محمد عطریانفر، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی اشاره میکند که محسن هاشمی بهعنوان گزینه حزب برای انجام امور و سازوکار انتخابات تعیین شده است؛ اما در مورد اینکه گزینههای قطعی کارگزاران چه خواهد بود گزارهای مطرح نکرد. در ادامه مشروح این گفتوگو را از نظر میگذرانید.
برنامه حزب کارگزاران سازندگی برای انتخابات شورای شهر چیست؟
در یکی از جلسات شورای مرکزی حزب این موضوع مطرح شده و امر پیگیری برگزاری انتخابات و مشارکت در انتخابات شوراها و همگرایی و همآوایی با جریان جبهه اصلاحات و تمامی این موضوعات به آقای محسن هاشمی موکول شد به اعتبار اینکه تجربه موفقی داشت. ایشان مدتی بهعنوان رئیس شورای شهر و - علاوه بر این - سالیان متمادی مدیرعامل شرکت مترو بود و با جزئیات کار در شهرداری آشناست، لذا این مأموریت به عهده ایشان گذاشته شده است.
یعنی لیست را ایشان میبندند یا سرلیست انتخاباتی خواهند بود؟
فعلاً در مقام این حرفها نیستیم. سوژه شوراها اعم از مذاکره با اعضای جبهه اصلاحات و اینکه نامزدهای عضویت در شورا در مرحله معرفی یا مرحله تبلیغات یا پیروزی احتمالی، موضوعاتی است که در مراحل بعد مطرح میشود؛ فعلاً مأموریت پیگیری امر شورا در مقام انتخابات و همگرایی و همافزایی با احزاب دیگر اصلاحات از منظر حزب کارگزاران، بر عهده آقای محسن هاشمی قرار گرفته است.
احتمالی مطرح میشد که آقای حناچی بهعنوان سرلیست یا گزینه شهرداری از سوی اصلاحطلبان مطرح باشد، چقدر این موضوع را تأیید میکنید؟
تا این لحظه چیزی نشنیدم، آقای حناچی از دوستان ماست و یک دوره هم شهردار تهران بوده است، در مقطعی که آقای محسن هاشمی رئیس شورا بوده، شهردار تهران بوده؛ ولی اساساً نامی از کسی برده نشده است.
اخیراً جبهه اصلاحات بیانیهای منتشر کرد در مورد اینکه ما نباید در قدرت باشیم و باید به سمت مردم برویم. نگاه شما به این موضوع چیست و آیا این بیانیه یعنی که جبهه اصلاحات نمیخواهد در انتخابات شورای شهر مشارکت کند؟
کمیته سیاسی جبهه اصلاحات که تعیینکننده نیست، صرفاً نقطهنظری را مطرح کرده است. نکته دیگر اینکه بارهاوبارها اشاره شده، جبهههای سیاسی زمانی تشکیل میشوند و وحدت میکنند که موضوع مورد وحدتشان از پیش تعریف شده باشد، طبعاً وقتی که ما دراینرابطه جبهه اصلاحات را ارزیابی میکنیم، معمولاً جبهه اصلاحات زمانی معنا پیدا میکند که انتخاباتی وجود داشته باشد، پس اگر بخواهد انتخاباتی نباشد، جبهه اصلاحات مأموریتی نخواهد داشت. ازاینحیث باید این اظهارنظرها را فردی تلقی کرد و خیلی هم برای آن اعتبار حقوقی قائل نشد. اگرچه دررابطهبا معنابخشی به اینکه ما طرف مردم هستیم یا قدرت که طبیعتاً وقتی در حوزه انتخابات قرار میگیرد، مفهوم آن طرف مردم بودن است و میخواهد از طریق انتخابات که رأی مردم را دارد، قدرت کسب کند. از نظر من مرزبندی و تباین و تغایر و مفارقت بین جبهه مردم و جبهه قدرت یک گزاره غلطی است. این چیزی که ما بگوییم مردمیبودن یعنی دوری از قدرت و قدرتمندی یعنی دور از مردم بودن حرف غلطی است. این دوگانهسازی، مطلوب نیست و غلط است.














