دوشنبه 21 اردیبهشت یکی از روزهای تلخ تهران است. روزی که محمدعلی سپانلو بعد از یک هفته بستری بودن در بیمارستان چشمش را روی این شهر میبندد. همین است که بنیاد شعر و ادبیات داستانی مرگ این شاعر را تسلیت میگوید و دوستانش چونان محمود دولتآبادی، داریوش مهرجویی، علی باباچاهی و... درباره مرگ او مینویسند. او شاعر تهران بود. زاده 29 آبان 1319 و در زمان مرگ 75 سال داشت و در این میان نزدیک به 70 کتاب هم منتشر کرده بود. دوستان و نزدیکان او در تلاش هستند تا بتوانند توصیهنامهای از سیدعباس صالحی برای خاکسپاری این شاعر در امامزاده طاهر دریافت کنند اما در صورتی که برای خاکسپاری در این امامزاده موافقت نشود سپانلو در قطعه نامآوران بهشتزهرا(س) تهران به خاک سپرده میشود. وجه شاعری او در میان همه کارهایی که انجام داد غالب بود و او را شاعر تهران میدانند. ریشههای این شهر و پشتوانه زندگی در آن بود که سپانلو را در میان شاعران این شهر ویژه میکرد. او نخستین کتابش را در سال 1342 با عنوان «آه... بیابان» منتشر کرد و از آن زمان شاعری او آغاز شد. «پیادهروها»، «سندباد غایب»، «نبض وطنم را میگیرم»، «فیروزه در غبار»، «پاییز در بزرگراه»، «ژالیزیانا»، «تبعید در وطن» و «قایقسواری در تهران» و... کتابهای دیگری از او هستند که در این سالها منتشر شده است. او که فرانسه را خوب میدانست جایزه ماکس ژاکوب و نشان شوالیه کشور فرانسه را بهخاطر فعالیتهای فرهنگی و ترجمههایش از این زبان به فارسی دریافت کرد. همین است که سفارت فرانسه در تهران روی توئیتر خود درگذشت سپانلو را تسلیت گفت و نوشت: «محمدعلی سپانلو، ایران شاعری بزرگ و زبان فرانسوی، دوستی را از دست داد.» «آنها به اسبها شلیک میکنند» نوشته هوراس مککوی آخرین کتابی است که او ترجمه کرد.
اما نام تمام مردگان
یکی از معروفترین آثاری که او در زمینه شعر منتشر کرد شعری است به نام «نام تمام مردگان یحیی است» که او این شعر را در اسفندماه سال 1366 و در موشکباران تهران سرود. او زمانی درباره سرودن این شعر گفته بود: «خانه من نزدیک پادگان جمشیدآباد است. در زمان جنگ مرتب اعلام میشد که باید اینجا را تخلیه کنیم. موشکباران شروع شد و یک بار موشکی به کوچه بالایی خانه من که خانه پدریام هم در آن کوچه بود، اصابت کرد. خانه پدریام ویران شد و خانه من هم تقریبا غیرقابل سکونت. من در همان زمان رفتم خانه برادرم که در اکباتان زندگی میکرد. برادرم آلبوم عکسی نشان من داد که در آن آلبوم، عکسی از بچههایی بود که در کوچه خانه پدریام با هم بازی میکردند؛ همان کوچهای که در موشکباران تمام خانههایش از بین رفته بود. وقتی آن عکس را دیدم، برادرم به من گفت که به غیر از پسرش، تمام بچههای آن عکس در موشکباران کشته شدهاند.» او در بخشهایی از این شعر مینویسد: «این همسرایان نامشان یحیی است/ و آن دهان، خوانندهاش دریاست/ با فکر احیای طبیعتها، سفرها، میهمانیها/ دم میدهد یحیی/ و بچهها همراه او آواز میخوانند»
منظومهها و شاعر
بین همه ویژگیهایی که سپانلو را در میان تمام شاعران دیگر برجسته میکرد سرودن منظومه را نیز میتوان اضافه کرد؛ او شاعر منظومههاست. شعرهایی بلند که در آنها تمام دغدغههای سیاسی و اجتماعیاش را به نمایش میگذارد. «پیادهروها» منظومهای از اوست که سال 1347 سرود و چهارمین کتاب شعر او به شمار میرود. او در شعرها و کتابهای دیگر این رویه را ادامه داد تا بتواند مباحثی چون اسطوره و جهان نمایشی را وارد شعرهایش کند و خودش را نمونهای دیگر از ادبیات شاعری این سرزمین معرفی کند.
زمانی برای بازآفرینی
یکی دیگر از کارهایی که سپانلو در زمینه ادبیات انجام داد تحقیقات او بود. شاید یکی از مهمترین گزیدهداستانهایی که تاکنون در ایران منتشر شده «بازآفرینی واقعیت» است. او در این کتاب داستانهایی از داستاننویسان ایرانی را منتشر کرد و یکی از کتابهای مهم در زمینه داستان به شمار میرود. کتاب او با نام «چهار شاعر آزادی» محصول تحقیقات او درباره چهار شاعر دوران مشروطه است و در آن به عارف قزوینی، میرزاده عشقی، فرخی یزدی و ملکالشعرای بهار پرداخته است. کتاب «نویسندگان پیشرو ایران» نیز یکی از کتابهایی است که این شاعر درباره ریشههای نوشتن در ایران مینویسد و در آن تاریخچه رمان، قصه کوتاه، نمایشنامه و نقد ادبی در ایران معاصر را بررسی میکند. آخرین کتابی که از او در این زمینه چاپ شد تجدید چاپ «هزار و یک شعر» بود که با عنوان دوم «سفینه شعر نو در قرن بیستم» در نشر چشمه چاپ شد.
سینما سینما
شاید آمد و شد او با سینماگران بود که پایش را به فیلم باز کرد. ناصر تقوایی فیلمی ساخت با نام «آرامش در حضور دیگران» که برداشتی بود از داستانی به همین نام از غلامحسین ساعدی و محمدعلی سپانلو از آرتیستهای این فیلم بود. او در کنار منوچهر آتشی در این فیلم بازی میکرد. آتشی هرگز این فیلم را ندید اما سپانلو این مسیر را تا بازی در فیلم «رخساره» به کارگردانی امیر قویدل ادامه داد. او در فیلمهای دیگری چون «شناسایی» و «ستارخان» نیز بازی کرده بود.
شماره ۱۶۶۰ |
صفحه ۱ |
صفحه نخست
دانلود این صفحه
محمدعلی سپانلو در 75 سالگی درگذشت
نام تمام مردگان یحیی است
سایر یادداشتها و نظرها رذا در ویژهنامه صفحه 8 مطالعه کنید
بهاءالدین مرشدی











