در دنیا کم نیستند افرادی که رویای رفتن به کشور پر رنگ و لعابی مانند ایالات متحده آمریکا را در سر پرورانده و برای تحقق این رویا از هیچ تلاشی فروگذار نمیکنند. زندگی در کشوری که از هر نظر بهترین است و در هر زمینهای رتبه بالایی را از آن خود کرده است. امکانات بینظیر، آب و هوای خوب، تکنولوژیهای به روز و بسیار مزایای دیگر این کشور را برای افراد زیادی به بهشت برینی تبدیل کرده که تحت هیچ شرایطی نمیخواهند شانس رفتن به آن را از خود بگیرند. وجود تعداد زیادی دانشگاه که رتبهبندیهای بالای جدول را به خود اختصاص داده و در زمینه آموزش و پرورش حرفهای زیادی برای گفتن دارد، کافی است تا این کشور مقصد اول بسیاری از دانشجویان باشد. اما اینکه علاقهمندان مهاجرت به ایالات متحده آمریکا به واقع چه رویاهایی در ذهن داشته و با چه دلیل و منطقی راضی میشوند درد غربت و دوری از خانواده و دوستان را به جان خریده و عازم سفر شوند، موضوعی است که در مطلب زیر به آن میپردازیم. دلایلی که برای بسیاری حکم هدفهای اصلی مهاجرت را داشته و موفق شدنشان را در گرو زندگی در آمریکا میدانند. اما آیا همه چیزهایی که در فکر و ذهن دانشجویان علاقهمند به تحصیل در دانشگاههای آمریکایی وجود دارد، واقعیت داشته و ارزش تحمل بسیاری از سختیها را دارد؟
زندگی در کشوری با اسم و رسم آمریکا
برای بسیاری همین که بگویند ساکن یکی از ایالتهای متحده آمریکا هستند، دلیل منطقی به حساب آمده و راضیکننده است. اینکه ساکنان کشورهای مختلف همه فکر و ذکرشان این است که خود را در حد و اندازه آمریکا قرار داده و معیار رقابتیشان را این کشور قرار دهند، مزیت مثبتی به حساب آمده که همه سعی میکنند به هر ترتیبی که شده از آن استفاده کنند. اما تعداد بسیار زیادی از همین علاقهمندان بعد از ورود به این کشور و در مواجهه با چالشهای موجود، به این باور میرسند که اسم و رسم خوب یک کشور، نمیتواند سدی بر مشکلات بوده و مسائل را آنطور که باید و شاید پوشش دهد. دانشجویان بسیاری که رویای تحصیل در کشوری به اسم آمریکا را در سر پرورانده و با این امید و آرزو وطن خود را ترک میکنند، بعد از گذراندن مدت زمانی به زرق و برقی که تنها ظاهری زیبا داشته پی برده و تصمیم به بازگشت میگیرند.
موقعیتهای شغلی بسیار زیاد
تصور بسیاری از افرادی که در آمریکا زندگی نمیکنند این است که با توجه به این موضوع که این کشور از نظر جغرافیایی بسیار وسیع بوده، شرکتها، موسسات کاری، ادارههای دولتی، رستورانها، فروشگاهها و تعداد زیادی ساختمان تجاری دارد، به همان نسبت موقعیتهای شغلی بسیاری هم داشته و نرخ بیکاری در آن بسیار پایین است. اما اگر پای درد دل مهاجران به این کشور نشسته و حرفهای آنها را بشنویم، به راحتی متوجه میشویم که مسلما دولت آمریکا فرصتهای شغلی را برای بومیان خود فراهم کرده و آنها را در اختیار مهاجرانی که با انواع ویزاهای تحصیلی یا کاری تنها مدت زمان محدودی را میهمانهای این کشور هستند، هدر نمیدهد. بسیاری از دانشجویان با این دلخوشی که میتوانند به راحتی در آمریکا کار پیدا کرده و هزینههای خود را تا حدی پوشش دهند به این کشور مهاجرت کرده اما بعد از مواجهه با واقعیت متوجه میشوند داستان از این قرار نبوده و حقیقت چیز دیگری است.
گسترش روابط با افراد و فرهنگهای مختلف
با توجه به این موضوع که بسیاری آمریکا را کشور 72 ملت دانسته و معتقدند افراد با فرهنگهای مختلف در آن زندگی میکنند، برای بسیاری این گسترش روابط هیجانانگیز بوده و تجربه خوبی به حساب میآید. معاشرت با افرادی که هر کدام راه و رسم ویژهای برای زندگی داشته و از اصول خود پیروی میکنند، شاید تجربه خوبی بوده و خیلیها آن را گزینه بسیار مناسبی به حساب آورند. اما وقتی دانشجو دید احساسی را کنار گذاشته و عینک واقعبینی را به چشم بزند، به خوبی متوجه میشود که تعدد فرهنگها در یک کشور به همان اندازه که میتواند ظاهری خوش رنگ و لعاب داشته باشد، میتواند دردسرساز بوده و مشکلآفرین شود.
تحصیل در دانشگاههای مطرح دنیا
نگاهی به رتبهبندیهای اعلام شده از سوی معتبرترین سیستمهای رنکینگ جهانی به خوبی گویای این حقیقت است که دانشگاههای ایالات متحده آمریکا در دنیا سطح بسیار بالایی داشته و این کشور در زمینه آموزش و پرورش بسیار قوی عمل کرده است. انکاری بر این گفتار نیست اما آیا تحصیل در این دانشگاهها میتواند مهر تایید بر موفقیتهای دانشجو زده و بهعنوان مثال صرفا دانشجوی دانشگاهی مانند «امآیتی» بودن برای رسیدن به درجات بالای علمی کافیست؟ حتی اگر شهریههای بالای تحصیل در این دانشگاهها و شرایط سخت پذیرششان را در نظر نگیریم، موفقیتهای تحصیلی هر دانشجو تا حدی به نام دانشگاه و محبوبیت جهانیاش بستگی داشته و بقیه ماجرا هرچه هست به توانایی فردی و تلاش او برمیگردد. در دنیا دانشجویان بسیاری هستند که در دانشگاههای سطح متوسط تحصیل کرده و امروز در قالب افراد بسیار موفق فرمان زندگیشان را به دست گرفته و آن را به مسیر درست هدایت میکنند. هرچند ممکن است افراد مختلف دلایل گوناگون دیگری هم برای رفتن به آمریکا داشته و صرفا با اکتفا به این موارد عازم سفر نشوند اما نتیجه تحقیقات و بررسیهای انجام شده براساس گزارش سایت خبری «تریلسیت»، نشان میدهد که بیشتر دانشجویانی که بار سفر بسته و در این مسیر قرار میگیرند، دلخوش به آوازی میشوند که شاید شنیدنش از دور خوش بوده و در موقعیت اصلیاش آنقدرها هم بیدردسر و بیحاشیه نباشد. ایده پیشرفت در کشوری که راههای زیادی را در اختیار دانشجویان گذاشته و همواره به روز است، در ذهن بسیاری از افراد وجود داشته و به این امید قدم در راه میگذارند. بعضی دیگر دلایل محکمتری را در ذهن خود متصور شده و بهشتی را ترسیم میکنند که انگار قرار است همه آمال و آرزوهایشان را به یک باره محقق کند. همه اینها در کنار هم بدان معنا نیست که لزوما هر فردی که قدم در مسیر رفتن به کشوری با اسم و رسم آمریکا گذاشته بعد از مدت زمانی پشیمان شده و عطای ماندن در خارج را به لقایش میبخشد، اما شاید بهتر باشد قبل از آنکه با شاخ و برگ دادن به رویایی که با واقعیت همخوانی نداشته و صرفا ظاهری با رنگ و بویی دلپذیر دارد، همه جوانب را سنجیده و ببینید چندمرده حلاج هستید.











