکردند؛ پالایش 360,000 بشکه میعانات گازی پارس جنوبی در روز، تولید محصولات مطابق استانداردهای کیفی اروپا، ایجاد ارزش افزوده بیشتر بر میعانات گازی تولیدی در پالایشگاههای گازی پارس جنوبی، جلوگیری از صادرات مواد خام و تبدیل آن به فرآوردههای باارزشتر و اشتغالزایی بیشتر در کشور.
این پروژه علاوهبر تمام این اهداف به دنبال خودکفایی کشور در تولید بنزین داخلی و همچنین صادرات این محصول بود، ضمن اینکه ایجاد ارزش افزوده بالاتر نسبت به پالایشگاههای نفت خام، تولید بیش از 75درصد بنزین وگازوئیل از خوراک پالایشگاه (میعانات گازی) و استفاده از تاسیسات زیربنایی منطقه بندرعباس جهت کاهش هزینههای سرمایهگذاری، باعث تسهیل صادرات فرآوردههای تولیدی به خارج از کشور شود.
پروژه پیچیدهای که باید سرفصل درسی دانشگاه شود
اکنون با گذشت 6 ماه از افتتاح فاز اول این پالایشگاه توسط رئیسجمهور انتظار میرفت بخشی از این اهداف به ثمر بنشیند، اما نهتنها هیچ تغییر محسوسی در میزان واردات بنزین به کشور ایجاد نشد، بلکه دوماه پیش بود که خبر اخراج برخی از کارکنان این پالایشگاه، در رسانهها خبرساز شد؛ موضوعی که بار دیگر برای چندمین بار خبر پروژه نیمهتمام را به تیتر اخبار رسانههای داخلی و خارجی کشاند.
بسیاری این کندی کار و تاخیر در اتمام پروژه را به دلیل شیوه مدیریت پالایشگاه میدانستند و به همین دلیل طی این سالها هر از چندگاهی مدیران اصلی یا میانی تغییر کردند و هریک پس از بهدست آوردن مسئولیت، تصمیمهایی گرفتند که بیش از آنکه به تسهیل در روند پروژه کمک کند، به حاشیهها دامن زد. نمونه این تغییرات حضور مرتضی امامی بود که از آذرماه ۱۳۹۵ مدیرعامل پالایشگاه نفت ستاره خلیجفارس شد و داستان پرحاشیه اخراج 100 نفر از کارکنان این پالایشگاه و انتقال آنها به اویکو برای گذراندن دوران آموزشی را رقم زد. هرچند که این داستان نیز مانند سایر اتفاقات یک دهه اخیر در این پالایشگاه به فراموشی سپرده شد، اما مدیران این پالایشگاه همیشه در تیررس اتهام بودند، بهطوری که پیش از این اتفاق نیز، زنگنه در همان روزهای اولی که بر کرسی وزارت نفت دولت یازدهم نشست، زبان انتقاد بر مدیریت این پروژه پالایشگاهی و پیشرفت فیزیکی آن در دولتهای گذشته گشود و با تاکید بر لزوم شتاب گرفتن ساخت این پالایشگاه گفت: «این طرح در حال حاضر نشاندهنده یک اغتشاش مدیریتی است که میتوان از آن بهعنوان موردی خاص برای تدریس استفاده کرد. پس از گذشت هشت سال و اندی از شروع پروژه، این طرح هنوز به نتیجه نرسیده و پیشرفت کنونی آن مایه شرمساری است.»
باز هم مدیری جدید و وعدهای قدیمی
همین نگاه منفی به شیوه مدیریتی پالایشگاه باعث شد که چند روز پیش بار دیگر مدیرعامل این پالایشگاه تغییر کند و امامی جای خود را به محمدعلی دادور دهد. هرچند این تغییرات نشان میداد که مسئولان امر علت کندی پیشرفت پروژه را مدیریت ناکارآمد میدانند، اما مدیرعامل معزول ستاره خلیجفارس دلیل این کندی را مشکلات مالی برآورد کرده بود و به این تغییر اعتراض کرده و آن را غیرقانونی میدانست.
البته این گفته تاحدی درست بود، زیرا بخش قابلتوجهی از سهام این پالایشگاه مربوط به بخش غیردولتی بوده و دیگر زیرمجموعه وزارت نفت نیست. آنطور که اسناد نشان میدهد، در این پالایشگاه 49 درصد سهام متعلق به شرکت تاپیکو وابسته به تامین اجتماعی، 33 درصد متعلق به صندوق بازنشستگی نفت و 18 درصد نیز به شرکت پالایش و پخش تعلق دارد.
حالا این تغییر مدیریتی جدید نیز باعث شده که موضوع پالایشگاه قدیمی بار دیگر بر سر زبانها بیفتد، اما آیا مشکل پالایشگاه تنها در مدیریت ناکارآمد و نبود منابع مالی کافی خلاصه میشود یا مسائل دیگری نیز در روند ناموفق 13 ساله این پروژه سهیم است؟
بسیاری از کارشناسان، مسائلی مانند محدودیتهای قانونی، ناتوانی بخش خصوصی، عدم اقبال سرمایهگذاری در طرحهای بزرگ و بلندمدت، تحریمهای متعدد در طول سالهای گذشته و ناایمن بودن فضای کسبوکار در ایران برای سرمایهگذاران خارجی به دلیل همین تحریمها را بخشی از علل ناکامی این پروژه میدانند. همانطور که سرمایهگذار مالزیایی این پروژه که از سال 85 با ستاره خلیجفارس همکاری میکرد، پس از تحریمها علیه ایران پا پس کشید و عرصه را خالی کرد.
در حال حاضر و پس از افتتاح نمادین پالایشگاه در اردیبهشت امسال طبق آمارهای غیررسمی روزانه تنها دو تا سه میلیون لیتر بنزین در این پالایشگاه تولید میشود، در حالی که قرار بود با افتتاح فاز اول پروژه روزانه 12 میلیون لیتر بنزین تولید شود. این درحالی است که گفته میشود 98 درصد فاز اول پروژه تکمیل شده و تا دو، سه هفته آینده به بهرهبرداری کامل میرسد. هرچند که این وعده بسیار امیدبخش است، اما با واقعیتهای موجود همخوانی ندارد.
گفته میشود که هماکنون به دلیل طولانی شدن روند پروژه، بسیاری از دستگاهها مستهلک شده و از کار افتادهاند، از سوی دیگر گستردگی و پراکندگی کار، مدیریت و اتمام کار را برای مسئولان سخت کرده است.
حالا باز هم باید مانند سالهای گذشته صبر کرد و دید تا پایان سال جاری و با این تغییرات صورتگرفته، آیا شاهد بهرهبرداری حقیقی از فاز اول پالایشگاه ستاره خلیجفارس خواهیم بود یا خیر؟
* نویسنده : مهدیهسادات شاهمرادی روزنامه نگار