کوشا ساسانیان، خبرنگار: «برخی از رویدادهای به تصویر کشیده شده در این مجموعه، ممکن است دقیقاً با تمام واقعیتهای تاریخی و مذهبی مطابقت نداشته باشند؛ با اینکه تلاش کردیم برخی جنبههای تاریخ را بهدرستی نمایش دهیم، برای اهداف داستانگویی از خلاقیتهایی استفاده شده است.» این جملات در ابتدای هر قسمت سریال پیش چشم مخاطب ظاهر میشود. اما چرا؟ پاسخ واضح است؛ فیلمساز و کمپانی علاقهمند به تاریخ میخواهند بگویند تمام تلاششان را کردهاند و اگر خلاف واقع دیدید، محدودیتهای درام مانع شده است. اینگونه تحریفها و دروغها زیر نقاب سینما پنهان میشوند؛ اما سینما مدیوم بیرحمی است و همه نیات فیلمساز را لو میدهد، حتی ناخودآگاهش را... سریال داستان سرزمین شام را روایت میکند. زمانی که شائول، پادشاه برگزیده خداوند، به علت نافرمانی در کشتن یأجوج جادوگر دیگر مورداعتماد نیست و سموئیل مأمور انتخاب پادشاه جدید میشود. پیامبر خدا، داوود، فرزند تردشده یسی را مسح میکند و او را به عنوان جانشین برمیگزیند. اینکه تا همینجا سریال چه مقدار خلاف واقعیت مذهبی عمل کرده - مثل تصویر یأجوج - بماند. داستان از اینجا به بعد آغاز میشود. موازی با این اتفاقات، فلسطینیها برای حمله به عبرانیها آماده میشوند. چرا؟ چون معتقدند یهودیها برده بودند. موسی و خدایش آنها را آزاد کردند و حالا وقت بازپسگیری است. ازآنجاکه توان مقابله مستقیم ندارند، از جالوت و رفقای عظیمالجثه کمک میگیرند. ماجرای جالوت و طالوت و نافرمانیهای بنیاسرائیل که در تورات و قرآن آمده، به کنار! نقطه طلایی روایت، انگیزه فلسطینیها برای جنگ است. آنها در سریال خونخوار، جنگطلب، نژادپرست و سلطهجو تصویر شدهاند. فیلمساز مدام میان ما و آنها فاصله میاندازد؛ شنل میپوشند، صورتشان را میپوشانند و از دل تاریکی سردرمیآورند. ساخت سریال در زمان حال مهم است؛ درست بعد از حادثه ناوگان صمود و دوسال پس از طوفان الاقصی. وقتی افکار عمومی جهان علیه صهیونیستهاست، آنها برای مبرا کردن خود به تاریخ پناه میبرند. فلسطینیها ضددین و بیاعتقاد به موسای نبی و خدایش نشان داده میشوند. یهودیان را به سخره میگیرند و عبرانیها برای دفاع از مذهب و سرزمینشان مجبور به جنگ میشوند. نیت فیلمساز نه روایت تاریخ است و نه دفاع از قوم یهود؛ هدف توجیه جنایات صهیونیستهاست. اما مسئله فقط تحریف تاریخ نیست؛ سینما که باید زبان انسان باشد، به ابزار نفرت بدل شده است. فیلمساز با تصویر دشمن، دیوی میسازد که بودنش توجیه هر ستمی است. اینجا بحث زیباییشناسی یا فیلمنامه نیست، مسئله اخلاق است؛ اینکه چگونه وجدان مخاطب را اسیر و واقعیت را طبق میل قدرت بازسازی میکند. در پس قابها، ترسی بزرگ نهفته؛ ترس از فروپاشی دروغهایی که دههها نظامی بر پایه آنها بنا شدهاند. افکار عمومی دیگر روایت رسمی را باور ندارند، پس اسطوره میسازند. وقتی جنگ امروز به نبرد داوود و جالوت تبدیل شود، مسئله دیگر سیاست نیست؛ ایمان است و وقتی پای ایمان وسط باشد، قضاوت خاموش میشود. این همان نبوغ تاریک پروپاگانداست؛ جایی که خون با تقدس شسته میشود. هرچقدر روایت دقیق باشد، شکافها ظاهر میشوند؛ در زبان، چهره و رفتار شخصیتها. داوود نه پیامبر، نه پادشاه عدالتخواه، بلکه قهرمانی نظامی است که فرماندهاش از آسمان مجوز جنگ میگیرد. سموئیل هم مشاور سیاسی است، انتخاب پادشاه بر اساس مصلحت قومی، نه الهام. همه چیز به نام خدا؛ اما در خدمت قدرت. فلسطینیها هویت مستقلی ندارند؛ دیالوگهایشان کوتاه، عصبی و پر از فریاد است. انگار فقط هیولایی جمعی هستند، نه انسانهایی با رنج یا ایمان. حذف فردیت همان کاری است که استعمار همیشه کرده؛ وقتی دشمن چهره ندارد، وجدان هم خاموش میشود. سریال وانمود میکند درباره تاریخ و ایمان است؛ اما در اصل درباره کنترل ادراک است. هر قسمت با جمله «ممکن است برخی وقایع دقیق نباشند» آغاز میشود، یعنی پیشاپیش از هر دروغی معافند. مثل کسی که قبل از دروغ گفتن بگوید: «شوخی کردم!» همین نقاب تاریخدوستی رسواترشان میکند. هرچه بیشتر گذشته را بازآفرینی کنند، اکنونِ خونینشان در پسزمینه آشکارتر میشود. هرچه دشمن میسازند، تنهایی و وحشتشان نمایانتر است. سینما حافظه دارد و حافظه جمعی تماشاگر از هیچفریبی نمیترسد. سریال نهتنها به هدفش نمیرسد، بلکه ماهیت خودش را افشا میکند. هرچه فلسطینیها سیاه شوند، چهره واقعی صهیونیسم روشنتر است. هرچه مظلومیت عبرانیان نشان داده شود، زخمهای امروز غزه زندهتر میشود. حقیقت مثل خون، راهش را پیدا و از قابهای پرزرقوبرق عبور میکند. سینما بیرحم است. تصویر دروغ را لحظهای نمیپذیرد. خودش را به حقیقت وفادار میکند. سریال میخواست چهره امروز را پشت نقاب اسطوره پنهان کند؛ اما نقاب از درون ترک برداشت. حالا نهتنها واقعیت پنهان نیست، بلکه رسواتر فریاد میزند که پشت ایمان ساختگی، تنها چیزی که پنهان است، ترس است؛ ترس از قضاوت تاریخ و حافظهای که هرگز فراموش نمیکند.
شماره ۴۵۴۸ |
صفحه ۵ |
فرهنگ و هنر
دانلود این صفحه
اسطورهای که خشونت را توجیه میکند














