در سالهای اخیر، قدرتهای بزرگ جهان، تاریخ روسیه و جنگ جهانی دوم را میدان مبارزه هویت و غرور ملی میدانند. بسیاری از کشورهای غربی از سربازان شوروی به نیکی و بهعنوان قهرمان یاد میکنند، چراکه جهان را از شر نازیهای آلمان نجات دادهاند. اما آیا کشورهای شرقی نیز به این موضوع باور دارند؟ در روز سوم سپتامبر، چین، قدرت نوظهور آسیا یک رزمایش نظامی بیسابقه در «میدان تیان آن من» برپا کرد. این رژه نظامی شامل 12 هزار سرباز ارتش آزادیبخش خلق و 500 نوع اسلحه و تجهیزات نظامی بود که به گفته کارشناسان و دستاندرکاران، 80 درصد این ادوات نظامی برای بار اول به نمایش گذاشته شدهاند. در این رزمایش نظامی، موشکهایی به نمایش گذاشته شد که میتوانند بهطور مستقیم از فضا برای نابودی اسکادرانهای هواپیماهای دشمن شلیک شوند. تکنولوژی ساخت این موشکها تنها در اختیار ایالات متحده است و آمریکا تنها کشوری است که چنین موشکهایی در اختیار دارد. همچنین موشکهای کروز جدید با برد متوسط و موشکهای بالستیک قارهنما و سیستم دفاع هوایی جدید ازجمله تجهیزات نظامی در این رژه بودند. شکی نیست که متخصصان در حوزه فناوریهای نظامی بحثهای چند ماه آینده خود را به اسلحه و تجهیزات نمایش داده شده در پکن اختصاص خواهند داد. اگرچه «شی جین پینگ» رئیسجمهوری چین اعلام کرده است که این کشور نیروهای نظامی خود را تا 300 هزار سرباز کاهش داده است و هیچگونه قصد و نیتی برای سلطه هژمونیک در منطقه دریای چین ندارد. بهطور معمول در جشنهای سالانه پیروزی چین بر ژاپن در جنگ دوم جهانی که امسال هفتادمین سالگرد آن بود رهبران برخی کشورها که خود نیز در جریان جنگ دوم جهانی در برابر فاشیستهای آلمان و نظامیگریهای ژاپن ایستادگی کردند، حضور به هم میرسانند. مقامات کشورهایی چون جمهوری چک، بلاروس، قزاقستان، تاجیکستان، ازبکستان، قرقیزستان، کرهشمالی، بروما، کنگو، ونزوئلا، پاکستان، مغولستان، ویتنام و لائوس به این مراسم میآیند. اما این جشن و یادبود بدون حضور رهبران جزیره کوچک «وانواتا» چگونه خواهد بود؟ جزیرهای کوچک که سربازان ارتش معروفش نیز در این رژه نظامی همپای سایرین راهپیمایی میکنند. اما به یقین ولادیمیر پوتین، رهبر تنها کشور از این مجموعه کشورهای حاضر در رژه نظامی سالانه پکن است که در پیروزی جنگ جهانی دوم نقش بسزایی را ایفا کرده است. پوتین خود در برابر «لی که چیانگ»، (نخستوزیر جمهوری خلق چین و دبیر حزبی شورای دولتی) نیز این مساله را تایید کرد و گفت: «ما به مردم جهان و کشورمان نشان دادیم که یک درک مشترک از جنگ جهانی دوم داریم و آن هم جلوگیری از تحریف و نفی تاریخ است.» سخنان پوتین نشانگر پذیرش روایت رسمی دولت پکن از وقایع جنگ جهانی دوم از سوی روسیه است. به عبارت دیگر روز سوم سپتامبر یادآور هفتادمین سالگرد پیروزی مردم چین در جنگ با ژاپن و پایان جنگ جهانی دوم است. اما مشکل اینجاست که مردم چین مهاجمان ژاپنی را شکست ندادهاند. مردم چین که در جنگ با ژاپن 35 میلیون نفر را از دست دادهاند، خودشان توسط نیروهای انگلیسی و آمریکایی و البته ارتش شوروی که در برابر ارتش مقتدر ژاپن ایستاد، آزاد شدهاند. با وجود همه تحریفها در کتاب «تاریخچه جنگ جهانی دوم» از متون دوره شوروی کلاسیک اطلاعات دقیقی از آن دوره را میتوان یافت. در بخشهایی از کتاب میخوانیم: «بر فرض اینکه پیروزی در برابر ژاپن بدون کمک چین حاصل شده باشد. «چیانگ کای شک» و دستیارانش تمام نیروی خود را جمع کردند تا بتوانند به جنگ با چین ادامه دهند، همانند آنچه حزب کمونیست چین به رهبری مائو تسه تونگ در استراتژیهایش انجام میداد. با این اوصاف نه حکومت چونگ یانگ و نه حتی مقاماتی که در مناطق آزاد بودند، هیچگونه برنامه و استراتژیای برای حمله گسترده به نیروهای ژاپن نداشتند. تنها در سال آخر جنگ درگیریها در چین شدت یافته بود.»
البته هیچ جای شرمساری نیست که چین توانایی مبارزه با متجاوزان را به تنهایی نداشته است. بسیاری از کشورهایی که در ائتلاف ضدهیتلر هستند، از چکسلواکی تا فرانسه، توسط نیروهای نظامی سایر کشورها آزاد شدهاند. اما امروز چین اصرار دارد خود را بهعنوان یک ابرقدرت به دنیا معرفی کند و پکن در کتاب تاریخ دست برده است، اما نه به صورت آشکار.
آنچه بیشتر از یادبود پیروزی بر دشمن گذشته ارزش دارد، تعظیم در برابر کسانی است که به آزاد ساختن مردم و کشور کمک کردهاند، حتی اگر بسیاری از آنها در حال حاضر دیگر از متحدان نباشند. مقامات چین هیچ ابایی ندارند که نشان دهند در زورآزمایی و رژههای خود از استراتژیهای روسیه تقلید میکنند. آنها میخواهند همان کاری را با مردم خود انجام دهند که روسیه در دوران ریاضت اقتصادی کرد؛ اجبار مردم به وطنپرستی جنونآمیز.
اما سوال اینجاست که آیا روسیه خود را وارد بازیای میکند که نتیجه آن زیر سوال بردن و کمرنگ کردن نقش خود در جنگ جهانی دوم است؟
منبع: مسکوتایمز











