کوشا ساسانیان، خبرنگار: «مجنون» روایت زندگی مرد جنگی است؛ کسی که تمام هم و غمش دفاع از میهن است؛ اما نه به سبک قهرمانان مارول و سوپرهیروهای خیالی. مهدی زینالدینِ «مجنون»، انسانی واقعی است که قابللمس و رؤیت است. داستان فیلم روایت رشادتهای حاج مهدی زینالدین و گردان ۱۱۰ علی بن ابیطالب در عملیات خیبر است؛ جایی که آنها مأمور میشوند جزیره مجنون را فتح کنند. این روایت، برخلاف بسیاری از آثار دفاع مقدس، تمرکز خود را صرفاً روی نبرد و قهرمانی مطلق نمیگذارد، بلکه زندگی واقعی انسانها در شرایط جنگ را به تصویر میکشد.
علی شاهمحمدی در اولین ساخته بلند خود نشان داده که با مقتضیات مدیوم سینما آشناست. او برخلاف بسیاری از کارگردانان سینمای ایران، تفاوت میان دکور و میزانسن را بهخوبی درک میکند. دوربین شاهمحمدی روایتگر است؛ حرکات بیجا ندارد و بهاندازه به شخصیتهایش نزدیک میشود. او وارد خلوت شخصیتها میشود، رفاقتها و روابط انسانی آنها را به تصویر میکشد و به همین ترتیب، انسان میسازد. میزانسنها به شکل دقیق به انتقال حس کمک میکنند و با شخصیتها همخوانی دارند. درواقع، شخصیت باید مکان را از آن خود کند و محیط باید با ویژگیهای شخصیت همخوانی داشته باشد. مجنون در انجام این کار تا حدودی موفق است و در مقایسه با آثار دیگر سینمای ایران، در این زمینه اثر قابلتوجهی به شمار میرود. اما مهمترین موفقیت مجنون، در فیلمنامه رخ میدهد. «مجنون» انسان میسازد؛ کاری که اکثر آثار دفاع مقدسی در سینمای ایران از انجام آن عاجزند. قهرمانان معمولی ژانر دفاع مقدس اغلب آدمآهنیهایی هستند که گویی از بهشت برین فرستاده شدهاند تا ما را نجات دهند. آنها تنها میجنگند و خبری از ابعاد دیگر زندگیشان نیست. «مجنون» اما خلاف جریان شنا میکند و شخصیتهایش را واقعی و قابللمس میسازد. انسانهای فیلم تمام ابعاد زندگیشان دیده میشود؛ رفاقت، عاشق شدن، روابط خانوادگی و اجتماعی، جهانبینی و مهمتر از همه، جنگیدن. «مجنون» قهرمانانش را تنها برای جنگ و فداکاری نمیسازد، آنها را با تمامی دغدغهها، احساسات و زندگی روزمرهشان نشان میدهد. مخاطب وقتی شخصیتها را در لحظات آرامش یا نگرانی نسبت به خانواده و دوستانشان میبیند یا در لحظات رفاقت و شوخی، درمییابد که آنها فراتر از یک سرباز یا قهرمان صرف، انسان هستند. همین جزئیات کوچک اما تأثیرگذار، فاصله میان شخصیتهای فیلم و قهرمانان ایدئال و غیرقابللمس دیگر آثار دفاع مقدس را پر میکند و آنها را به موجوداتی قابل همذاتپنداری تبدیل میکند. فیلم به مخاطب یادآوری میکند که جنگ تنها صحنههای درگیری و شجاعت فیزیکی نیست؛ بلکه مجموعهای از تجربهها، تصمیمها، روابط انسانی و انتخابهای دشوار است. شخصیتهای مجنون با وجود شجاعت و فداکاری، لحظاتی از ضعف، ترس، تردید و حتی شک را تجربه میکنند. این تضاد میان شجاعت و انسانیت است که باعث میشود قهرمانان فیلم واقعی و ملموس به نظر برسند و مخاطب بتواند با آنها همذاتپنداری کند. یکی از نکات قابلتوجه فیلم، نمایش رابطه انسانی میان رزمندگان است. «مجنون» علاوه بر نشاندادن رشادتهای فردی حاج مهدی زینالدین، روابط جمعی گردان ۱۱۰ علی بن ابیطالب را نیز به تصویر میکشد. شخصیتهای فرعی نیز هرکدام با انگیزهها، ترسها و امیدهای خود معرفی میشوند و همین باعث میشود روایت فیلم چندلایه و پویاتر باشد. این تعامل میان شخصیتها، تجربه جمعی جنگ را به شکلی ملموس به مخاطب منتقل میکند و نشان میدهد جنگ تنها نبرد یک قهرمان نیست، بلکه تجربهای است که در آن هر فرد نقش و اهمیت ویژهای دارد. درنهایت، «مجنون» نه صرفاً روایت جنگ، بلکه روایت زندگی انسانهایی است که در شرایط سخت، زندگی را ادامه میدهند. عاشق میشوند، دوست میشوند، میخندند و میگریند. همین ابعاد انسانی، قهرمانان واقعی فیلم را میسازد و باعث میشود اثر از یک فیلم جنگی ساده به داستانی زنده و قابللمس درباره انسانیت تبدیل شود. مجنون یادآوری میکند انسانیت، حتی در دل خشونت و تاریکی جنگ، باقی میماند و همین است که قهرمانان واقعی را از قهرمانان افسانهای متمایز میکند.
شماره ۴۵۴۹ |
صفحه ۵ |
فرهنگ و هنر
دانلود این صفحه
وقتی جنگ، انسان میسازد














