شوخطبعی و طنز یکی از شیوههای مرسوم و پرطرفدار در روابط اجتماعی است که بهخصوص بین ایرانیان کاربرد بسیاری دارد. پیشینیان ما نیز تبسم و خندهرویی را بهعنوان ساده ترین، کمهزینهترین و بهترین واکنش ممکن برای زیستن در این روزگار و سازگاری با چرخ کجمدار برگزیدهاند و بر این باور بودهاند که بخند تا دنیا به رویت بخندد یا خنده بر هر درد بیدرمانی دواست و تاکید کردهاند: با دل خونین، لب خندان بیاور همچو جام! به چشم خلق، چو گل تازه روی و خندان باش! و چنین نتیجه گرفتهاند: لبی که خنده ندارد، شکاف دیوار است، سزای سنگ بود پستهای که خندان نیست. از این رو سفارش به شوخطبعی، خندیدن و خنداندن در مواجهه با شرایط نامطلوب، ناملایمات و سختیها، از جمله آموزههای قدیم حکیمان روانشناس و متفکران درد آشنای ایران زمین است. تبسم و شوخطبعی آموزهای است که به تایید روانشناسان مثبتگرا میتواند همچون نسخهای شفابخش، موثر افتد و کاهش تاثیرات منفی پیرامون، تقویت روحیه، حفظ تعادل، احساس چیرگی بر موقعیت، تغییر نگرش و دستیابی به موقعیت از راه چاره جویی، تدبیر و تفکر سنجیده، را موجب شود. در میان مثلها و حکمتهایی که میخوانیم، میشنویم و میگوییم، هنوز موثرترین، گیراترین و پرکاربردترینشان از نوع طنزآمیز آن، یعنی حکمت شادان است. گفتههایی که نشاندهنده ذوقسلیم، طبعشوخ، نگاه ظریف و موشکافانه ایرانیان نسبت به خود، خانواده، جامعه، حاکمان و روابط متقابل میان آنها است. نیکان ما این پیامها را که ریشه در تجربیات تلخ و شیرین هزارساله آنان دارد، در قالب جملههای کوتاه، به صورت فرهنگ مکتوب یا کلمات قصار و فرهنگ شفاهی برای ما به یادگار گذاشتهاند. در واقع کتاب « فرهنگ مثلها و حکمتهای طنزآمیز پارسی» مجموعهای از این جملات را که جزئی از میراث گرانقدر فرهنگی به شمار میآید، گردآوری کرده است و به ترتیب حروف الفبا پیشروی مخاطبان قرار داده است.
شماره ۱۷۶۱ |
صفحه ۱۰ |
ورزش
دانلود این صفحه
کتاب «فرهنگ مثلها و حکمتهای طنزآمیز پارسی»
لب خندان بیاور همچو جام











