پانیذ رحیمی، خبرنگار گروه اقتصاد: آب در تهران جریان دارد؛ اما نه همیشه در مسیر درستش. درحالیکه شیرها بیوقفه باز میمانند، استخرها پر و خیابانها هنوز شسته میشوند و حجم قابلتوجهی از آب شرب تولیدی در لولهها هدر یا به سرقت میرود در آن سمت، برخی مسئولان از راهحلهای دور از دسترسی مانند خالیکردن پایتخت و انتقال جمعیت به سایر مناطق حرف میزنند. کارشناسان میگویند زمان تصمیمهای واقعی فرا رسیده؛ اما برای عبور از بحران فعلی، بهجای ادعاهای دور از واقعیت و غیرعملیاتی، باید راهکارهای کوتاهمدت و بلندمدت علمی اتخاذ شود. آمارها میگویند تهرانیها روزانه بین ۲۵۰ تا ۳۰۰ لیتر آب مصرف میکنند؛ عددی که به اندازه 167 بطری بزرگ آب معدنی و دو برابر میانگین جهانی است. از سوی دیگر نیز بیش از ۴۶۰ لیتر در محلههای شمالی شهر مصرف شده که احتمالاً بخشی از آن برای تأمین استخر و جکوزیهای لاکچری مصرف میشود. درمجموع، وضعیت آبی تهران به نقطهای رسیده که دیگر نه هشدار و نه کمپینهایی که استراتژی آنها از جنس درخواست است، جواب میدهد. نجات پایتخت از کمآبی تنها با چهار تصمیم سخت اما واقعی ممکن است: توجه به اقتصاد آب و واقعیسازی قیمت برای پرمصرفها، جلوگیری از هدررفت بالای آب در لولهها، فرهنگسازی مستمر عمومی و استفاده از پساب در مصارف غیرخانگی.
حجم ذخیرۀ آب سدهای تهران در وضعیت نامطلوب
گزارشهای مسئولان دولتی نشان میدهد ایران در دشوارترین وضعیتهای آبی یک قرن اخیر قرار گرفته و حجم ذخیره آب سدهای تهران به حدود ۸ تا ۱۰ درصد ظرفیت مخازن رسیده است؛ موضوعی که به گفته کارشناسان، فاصله زیادی تا رسیدن به «روز صفر آبی» فاصله ندارد. بر اساس دادههای وزارت نیرو، تهران در حالی روزانه حدود ۲۵۰ لیتر آب به ازای هر نفر مصرف میکند که بخشی از همین منابع اندک پیش از رسیدن به دست مصرفکننده از بین میرود. طبق آمار رسمی، بیش از ۲۸ درصد از آب شرب شهری کشور تحت عنوان «آب بدون درآمد» در مسیر انتقال هدر میرود؛ در برخی استانها این رقم تا ۵۰ درصد نیز میرسد و در تهران حدود 21.5 درصد گزارش شده است. در کنار آن، ۹۰ درصد منابع آبی کشور در بخش کشاورزی مصرف میشود؛ اما بهرهوری در این بخش کمتر از ۴۰ درصد است. گزارش «فرهیختگان» همچنین یادآور میشود که بحران کنونی فقط نتیجه خشکسالی و کاهش ۴۰ درصدی بارشها نیست؛ بلکه به بیتوجهی مزمن به «اقتصاد آب» بازمیگردد، جایی که قیمتگذاری نادرست، یارانههای پنهان و نبود سیاستهای بازدارنده، انگیزه صرفهجویی را از خانوار و تولیدکننده گرفته است. برآورد مرکز پژوهشهای مجلس نشان میدهد یارانه پنهان آب سالانه بیش از ۳۵۰ هزار میلیارد تومان است، درحالیکه قیمت فروش آب شرب تا ۹۰ درصد پایینتر از هزینه واقعی تأمین آن تعیین میشود. «فرهیختگان» در پایان هشدار داده بود که بدون اصلاح سیاستهای اقتصادی و فنی در حوزه آب، تهران نیز میتواند در مسیر تکرار تجربه همدان، یعنی قطع کامل آب، قرار گیرد.
تهران، رکورددار مصرف آب در ایران
تهران، شهری که هر روز میلیونها نفر زیر چتر دودیرنگ آن رفتوآمد میکنند، حالا در صدر فهرستی ایستاده که بوی هشدار میدهد. آخرین آمار منتشرشده از سرانه مصرف آب خانگی در مناطق شهری کشور نشان میدهد شهر تهران بیشترین میزان مصرف را در میان استانهای ایران دارد. در مقابل، استانهایی مانند سمنان و بوشهر با حدود ۱۲۲ تا ۱۳۴ لیتر در شبانهروز، در پایینترین سطح مصرف قرار گرفتهاند. این اختلاف چشمگیر، زنگ خطری جدی برای مدیریت منابع آبی کشور بهویژه در مناطق پرجمعیت به شمار میرود. تازهترین آمار شرکت مهندسی آب و فاضلاب کشور در سال 1402 نشان میدهد هر شهروند تهرانی بهطور متوسط روزانه ۲۵۰ لیتر آب، یعنی چیزی حدود ۱۶۷ بطری آب معدنی بزرگ، 5 دوش حمام 50 لیتری مصرف میکند؛ عددی که این شهر را به پرمصرفترین نقطه ایران تبدیل کرده است. پشت سر پایتخت، گلستان با ۲۱۰ لیتر در جایگاه دوم قرار دارد. کمی پایینتر، استانهای مازندران و البرز با ۱۹۸ لیتر در ردههای سوم و چهارم دیده میشوند.
گیلان با ۱۸۸ لیتر و شیراز با ۱۷۹ لیتر ادامهدهنده این مسیرند؛ شهرهایی که باران در آنها فراوانتر است؛ اما الگوی مصرف چندان با کمآبی سازگار نیست. در میانه جدول، یزد با ۱۷۸ لیتر، مرکزی با ۱۷۴، کرمانشاه و کهگیلویهوبویراحمد با ۱۷۱، سیستانوبلوچستان با ۱۷۰، مشهد با ۱۶۹، آذربایجان غربی با ۱۶۹، اصفهان با ۱۶۵، فارس با ۱۶۵ و قم با ۱۶۵ لیتر قرار گرفتهاند. در ادامه، کاشان ۱۶۳، اردبیل ۱۶۱، قزوین ۱۶۱، کرمان ۱۶۰، خوزستان ۱۵۹ و ایلام ۱۵۷ لیتر را ثبت کردهاند؛ اما در انتهای نمودار، سمنان با تنها ۱۲۲ لیتر در روز کممصرفترین استان کشور است. همچنین بوشهر با ۱۲۹ لیترو لرستان و خراسان جنوبی نیز هر دو با ۱۳۴ لیتر جزو کم مصرف ترین استان های ایران هستند.
مصرف آب تهران نزدیک به دو برابر اروپا
دادههای «یورواستات» یا همان اداره آمار اروپا تصویری نگرانکننده از مصرف آب در تهران نشان میدهد و گواه پرمصرفی این شهر حتی در ابعاد جهانی است. بر اساس این دادهها، هر شهروند تهرانی روزانه ۲۵۰ لیتر آب مصرف میکند؛ عددی که حتی از کشورهای پرآب و صنعتی اروپا نیز فراتر رفته است. در صدر جدول، قبرس با ۲۸۲ لیتر بالاترین مصرف را دارد و بلافاصله بعد از آن، تهران با ۲۵۰ لیتر در جایگاه دوم ایستاده است. پس از تهران، یونان با ۲۱۹ لیتر، ایتالیا با ۲۰۳ و نروژ با ۱۷۳ لیتر قرار دارند. این در حالی است که بخش بزرگی از کشورهای اروپایی طی سالهای اخیر با سیاستهای صرفهجویی و اصلاح زیرساختها، مصرف خانگی خود را بهشدت کاهش دادهاند. به بیان بهتر این دادهها نشان میدهد پایتختنشینها به طور میانگین دو برابر یک اروپایی آب مصرف میکنند!
در بخش میانی نمودار، کشورهایی مانند پرتغال با ۱۶۲، سوئیس با ۱۵۹، مونتهنگرو با ۱۵۱، فرانسه با ۱۵۰ و صربستان با ۱۳۴ لیتر دیده میشوند. در پایینتر، آلمان با ۱۲۶، هلند با ۱۲۳ و کرواسی با ۱۲۳ لیتر نشاندهنده الگوی مصرف متعادلتری هستند. در انتهای نمودار، کشورهایی با مصرف بسیار پایین مانند چک با ۸۲، رومانی و بلژیک با ۸۸ ، بوسنی با ۹۰ و مقدونیه شمالی با ۹۳ لیتر قرار گرفتهاند؛ عددهایی که گاهی کمتر از نصف مصرف تهران است. برآوردهای جهانی نیز این شکاف را تأیید میکند: میانگین مصرف روزانه آب در جهان حدود ۱۱۰ لیتر برای هر نفر است و در کشورهای توسعهیافته OECD معمولاً بین ۱۵۰ تا ۱۸۰ لیتر. در مناطقی که با بحران شدید آب روبهرو هستند، این رقم حتی به ۴۰ تا ۷۰ لیتر در روز میرسد. این آمار بهروشنی نشان میدهد پایتخت ایران نهتنها بیش از حد طبیعی بلکه تقریباً دو برابر میانگین جهانی آب مصرف میکند. درحالیکه بسیاری از کشورهای اروپایی با فرهنگ صرفهجویی و فناوریهای نوین بهسمت مدیریت پایدار منابع پیش رفتهاند، تهران همچنان در مدار مصرف بیمحابا میچرخد.
مصرف نصف آب پایتخت توسط 30 درصد جمعیت تهران
بر اساس آمارهای شرکت آبوفاضلاب استان تهران، مصرف آب در پایتخت روزانه بین ۳ میلیارد تا 3.1 میلیارد لیتر است. با این حال، توزیع مصرف در مناطق مختلف شهر بهشدت نامتوازن است. مطالعه الگوی مصرف در شش منطقه آبوفاضلاب شهری تهران نشان میدهد ساکنان شمال تهران تا ۵۸ درصد بیش از میانگین شهری و ۱۳۰ درصد بیشتر از مناطق جنوبی آب مصرف میکنند. منطقه یک که تنها ۱۶ درصد از جمعیت شهر را در خود جای داده، 25.4 درصد از کل آب شرب تهران را میبلعد. در این منطقه، سرانه مصرف روزانه هر فرد ۴۶۱ لیتر است. در منطقه دو نیز با سهم جمعیتی ۱۵ درصدی، حدود ۲۱ درصد از آب شهر مصرف میشود و سرانه هر نفر به ۴۰۱ لیتر میرسد. در مقابل، در مناطق جنوبی و مرکزی تهران، سرانه مصرف بین ۱۹۰ تا ۲۳۰ لیتر در روز است. برای نمونه، در منطقه شش آبوفاضلاب تهران که شامل نازیآباد، شهرری و قیامدشت است، سرانه مصرف روزانه ۱۹۴ لیتر گزارش شده است. به این ترتیب، دو منطقه شمالی پایتخت با ۳۱ درصد جمعیت، حدود ۴۶ درصد آب تهران را مصرف میکنند؛ درحالیکه مناطق جنوبی با ۳۸ درصد جمعیت، تنها ۲۶ درصد از مصرف را به خود اختصاص دادهاند. اما نکته مهمتر، یارانه پنهان آب در این مناطق است. لازم به ذکر است درحالیکه در نمودارهای گزارش عدد مصرف روزانه بخش خانگی 250 لیتر عنوان شده بود؛ اما این عدد برای کل مصارف یعنی میانگین کل مصارف پایتخت شامل خانگی، اداری، تجاری، صنعتی و غیره حدود 291 لیتر برآورد میشود.
کارشناسان اقتصادی و کارشناسان صنعت آب این موضوع را ناشی از سیاستگذاریهای غلط آبی در کشور اعم از عدم تفکیک آب شرب شهری و آب سایر مصارف غیرشرب، پایینبودن قیمت آب و درمجموع سیاست غلط قیمتگذاری میدانند که نهتنها هیچ بازدارندگی در برابر مصارف تجملاتی مانند پرکردن استخر و جکوزی ایجاد نکرده، بلکه باعث شده یارانه آب عملاً به پرمصرفترین و مرفهترین مناطق شهر برسد.
4 راهکار برای یک بحران
درحالیکه برخی از مسئولان کشور از موضوعاتی همچون خالیکردن تهران یا راهکارهای بلندمدت همچون انتقال پایتخت به حاشیه جنوبی کشور سخن میگویند؛ اما به نظر میرسد این راهکارها برای این روزها یعنی در کوتاهمدت کارکردی نداشته باشد و تنها نتیجه آن، متوقفشدن در گذشته است. برایناساس، میتوان در ادامه پیشنهادهایی برای کاهش شدت بحران آب داد.
توجه به اقتصاد آب و دوری از پوپولیسم: گرچه تنش آبی امسال به واسطه تداوم چندساله خشکسالی در کشور به وضعیت خطرناکی رسیده؛ اما بررسیهای تاریخی نشان میدهد به دلیل قرارگیری ایران در یک موقعیت جغرافیایی خشک و نیمهخشک و با میانگین بارش پایین، مشکل و بحران کمبود آب از زمانهای بسیار قدیم همراه ایران بوده و تنها دلیل پایداری کشورمان در طول تاریخ، مدیریت مصرف آب از سوی مردم بوده است. این مدیریت از اختراع قنات در ایران شروع شده و به آبانبارها میرسد. ضلع سوم و اصلی پایداری ایرانیان در طول تاریخ، مدیریت مصرف و درک اهمیت حذف مصارف غیرضرور بوده است. مدیریت مصرف گرچه در زمانهای قدیم به یک فرهنگ عمومی تبدیل شده بود؛ اما در عصر حاضر مدیریت مصرف در سطح جهان با سیاستگذاری دولتها در حوزه «اقتصاد آب» امکانپذیر است. اقتصاد آب یعنی توجه به قیمتهای نسبی آب، عدم قیمتگذاری پایین و عدم مفتفروشی که انگیزه صرفهجویی را از خانوار و دولت و حتی تولیدکننده وسایل برقی، سرمایشی و گرمایشی میگیرد. یکی از موارد قابل تأمل در مدیریت مصرف، سهم آب بدون درآمد است.
لزوم توجه به هدررفت 30 درصدی آب در لولهها: بر اساس گزارش وزارت نیرو در تابستانهای ۱۴۰۲ و ۱۴۰۳، بیش از ۲۸ درصد از آب توزیعی کشور تحت عنوان «آب بدون درآمد» طبقهبندی میشود؛ یعنی آبهایی که برای دولت درآمدی ندارند، زیرا یا نشت میکنند یا لولهها فرسودهاند یا کنتورها دستکاری شده یا نصب نشدهاند. حل بحران آب بدون اصلاح نگاه اقتصادی ممکن نیست. سالها سیاستگذاریهای پوپولیستی در تعیین تعرفههای آب باعث شده ارزش واقعی این منبع حیاتی در تصمیمگیریها نادیده گرفته شود. آب ارزان، انگیزه صرفهجویی را از مصرفکننده گرفته و سرمایهگذاری در زیرساختهای جدید را غیراقتصادی کرده است. درحالیکه بسیاری از کشورها با واقعیسازی قیمت آب توانستهاند مصرف را کنترل و هزینههای مدیریت منابع را پوشش دهند، در ایران همچنان آب با قیمتی کمتر از هزینه تولید عرضه میشود. بازنگری در نظام تعرفهگذاری، ایجاد بازار آب و تشویق صنایع به استفاده از آبهای نامتعارف، گام نخست در عبور از بحران است.
توجه به فرهنگ مصرف بهینه آب: فرهنگ مصرف بهینه آب باید دوباره به یک گفتمان ملی تبدیل شود. در گذشته، مردم ایران به واسطه لمس محدودیتهای آبی، ارزش هر قطره آب را میدانستند؛ اما امروز با گسترش زندگی شهری و مصرف بیضابطه، این آگاهی کمرنگ شده است. رسانهها، نظام آموزشی و تولیدات فرهنگی میتوانند نقش کلیدی در بازگرداندن این حساسیت ایفا کنند. آموزش عمومی درباره مدیریت مصرف، نمایش آثار واقعی کمآبی در زندگی مردم و برجستهسازی الگوهای موفق جهانی میتواند این فرهنگ را دوباره زنده کند. رسانه باید از روایتهای مقطعی و هیجانی فاصله بگیرد و موضوع آب را به یک گفتوگوی مداوم در جامعه تبدیل کند.
استفاده از ظرفیت بازچرخانی آب: پساب و آبهای بازیافتی، یکی از واقعیترین و در دسترسترین راهحلهای تأمین آب پایدار در کشورند. بر اساس گزارشهای رسمی، پتانسیل فاضلاب قابل جمعآوری ایران بیش از 3.6 میلیارد مترمکعب، رقمی معادل ۷۲ درصد از کل آب فروختهشده به مناطق شهری در سال ۱۴۰۳ است؛ ظرفیتی که میتواند تقریباً تمام نیاز صنایع را پوشش دهد. توسعه تصفیهخانهها، تسهیل حضور بخش خصوصی در پروژههای بازچرخانی و استفاده از ابزارهایی چون بورس انرژی برای قیمتگذاری رقابتی پساب، از محورهای اصلی این راهکار است. تجربه جهانی نشان میدهد بازچرخانی آب نهتنها امنیت آبی را افزایش میدهد، بلکه میتواند به موتور جدیدی برای رشد اقتصادی، اشتغال و سرمایهگذاری تبدیل شود. با این حال، از این ظرفیت عظیم تنها ۹ درصد در قالب پساب تصفیهشده به صنایع و معادن واگذار شده و ۴۴ درصد از پساب موجود بدون درآمد باقی مانده است. حدود ۴۵ درصد از فاضلاب کشور نیز هنوز نیازمند سرمایهگذاری است.
بررسیها نشان میدهد در سال ۱۴۰۲ از مجموع 1.7 میلیارد مترمکعب پساب استفادهشده در کشور، بیش از نیمی (۵۱ درصد) در بخش کشاورزی مصرف شده، 37.3 درصد به آبهای سطحی تخلیه شده، ۶ درصد برای آبیاری فضای سبز و تنها ۵ درصد به صنعت اختصاص یافته است. این در حالی است که کل مصرف آب صنایع کشور در سال ۱۴۰۳ حدود 3.7 میلیارد مترمکعب برآورد شده که تنها ۱۰۰ میلیون مترمکعب بیشتر از کل ظرفیت فاضلاب قابل جمعآوری کشور است. به بیان دیگر، اگر تمام فاضلاب کشور بازیابی شود، میتواند تقریباً کل نیاز صنایع را تأمین کند.
در حال حاضر، ۴۳ درصد آب صنایع از منابع سطحی، ۳۸ درصد از منابع زیرزمینی، ۱۷ درصد از آب دریا و تنها ۲ درصد از پساب تأمین میشود. اما بر اساس بند «ب» ماده ۳۹ برنامه هفتم توسعه، وزارت نیرو موظف است حداقل 1.8 میلیارد مترمکعب از آب صنایع را از منابع نامتعارف شامل آب دریا و پساب تأمین کند. هدفگذاری این برنامه، تأمین ۴۰ درصد آب مورد نیاز صنایع کشور (معادل ۹۰۰ میلیون مترمکعب از دریا و ۹۰۰ میلیون مترمکعب از پساب) تا سال ۱۴۰۷ است؛ سالی که نیاز صنایع به آب حدود 4.5 میلیارد مترمکعب برآورد میشود. تا امروز، مجموع سرمایهگذاری انجامشده برای تأمین پساب صنایع به ۱۱۲ همت رسیده و پروژههای متعددی در حال احداث است. همچنین ۲۰۶ همت فرصت سرمایهگذاری جدید برای بخش خصوصی در این حوزه وجود دارد. با ورود بخشی از طرحهای پساب به بورس انرژی و تعیین نرخهای رقابتی، انتظار میرود این بخش به یکی از جذابترین عرصههای سرمایهگذاری در سالهای آینده تبدیل شود.















