مرتضی طاهری، معاون آموزشی دانشگاه علامه طباطبایی: به عقیده من و بسیاری از کارشناسان، همه سیاستها در بستر و زمینهای خاص شکل میگیرند و در خلأ متولد نمیشوند؛ ازاینرو، توجه به بافتار و زمینه آن، بسیار مهمتر از تمرکز صرف بر خود سیاست است. اکنون بودجه وزارت علوم و تمامی دانشگاههای تابع، حدود 105 هزار میلیارد تومان برآورد میشود که با نرخ فعلی ارز، معادل یک میلیارد دلار خواهد بود. در چنین شرایطی وقتی سیاستگذاری صورت میگیرد بهصورت ناخودآگاه به سمت صرفهجویی و کاهش هزینهها سوق پیدا میکنیم که همان سیاستهای انقباضی بوده؛ در حالی که به نظر من آموزش عالی و بهطورکلی آموزش جای سیاستهای انبساطی است؛ نه کاهش و محدودسازی. بر اساس مطالعات صورتگرفته، دوره کارشناسی در اغلب کشورها چهارساله است و اگر کمتر از این مقدار باشد، به نظر میرسد فرد از نظر دانش، نابسنده تلقی میشود. در برخی کشورها که دوره کارشناسی سهساله است، معمولاً قبل از ورود به دانشگاه دورهای یک ساله را میگذرانند. مشابه همان دورهای که در دبیرستانهای ما با عنوان پیشدانشگاهی برگزار میشد. از طرفی در برخی رشتهها، انعطاف بیشتری وجود دارد؛ بهگونهای که حتی دورههای پنجساله نیز در رشتههای بالینی رایج است. بنابراین در فضایی سیاستگذاری میکنیم که منابع مالی کافی در اختیار نداریم. در چنین فضایی، خواهوناخواه واژگان و ذهنیتهای انقباضی به ذهن متبادر میشود و اقدامات نیز در همان راستا شکل میگیرند. از طرفی برنامه درسی ما، در خلاصهترین شکل ممکن، از دو منبع تعریف میشود؛ نخست، شورایعالی انقلابفرهنگی و سیاستهای بالادستی که دروس عمومی را در آن متبلور میسازد و دوم، گروههای تخصصی که دروس تخصصی را تعریف میکنند. این دروس پس از تصویب در شوراهای دانشگاهی، به شورای برنامهریزی وزارت علوم میروند و در نهایت، به شورای تحول علومانسانی در شورایعالی انقلابفرهنگی ارجاع داده میشوند. بهعنوان نمونه، تا سال گذشته ۲۲ واحد درس عمومی داشتیم که اجباری بودند. امسال این تعداد به ۲۵ واحد افزایشیافته است. این تعداد خود بهتنهایی معادل دو ترم تحصیلی است و نمیتوان آن را در یک ترم فشرده جای داد. بهویژه آنکه در ترم اول، هیچدانشگاهی به دانشجو اجازه اخذ ۲۰ واحد درسی را نمیدهد. همچنین بخشی از این مسیر به دروس مهارتی اختیاری مانند درس آشنایی با هوش مصنوعی مربوط میشود که گاه در برخی برنامههای درسی، جایگاه مشخصی ندارد. از سوی دیگر شورایعالی انقلابفرهنگی در حوزه دروس تخصصی، گاه دروس جدیدی را اضافه میکند. در این روند، بسیاری از دروس سه واحدی به دو واحدی تبدیل شدهاند تا امکان گنجاندن تعداد بیشتری درس فراهم شود. بااینحال، محدودیتهای ساختاری همچنان پابرجاست و دامنه انتخاب بین ۱۳۴ تا ۱۴۰ واحد باقی میماند. به هر طریقی که این دروس ارائه شوند، جمعبندی آنها در سهسال تحصیلی ممکن نیست. افزون بر اینکه ممکن است در این روند برخی قوانین یا توافقات بینالمللی نیز نقض شوند. بااینحال در پایان پیشنهادی دارم که میتواند بهعنوان مصوبهای در شورایعالی انقلابفرهنگی مطرح شود؛ چراکه این موضوع در اختیار شورایعالی برنامهریزی وزارت علوم نیست و آن این بوده که اجازهای به دانشگاهها داده شود تا حداقل ۲۵ درصد از دروس عمومی را بهصورت خودخوان، از طریق تولید محتوای اختصاصی و برگزاری آزمون ارائه دهند. به عبارتی برای بخشی از دروس عمومی، محتوای آفلاین و ضبطشده با کیفیت بالا تولید کرده و آزمونهایی هماهنگ در ابتدای ترم برگزار شود، بهعنوانمثال در همان ماه نخست آزمونی برگزار شود و اگر دانشجو با سختگیریهایی که صورت گیرد، نمرهای قابلقبول مثلاً ۱۷ یا ۱۸ کسب کرد، دیگر نیازی به حضور در ۱۶ جلسه کلاس نداشته باشد. این اقدام بخشی از زمان دانشجویان را آزاد میکند تا بتوانند گواهینامههایی (سرتیفیکیت) دریافت کنند. این را هم در نظر بگیرید که اکنون ارزش مدرک رسمی کاهشیافته و آنچه اهمیت دارد، گواهیهایی است که برای فرد اشتغالزا هستند و فرصتهای کاری ایجاد میکنند. در برنامه درسی متراکم و انباشته موجود، بیش از 70 درس و حتی بیشتر تعریف شده، بنابراین با ایجاد فضای تنفسی میتوانیم کمک کنیم تا دانشجویان سریعتر دوره تحصیل خود را به پایان برسانند، حتی در سهونیم سال فارغالتحصیل شوند و به اهداف آموزشی و حرفهای خود دستیابند.
شماره ۴۵۳۸ |
صفحه ۴ |
دانشگاه
دانلود این صفحه
ایجاد فضای تنفسی دانشجویان از طریق کاهش تعداد واحدهای درسی














