تروریستهای داعش که در عراق و سوریه سر برآوردند نه پدیده جدیدی هستند نه ناآشنا. بسیاری از آنها سالها در مراکز بازداشتی که زیر نظر ایالات متحده و متحدانش در عراق پس از سال 2003 اداره میشد زندانی بودند. ابوبکر البغدادی، رهبر گروهک تروریستی داعش تقریبا پنج سال در کمپ بوکا در جنوب عراق بوده است. اکثر رهبران داعش هم سابق بر این زندانی بودند. آدمهایی مثل ابومسلم الترکمانی، ابولوئای، ابوقاسم، ابوجرناس، ابوشما، ابوشجاع و... البغدادی و دیگران قبل از زندانی شدنشان افراطی و خشن بوده و قصد حمله به آمریکا را داشتند اما حضورشان در زندان به این افراطیگری عمق بخشید و به آنها فرصت داد تا طرفدارانشان را زیاد کنند. برای مثال در کمپ بوکا خطرناکترین افراطیها در کنار افراد عادی نگهداری میشدند، در کنار آدمهایی که بعضا هیچ جرم خشونتآمیزی مرتکب نشده بودند. زندانهای ائتلافی به مراکز سربازگیری و آموزش برای تروریستهایی که در حال حاضر ایالات متحده در جنگ با آنهاست تبدیل شد. این پروسه زمانی آغاز شد که نیروهای ائتلاف در سال 2003 به عراق وارد شده و به اصطلاح تروریستها را بیهیچ آمادگی و نظارت خاصی زندانی کردند. اگرچه سربازان سعی در مستند کردن وقایع پشتپرده زندانی شدن عراقیها و دیگر جنگجویان خارجی داشتند اما این پروسه به دلیل فشار جنگ، کمبود سخنگویان عربزبان و تیرگی جنگ درهم شکسته شد. زندانی کردن یک عراقی ساده بود. اگر یک مرد با ظاهر نظامی باشی که به نظر مشکوک بیایی و در نزدیک یکی از حملههای تروریستی دیده شوی، کافی است تا خود را پشت میلههای زندان ببینی. حدود 26 هزار نفر در بحبوحه جنگ زندانی شدند و بیشتر از صدهزار نفر از دروازه کمپ بوکا، کراپپو و تاجی رد شدند. فقط بعضی از آنها شورشی و بقیه بیگناه بودند. مجرمان با مدت کم حبس، تروریستهای خشن و شخصیتهای ناشناخته در بندهای نزدیک هم نگهداری میشدند. این امر فضای مناسبی برای افراطیون فراهم کرد تا رسالتشان را گسترش دهند. زندانیهایی که در سلولشان از پذیرش افراطیون سرباز میزدند از طرف دیگر زندانیها مجازات میشدند. افراطیگری جمعیت زندانی برای هر که توجه کمی به آنها میکرد واضح و مبرهن میشد و متاسفانه تعداد کمی از رهبران نظامی به این مساله توجه کردند. افراطیها در کمپ بوکا زندانیان عادی را مجبور کردند به حرف تروریستی که پیرو جهاد بود گوش فرا دهند. زندانیان بیسواد بودند بنابراین تاثیرپذیریشان بالا بود. زندانیها پیرو حرف افراطیون از کمکهای پزشکی و آموزش حرفهای سرباز میزدند. زندانها به دانشگاه مجازی تروریستها تبدیل شد. افراطیون تندرو استاد بودند و دیگر زندانیان شاگرد شدند. مسئولان زندان هم نقش متولیان غایب را برایشان بازی کردند. سیاستها با حضور رهبران نظامی آمریکایی در سال 2007 و تاکیدشان بر اهمیت بیشتر به جمعیت زندانی تغییر کرد. تا آنجا که امکان داشت سعی کردند زندانیان عادی را از افراطیون جدا کنند و زندانیان به برنامههایی که مهارتهای حرفهای و اسلام واقعی را به آنها آموزش میداد دسترسی پیدا کردند اما ویرانی دیگری به بار آمده و افراطیون تمام ذهنشان را پر از وعده جهاد کرده بودند. تروریستها چهار سال زمان داشتند که افکار افراطیشان را به این زندانیان تحمیل کرده و نیروهای جدیدی به خدمت بگیرند. یکی از ما در سال 2009 در کراپپو بهعنوان نیروی جاسوسی خدمت کردیم و وظیفهمان جمعآوری اطلاعات درباره زندانیها و ایجاد اختلال در کار افراطیون بود. محقق کردن وظیفه اول نسبتا آسان بود، دومی اما غیرممکن مینمود. «امیر» این مجموعهها جمعیت زندان را کنترل میکرد، برای مثال زندانیان تلویزیون تماشا نمیکردند یا پینگپنگ بازی نمیکردند چراکه از رویارویی با قوانین افراطیون واهمه داشتند. زندانیان عادی از حملات فیزیکی مداوم افراطیون در عذاب بودند و اگر اعتراضی میکردند هم از طرف مسئولان زندان تنبیه میشدند. شورشیان با جرمهای سنگین به دلیل ناتوانی سیستم قضایی عراق و سر باز زدن آمریکا برای افشای اطلاعات طبقهبندیشده، آزاد میشدند. در دیوان عالی عراق هر دوی این سیاستها برقرار بود و اشتباهات یکی پس از دیگری تکرار میشد. تا دسامبر 2009 تنها عده معدودی از زندانیان در زندان باقی ماندند و کمپ بوکا نیز بهطور کل بسته شد. اگرچه سربازان آمریکایی با حمایت نیروهای جاسوسی سعی در شناسایی زندانیان خطرناک داشتند اما آن تلاش محتوم به شکست بود. نگهداری ضعیف، دانش کمزبانی، مبهم بودن زندانیان و فشار برای کاهش هزینهها، ارزشیابی موثر زندانیان را تحت تاثیر قرار داد. افراطیترین رادیکالها هیچگاه آزاد نشدند؛ یا به مرگ محکوم شدند یا منتظر روز دادگاه خود ماندند. اما با این وجود پس از خروج آمریکا، داعش از ضعف دولت عراق در مبارزه با آنها سود برده و اولویتشان را آزادی این افراطیون قرار دادند آن هم در حالی که از تابستان امسال در تلاش برای تصرف بخش اعظمی از کشور هستند و حال این زندانیان سابق هماکنون جزء بهترین تروریستهای داعش هستند. ایالات متحده باید از این مساله درس بگیرد قبل از اینکه تلاشی دیگر در مبارزه با تروریسم انجام دهد. امکانات وسیع زندانیها افراط و خشونت بیشتر را ایجاد میکند. ایالات متحده باید همکاران منطقهایاش را متقاعد کند که از زندانی کردن افراطیها و زندانیان در یک مکان پرهیز کنند؛ اشتباه بزرگی که ایالات متحده مرتکب آن شد همچنین علاوهبر بذر بدگمانی که سبب شد افراد بعضا بیگناه تنها به صرف حضورشان در نزدیکی یک حمله، زندانی شوند، نگهداری این دو گروه با هم پایان شومی را برای کشورشان و دنیا رقم خواهد زد. درنهایت اگر تاریخ حبس در خاورمیانه را بازپخش کنیم، بار دیگر در چرخهای گیر میافتیم که مبارزهمان با تروریسم فقط تروریستهای بیشتری خلق میکند.
منبع: نیویورکتایمز











