
به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، شکست حصر آبادان در مهر ماه 60، اتفاق مهم و شیرینی بود که برای رزمندگان اسلام رقم میخورد. عملیات ثامنالائمه که منجر به شکستن حصر آبادان شد با دستور امام خمینی انجام گرفت و در تقویت روحیه رزمندگان و دست یافتن به موقعیت برتر و ابتکار عمل در جنگ نقش ویژهای داشت. سرلشکر رحیمصفوی که از طراحان این عملیات در ستاد عملیات جنوب بود در کتاب خاطرات خود که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است درباره دلایل طرح و اجرای عملیات ثامنالائمه یا همان شکست حصر آبادان میگوید: «شکستن حصر آبادان در عملیات ثامنالائمه(ع) پنجم مهرماه سال ۱۳۶۰ پس از تشکیل ستاد عملیات جنوب و اجرای عملیاتهای محدود همچون فرمانده کل قوا، خمینی روح خدا (۱۳ خرداد ماه سال ۶۰) - که موجب دمیدن روح تازه در کالبد بیجان جبهههای جنوب شد - صورت پذیرفت.
اینجانب و مسئولان و فرماندهان محورهای تابع ستاد عملیات جنوب با برگزاری جلسات متعدد، راهکارهای رسیدن به طرحهای عملیاتی و هجومی علیه مواضع دشمن در جبهههای مختلف جنوب را بررسی میکردیم.
مهمترین ملاحظات مورد توجه همه فرماندهان محورهای عملیاتی به شرح ذیل است:
۱- فرمان حضرت امام خمینی(ره) مبنیبر شکستن حصر آبادان که با واژه «باید» تاکید شده بود، بهعنوان یک تکلیف واجب شرعی و الهی روی دوش همه فرماندهان و رزمندگان سپاهی و بسیجی و ارتشی سنگینی میکرد، ۲- در سیستم فرماندهی سنتی که مسئولیت جنگ را به عهده داشت و در رأس آنها بنیصدر و گروه نظامیانی تحت تاثیر او بودند، امکان حرکت و میدان دادن به نیروهای مردمی و بسیجی امری غیرمحتمل بود و باید طرحریزی عملیاتی خارج از آن سیستم و با توجه به فرمان حضرت امام و روحیه انقلابی و شهادتطلبی، انجام میگرفت، ۳- تجارب عملیاتهای ارتش در 6 ماه اول جنگ بهطور کلی بیانگر این مطلب بود که با دشمن اشغالگر بعثی عراق - که از نظر تجهیزات و پشتیبانی جهانی و منطقهای وارد جنگ با ایران شده است - به صورت جنگ کلاسیک نمیشود جنگید و او را شکست داد؛ بلکه باید با انتخاب زمین و زمان مناسب و متناسب با توان نیروهای مردمی و تجهیزات نظامی موجود و با تاکتیک جنگ انقلابی و استفاده از فکر برتر در طرحریزی عملیاتی و وجود روحیه و انگیزه و ایمان و شجاعت و شهادتطلبی نیروهای رزمنده بسیجی و سپاهی با او جنگید، آن هم با استفاده از تاریکی شب، که بهترین زمان درگیری با دشمن است، چراکه برتری زرهی و آتش هوایی (هواپیما و هلیکوپتر) دشمن را به حداقل میرساند و با استفاده از برتری اطلاعاتی نسبت به نقاط ضعف دشمن باید به او حمله کرد و او را شکست داده و از سرزمین ایران بیرون راند، ۴-منطقه عملیاتی را باید بهگونهای انتخاب کنیم که متناسب با توان رزمی نیروهای رزمنده سپاه و ارتش باشد، ۵- عملیات را به صورتی طراحی و اجرا کنیم که اطمینان بسیار بالایی از پیروزی آن داشته باشیم؛ زیرا هرگونه شکست باعث تضعیف نیروهای انقلابی و روحیه مردم - که تنها پشتیبان جبهههای نور علیه ظلمت بودند- میشد و همچنین ممکن بود بهانهای به دست سیاستمداران سازشکار داخلی کشور، برای فشار به امام، بدهد.
با بحثهای عمیق و کارشناسی فرماندهان محورهای مختلف عملیاتی در ستاد عملیات جنوب، برای تعیین مکان و زمان عملیات آینده، که موفق باشد، درنهایت منطقه شرق کارون، یعنی سرپل گرفته شده توسط لشکر سه زرهی و منطقه تقویت شده عراق در شمال آبادان - که باعث محاصره شدن آبادان شده بود - بررسی شد. دلایل زیر جمعبندی آن جلسات برای اجرای عملیات شکستن حصر آبادان بود.
۱- تحقق فرمان امام مبنیبر شکستن حصر آبادان
۲- حساسیت سیاسی منطقهای و جهانی در مورد این منطقه (جزیره آبادان)
۳- متناسب بودن با توان رزمی نیروهای سپاه و بسیج و ارتش
۴- نقطه ضعف بزرگ لشکر عراق در محدودیت عقبه او به دو پل که روی کارون زده بود یعنی پلهای «حفار و قصبه»
۵- امکان دسترسی سریع به عقبههای دشمن (دوپل)
۶- جناح داشتن بسیار مناسب از دشمن
۷- ارزش حیاتی منطقه برای ادامه عملیاتهای آینده (آزادی خرمشهر)
۸- آماده بودن کلیه محورهای عملیاتی جهت اجرای یک عملیات همهجانبه
۹- شناساییهای کاملی که در منطقه انجام شده بود
۱۰- تجربه موفق عملیات فرمانده کل قوا، خمینی روح خدا
۱۱-وجود فرماندهان مومن، شجاع و با تدبیر در محورهای دارخوین(شهید خرازی و مصطفی ردانی پور)، محور فیاضیه (احمد کاظمی و یداله کلهر) محور ایستگاه ۷ و ۱۲ آبادان (جعفر اسدی و مرتضی قربانی)
۱۲- جدا کردن لشکر سه زرهی ارتش عراق در شرق کارون از بدنه ارتش عراق در غرب کارون
۱۳- ضریب اطمینان برای موفقیت کامل این منطقه از دیگر محورهای عملیاتی، بیشتر بود.»