غلامرضا یادگارزاده، دانشیار گروه مطالعات و برنامهریزی درسی دانشگاه علامه طباطبایی: ما در نظام بروکراتیک و متمرکزی قرار داریم که تغییر در آن، از یکسو بسیار دشوار و از طرف دیگر کاملاً قابلحصول است. تغییر در نظام آموزشی ما بهسختی صورت میگیرد، زیرا کمی عرضهمحور بوده و به بازخوردهای محیطی واکنش چندانی نشان نمیدهد، همچنین به داشتن یا نداشتن اشتغال تربیتشدگانش هم کاری ندارد. اما بااینحال قابل حصول است؛ چراکه زمان تغییر فرارسیده و ساختار فعلی دیگر پاسخگو نیست. جریانی که از سال ۲۰۱۲ در حوزه آموزشعالی غالب شد، بر این باور است که تمرکز باید از دورههای تحصیلات تکمیلی برداشته و به دورههای کارشناسی منتقل شود. در این رویکرد، اصطلاح پیادهنظام را برای دانشجویان کارشناسی به کار میبرند. سؤال اصلی این است که آیا باید سنوات دوره کارشناسی را کاهش داد؟ از یکسو دیدگاهی وجود دارد که معتقد بوده دوران تحصیل طولانی و فرسایشی است؛ ازآنجهت که دروسی در برنامه قرار گرفتند که دانشجویان علاقهای به آنها ندارند، درحالیکه مخالفان کاهش سنوات بر این باورند که چنین اقدامی موجب افت کیفیت آموزش خواهد شد. همچنین طولانیشدن زمان ورود فارغالتحصیلان به بازار کار، خود مسئلهای بوده که برخی معتقدند هرچه دانشجویان زودتر وارد بازار کار شوند، شرایط اقتصادی کشور بیشتر بهبود خواهد یافت. در سطحی دیگر، هزینههای تحصیل برای دولت و مردم به حدی بالاست که انتظارات برآورده نمیشود و بسیاری از واحدهای درسی بهصورت صوری گذرانده میشوند؛ اما ضرورتهای کاهش سنوات شامل تحولات جهانی، نیاز بازار کار، اقتصاد آموزش عالی، کاهش انگیزه دانشجویان و فشار بیامان فناوریهای نوظهور است. از طرفی وزارت علوم، در عمل اختیار چندانی در اداره دانشگاهها و زیرمجموعههای خود ندارد. ما کشوری با طیفی از رشتههای متنوع، همپوش و گاه متناقضیم و تجربه دوبار تغییر نظام آموزش عمومی، بدون هیچتأثیر ملموسی بر کیفیت آموزش، خطر صوری شدن تغییرات را برجسته میسازد؛ تا جایی که اگر دوره کارشناسی را به سهسال کاهش دهیم، ممکن است وضعیت موجود نهتنها بهبود نیابد، بلکه بدتر شود. در ایران برای کاهش سنوات دوره کارشناسی دو مسیر قابلتصور است؛ نخست، دریافت یک مادهواحده از شورایعالی انقلابفرهنگی که بهموجب آن وزارت علوم موظف شود دوره کارشناسی را به سهسال تقلیل دهد؛ دوم، بازنگری هدفمند در راهبردها، برنامهها، روشها و ساختارهای آموزشعالی است، زیرا با ساختار فعلی نمیتوان حرکت کرد؛ اما بهسرعت هم نمیتوانیم تغییر ایجاد کنیم. اگر بخواهیم مسیر دوم را دنبال کنیم، نیازمند اطلاعاتی هستیم که متأسفانه هیچیک بهصورت کامل در دسترس نیستند. دادههای مربوط به اشتغال و بازار کار ناقصند؛ سازمان سنجش آموزش کشور اطلاعات عملکرد تحصیلی فراوانی دارد؛ اما تنها مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزشعالی است که از ما اطلاعات میگیرد و سایر نهادها نیز حتی برای تحلیل وضعیت سراغ ما نمیآیند. به عبارتی ما با چرخهای معیوب مواجهیم که آموزش با هدف یادگیری انجام میشود؛ اما سنجش با هدف غربالگری صورت میگیرد و پدیدهای به نام آزمونزدگی بر نظام آموزشی سایه افکنده است. به نظر من باید بار آموزشعالی سبک شود، شخصاً موافق کاهش تعداد دروس هستم. در سازمان سنجش مشاهده میکنیم برخی دروس صرفاً به دلیل تصمیمگیریهای گذشته در آزمونها گنجانده شدند؛ کاهش ساعت دروس نیز ضرورتی جدی دارد، خصوصاً دروسی که با یکدیگر همپوشانی دارند. بازنگری در برنامههای درسی باید در اولویت قرار گیرد. آماری که در دست است، نشان میدهد حدود 50 درصد از برنامههای مصوب، متعلق به حداقل 10 سال پیشند و این واقعاً نگرانکننده است. گام بعد، حذف برنامههای درسی کممتقاضی است؛ چه ضرورتی دارد رشتهای با ظرفیت ۲۴ نفر در کشور، تنها سه داوطلب داشته باشد؟ بااینحال کنکور آن برگزار و ۷۰ تا ۸۰ سؤال برای آن طراحی میشود. قانون نیز میگوید آزمون باید برگزار شود. از طرفی احیای دورههای کاردانی اقدامی مؤثر خواهد بود. در سراسر جهان، کالجها وظیفه دارند افراد را بهصورت نیمهآماده وارد بازار کار کنند، یعنی مهارتهای اولیه را آموزش دهند و سپس آنها را به بازار بسپارند. در نهایت، واگذاری اختیارات تصمیمگیری به دانشگاهها ضروری است. دانشگاه، بدون اختیار، نمیتواند عملکرد مؤثری داشته باشد. همین حرکتهایی که اکنون شاهد آن هستیم، حاصل همین اختیارات محدود موجود است. اگر قرار بود همه امور توسط وزارتخانه انجام شود، حتی آغاز ترم نیز ممکن نبود. واقعیت این است که در دورههای کارشناسی، با یک کلاف سردرگم مواجهیم؛ از یکسو، دروسی که در برنامه قرار گرفتهاند، کارایی لازم را ندارند؛ از سوی دیگر، با تنوع گستردهای از برنامههای درسی روبهرو هستیم، درحالیکه آزمونها بهصورت متمرکز برگزار میشوند که نشان دهند خطکشی واحد برای مجموعهای از برنامههای متنوع است. بنابراین بدانید که اصلاح این وضعیت، بههیچوجه در کوتاهمدت ممکن نیست و نیازمند برنامهریزی بسیار دقیق، جامع و مرحلهمند است.
شماره ۴۵۳۸ |
صفحه ۴ |
دانشگاه
دانلود این صفحه
اصلاح وضعیت موجود از مسیر برنامهریزی دقیق و جامعه میگذرد














