ترجمه کتاب «مسائل اساسی پدیدارشناسی» را در طَبق اخلاص به ناقدان نکتهدان پیشکش کردهام؛ ناقدانی که دندان اسب پیشکشی را نیز میشمارند. در پیشگفتار مترجم، ضمن اشاراتی مختصر و شاید مفید به دشواری ترجمه کتابهایی همچون این کتاب، نیازمندی مترجم را به نقد اهل نظر اعلام کردهام. وقتی ترجمه این کتاب را به جان و دل پذیرفتم، امید بردم که اگر ترجمه چنان نشد که در تمناست و خود از ابتدا میدانستم که نخواهد شد، باری چنان شود که گداخته شدن در غوطه نقد صاحبنظران منتظم به موازین شریف نقد را بشاید. اما صیقل خوردن ترجمههای توجیه پذیر - که امید میبرم این ترجمه از آن جمله باشد - به نقدهای بیشبهه، بالندگی فرهنگ و ورزیدگی اندیشه و زبان را که توامان یک رحماند، در پی دارد. این کتاب، تحریر شده درسگفتار از مارتین هایدگر است که در دانشگاه مالبورگ برگزار شده و بهعنوان مجلد 24 از دوره آثار وی بوده است. گرچه این کتاب مجلد 24 است ؛ نخستین کتابی است که از این دوره آثار - احتمالا سر به 102 مجلد یا بیشتر خواهد زد - در زمان حیات هایدگر و تحت اشراف او منتشر شد. هایدگر در این کتاب، سیر فکری درسگفتار را در سه بخش مطرح میکند. در بخش نخست به شکلی پدیدارشناسانه و نقادانه در برخی رایهای فراداد در باب وجود بحث میکند. در بخش دوم به پرسش هستیشناختی بنیادی از معنای وجود بهطور مطلق و ساختارها و نقدهای اساسی وجود میپردازد و در بخش سوم روش علمی هستیشناسی به معنای پدیدارشناسی را بحث میکند. هر کدام یک از این بخشها در چهار فصل دستهبندی شده است. اگر خوانندهای در کتاب «وجود و زمان» هایدگر و بهطور دقیق در پاراگراف هفتم به تاکید و ابرام هایدگر به اینکه پدیدارشناسی مفید و معنای یک روش است، برخورده باشد، در این کتاب نیز با آن روبهرو خواهد شد. مخاطب زمانی که عنوان کتاب یعنی «مسائل اساسی پدیدارشناسی» را مشاهده میکند ممکن است انتظار داشته باشد با علمی که موضوع آن پدیدار است، سروکار داشته باشد ؛ اما هایدگر مسائل اساسی آن علم را در این درسگفتار مورد بحث و بررسی قرار داده است. به یاد میآوریم که هر علم موضوع داشت و مسائل و مبادی؛ اما زمانی که هایدگر از روش نام میبرد شاید حق بود که از گامهای چندگانه روش اسم ببرد. هایدگر در این کتاب نیز از معنای وجود و فرا نمودن زمان بهعنوان افق هر گونه فهم از معنای وجود، پرسش میکند. هایدگر در این کتاب نیز تاکید میکند که روش مناسب در هستیشناسی عبارت است از پدیدارشناسی و در اینجا پدیدارشناسی را مطابق استاندارد و دریافتی که خود از پدیدارشناسی داشته، عنوان کرده است. هایدگر پیش از این درسگفتار، درسگفتارهای دیگری نیز داشته است. وی در درسگفتارهای دیگر خود در دانشگاه فرایبورگ و هامبورگ مسائلی مانند پدیدارشناسی دین یا آثاری از ارسطو و فیلسوفان دیگر را نیز بررسی کرده است. بیشتر واژههایی را که در این کتاب انتخاب کردم، تنها پیشنهاد من است و به میزان ذوق و سلیقه اهل فن بستگی دارد. هایدگر در کتاب «سرآغاز هنری» برای یک واژه سه معنا را به کار برده است که به واقع در زبان فارسی نتوانستم برای آن معادلی پیدا کنم. برخی فیلسوفان، قصد دارند در یک جمله، تمام مطالب خود را به خواننده تفهیم کنند ؛ چنانکه آثار هایدگر نیز چنین سیستماتیک بوده است.
شماره ۱۷۶۰ |
صفحه ۱۰ |
ورزش
دانلود این صفحه
درباره کتاب «مسائل اساسی پدیدارشناسی»
پرسش از معنای وجود
پرویز ضیاشهابی، مترجم











