زهرا طیبی،خبرنگار گروه سیاست: التهابات اقتصادی، رشد قیمت دلار و بهتبع آن، صعودی شدن بازار کالاهای اساسی در نقطه اول بازار را در وضعیتی شکننده قرار میدهد. در این موقعیت کسبه و بازاریها، بیش از دیگر بخشهای جامعه مستعد اعتراض به این وضعیت هستند. اتفاقی که در دو روز گذشته و بعد از نوسانات ارز و طلا در برخی از بازارهای تهران رخ داد، از این دسته است. اگرچه دشمنان ایران منتظر کوچکترین اعتراض و ناآرامی در ایران هستند تا آن را تبدیل به بحرانی علیه حکمرانی کنند اما در مواجهه با این ناآرامی نه باید در دام بزرگنمایی رسانههای مواجببگیر صهیونیستها افتاد و در زمین آنان بازی کرد، نه آن را نادیده گرفت؛ مسکوت گذاشت و بدون در نظر گرفتن ابعاد تمام ماجرا، آن را صرفاً به آشوبسازان منتسب کرد. در این میان، افتادن در دام تسویه حسابهای سیاسی، دمیدن به آتش ناآرامی با اهداف سوگیرانه و تنها برای حمله به دولت، منجر به تکرار اتفاقات تلخی میشود که آسیب آن صرفاً متوجه دولت نخواهد بود بلکه کل نظام حکمرانی را در بر میگیرد. با در نظر گرفتن این موارد و اتفاقات اخیر در برخی از بازارهای تهران باید به چند نکته اساسی توجه کرد.
1 - افزایش 10 هزار تومانی قیمت دلار در کمتر از یک هفته این احتمال را تقویت میکرد که اگر وضع به همین منوال ادامه پیدا کند، اعتراضات و واکنشهای منفی در بازارها نمود پیدا میکند. دو روزی میشود که اعتراضاتی در برخی از بازارهای تهران در خیابانهای لالهزار، سعدی و جمهوری مشاهده شده است. اصل اعتراض به نابسامانیهای ارز و ناپایداری قیمت دلار است. شروع اعتراضات در «بازارهای تهران» به خودیخود بیان کننده آن بود که چرا این تجمعات در حال وقوع است و انگیزه معترضان چیست؟ بروز اعتراض از جانب طبقهای که التهابات ارزی سریعترین اثر را برکسبوکار آنان میگذارد، اتفاقی نادر و کم سابقه نیست. در هر جامعهای اعمال برخی اصلاحات اقتصادی و همزمان ملتهب شدن بازار، طبقات اجتماعی را در وضعیتی شکننده قرار میدهد که اولین واکنش به آن نیز، اعتراض در سطوح مختلف آن است.
2 - اهمیت این اعتراضها، اقتصادی بود. به همین منظور جنس شعارها نیز منحصراً در موضوعات اقتصادی و معیشتی طرح میشد. اگرچه بازوهای صهیونیستی به دنبال آن بودند که اصل اعتراض را واکنشی سیاسی نشان دهند و معدود شعارهای سیاسی و حاشیهای را برجسته کنند، اما مشاهده واقعی آنچه در روز دوشنبه در برخی بازارهای تهران گذشت، بهوضوح نشان میدهد که آنچه رخ داده، اعتراضی بازاری نسبت به وضعیت ارز است و آنچه بازاریان میخواهند، کنترل وضعیت ارز و بهثباترساندن این وضعیت ناپایدار است.
3 - در این میان انتظار میرفت که آشوبسازان که ردپای بهرهبرداریهایشان در هر اعتراضی مشاهده میشود، با هدف سوءاستفاده از این اعتراضات بخواهند فضا را رادیکال کنند، اما واکنش بازاریان و کسبه در روز گذشته نشان داد که مردم در تله آشوب سازان نیفتادند. در یک مورد فردی که به دنبال آن بود که اعتراض بازاریان را به سمت آشوب ببرد و آن را لیدری کند، با این پاسخ بازاریان مواجه شد: «نه در خیابان میرویم، نه خراب میکنیم.» برخی از نمایندگان بازاریان نیز در گفتوگو با رسانهها به این موضوع اشاره کردند که «نوسانات غیرعادی ارز و طلا، منجر شده تا تولیدکنندگان و کسبه، نسبت به قیمتها اطمینان نداشته باشند و گلایههایی مطرح کنند.» این اظهارات و واقعیت کف خیابان، بیانگر فاصلهگذاری بازاریان میان اعتراض و آشوب است. همه آنچه در روز دوشنبه گذشت به جز عملکرد معدود حاشیهسازان، نشاندهنده آن است که بازاریان صرفاً به ناپایداری ارز و تاثیر آن روی کسبوکارشان اعتراض دارند.
4 - در عمده واکنشهای اعتراضی، نحوه مواجهه و برخورد نیروهای انتظامی در کنترل اعتراضات یا تشدید آن تعیینکننده است. روز گذشته تلاش نیروهای انتظامی بر آن بود که تا جای ممکن از ملتهب کردن فضا اجتناب و مردم را آرام کنند. برخورد عاقلانه، به دور از هیجانزدگی، عصبی و برخوردهای خلقالساعه و تمایز قائل شدن میان آشوبگران و مردم، در رفتار نیروهای انتظامی، برجسته بود. حتی در مواردی تلاش نیروهای انتظامی برآن بود که جمعیت را آرام کند. این برخورد تا حد زیادی مانع از رادیکالشدن جمعیت و اعتراضات شد.
5- پروژهبگیران رسانهای صهیونیستی در اغلب موارد تلاش میکنند، کوچکترین اعتراض را بزرگنمایی و بهسرعت آن را به اعتراضی علیه نظام سیاسی ایران تبدیل کنند. در این اتفاق نیز همان پروژه تکراری در حال وقوع است. آنچه در رسانههای معلومالحال خارجنشین فارسیزبان منتشر میشد، برساختی غیرواقعی از واقعیت اتفاقات روز گذشته بود. بزرگنمایی بیش از اندازه، تکیه روی شعارهای سیاسی که در این اعتراض اقتصادی بلاموضوع است و واکنش سرکرده گروهک منافقین و ارتباط دادن اعتراضات به واکنشی علیه حکمرانی، بهخوبی نشان میدهد که تلاشی برای برساخت آشوب علیه نظام حکمرانی در حال وقوع است. در این موقعیت مهم نیست اعتراض مردم ناظر به چه موضوعی مطرح میشود؛ ماهیای که آنان میتوانند از آب گلآلود بگیرند، موضوعیت دارد.
6- البته در میان اعتراضات و تلاشهای عوامل آشوبساز وابسته به صهیونیستها، بازاریان و اهالی رسانه میبایست توجه داشته باشند که همزمانی این ناآرامیها با برگزاری دیدار نتانیاهو و ترامپ که گفتوگو در مورد مسائل خاورمیانه بخش محوری آن خواهد بود، قابلتأمل است و این گزاره چندان دور از ذهن نیست که در ادامه تلاشهای چندماهه آنان به دنبال ناآرام کردن ایران با بهانههای اقتصادی باشند.
7- 7بارها و در هنگامه پیچیده شدن چالشهای اقتصادی این موضوع بیان شد که دولت و تیم اقتصادی دولت در مواجهه با این چالشها باید دو اقدام را انجام دهند؛ نخست آنکه گفتوگو و طرح صادقانه مسائل و مشکلات پیشرو با مردم را مهم بدانند و به جای توجیه یا نپذیرفتن مشکلات این پیام را به مردم بدهند که به دنبال کنترل مشکلات اقتصادی کشور هستند و این مسئله برای دولت رهاشده و کماهمیت نیست.
دوم آنکه ناکارآمدیهایی در دولت در مواجهه با چالشهای اقتصادی کشور وجود دارد که رفعورجوع آن جز با اعمال تغییرات در کابینه و جابهجاییها شدنی نیست. در این دو مورد دولتیها و مشخصاً چهرههای شاخص دولت میبایست به این موضوع توجه کنند که به جای طرح موضوعاتی که میتواند مردم را عصبانی کند، ناامیدی ایجاد کند و افقهای پیشرو را ببندد، چشماندازی روشن از برنامهریزیها و سیاستگذاریهای دولت در مواجهه با بحرانهای اقتصادی ارائه کنند و در گام بعد نیز رودربایستی را کنار بگذارند و دست به جراحی کابینه و تغییر گزینههای فاقد کارآمدی در دولت بزنند. در این موضوع انتظار میرود، مجلس هم از شأن نظارتیاش استفاده کند و از استیضاح وزرایی که با استدلال و علل متقن، آنان را برای مدیریت شرایط فعلی ناکارآمد میداند، تعلل نکند. روشن است که وضعیت پیچیده اقتصادی که کشور با آن مواجه است، برخوردی جدی، عالمانه، به دور از هیجانزدگی و سریع را میطلبد که در عین جلوگیری از سختتر شدن معیشت مردم، جلوی سوءاستفاده دشمنان ایران را برای آشوبسازی به بهانه اقتصادی را بگیرد.











