سارا طاهری، خبرنگار گروه دانشگاه: فرهنگ و دانشجو، دو کلیدواژهای که اگرچه از دیرباز در دانشگاه آزاد اسلامی موردتوجه بودهاند، اما در سالهای اخیر با ورود رویکردی نوآورانه و تحولی، معنا و جایگاهی متفاوتی پیدا کردهاند. فرزاد جهانبین، معاون فرهنگی و دانشجویی دانشگاه آزاد، در گفتوگو با «فرهیختگان»، از تغییراتی سخن میگوید که دیگر محدود به برگزاری برنامههای نمادین یا صدور بخشنامههای کلی نیست، بلکه در قالب یک «مدل باغبانی فرهنگ» و شش محور بنیادین از جمله سیاستگذاری، نیروی انسانی، ساختارسازی، اصلاح فرایندها، توسعه زیرساختها و اقدامات برجسته و پیشرو به دنبال نهادینهسازی گفتمان تازهای در فضای دانشگاه است. جهانبین معتقد است این الگو، باتکیهبر هشت قطب اثرگذار از استاد و خانواده گرفته تا رسانه و فضای مجازی، میتواند دانشگاه را به بستری زنده برای شکوفایی خردورزی، ارتقای کرامت انسانی، افزایش اعتمادبهنفس ملی و تقویت روحیه کار و تلاش تبدیل کند. جهانبین تأکید دارد که صدور کارنامه فرهنگی برای واحدها، پیونددادن ارزیابیها با جایگاه مدیران، ایجاد شبکههای سراسری کانونهای فرهنگی، جشنوارههای نو و حمایت مالی از تشکلها، تنها بخشی از این تحول است؛ تحولی که اگرچه هنوز تا رسیدن به نقطه مطلوب فاصله دارد، اما توانسته مشارکت دانشجویان را دوبرابر میانگین کشوری در رده سنی مشابه برساند. مشروح گفتوگوی «فرهیختگان» با معاون فرهنگی و دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی را در ادامه از نظر میگذرانید.
حوزه فرهنگی و دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی در سالهای گذشته تحولات مختلفی را تجربه کرده است. برای آغاز گفتوگو مهمترین تغییر و تحولات معاونت را از دیدگاه خودتان تشریح بفرمایید.
اقدامات کلانی را که در حوزه فرهنگی و دانشجویی در این چند سال انجام شده میتوان ذیل شش محور تقسیمبندی کرد. این اقدامات کلان و نوآورانه، نتایج کیفی و کمّی قابلتوجهی بهصورت عینی داشته است که میتواند در گزارشی دیگر ارائه شود. این شش محور عبارتند از: سیاستگذاری، نیروی انسانی، ساختارسازی، اصلاح فرایندها، توسعه زیرساختها و همچنین اقدامات برجسته و پیشرو. هدف اصلی این محورها آن است که تحولی بنیادین در حوزه فرهنگی و دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی رقم بخورد.
در حوزه سیاستگذاری چه اقداماتی را پیگیری کردهاید؟
در حوزه سیاستگذاری، از مهمترین اقدامات و نوآوریها ارائه «مدل باغبانی فرهنگ» و «الگوی سیاستگذاری فرهنگی» برایناساس است که در حال اجراست. این الگو از چند بخش تشکیل میشود؛ بخش نخست خودِ مدل باغبانی، بخش دوم فعالیتهایی که در واحدها انجام میشود، بخش سوم معیت و همراهی و نظارت و ارزیابی مستمر توسط ستاد و بخش چهارم صدور کارنمای فرهنگی اجتماعی برای واحدها و بخش پنجم آثار مترتب بر نتایج کارنماست.
مدل باغبانی فرهنگ، خودش سه رکن دارد که تمام طراحیهای ما بر پایه آن استوار است. رکن نخست «مؤلفههای کلیدی» است که در سند تحول و تعالی دانشگاه بهعنوان اهداف کلیدی ذکر شدهاند؛ از جمله افزایش خردورزی، ارتقای کرامتمندی، تقویت اعتمادبهنفس ملی و تقویت روحیه کار و سختکوشی و...
این اهداف درصورتیکه در دانشگاه، محقق، تثبیت یا ارتقا پیدا کنند، میتوانند زمینهساز شکلگیری بسیاری از فضایل و ارزشهای فرهنگی شوند. به همین دلیل ما آنها را مؤلفههای کلیدی مینامیم. این مؤلفههای کلیدی باید از طریق «اقطاب اثرگذار» در دانشگاه محقق، تثبیت یا ارتقا یابند که رکن دوم مدل است. بر اساس سند تحول، هفت قطب اثرگذار وجود دارد که ما یک قطب دیگر نیز به آن افزودهایم؛ بنابراین در مجموع هشت قطب اثرگذار وجود دارد. برخی از اینها عبارتند از: مدیریت (که شامل سلوک مدیران، آییننامهها و بخشنامههاست)، استادان، نهادهای دانشجویی، خانواده، فضای مجازی و رسانه و... این هشت قطب اثرگذار در واقع همان عواملی هستند که میتوانند بیشترین تأثیر را در دانشگاه داشته باشند؛ چه از جهت مثبت و چه خداینکرده در جهت منفی.
رکن سوم در مدل باغبانی فرهنگ، «برنامهریزی یکپارچه توزیعشده» است. درست است که روح حاکم بر برنامهها باید در معاونت فرهنگی سراسر کشور یکسان و هماهنگ باشد، اما درعینحال واحدهای دانشگاهی میباید متناسب با اقتضائات زیستبوم خود برنامهها را طراحی و اجرا کنند. یعنی ما در اقدامات وارد نمیشویم و واحدهای دانشگاهی باتوجهبه شرایط و اقتضائات خود میتوانند برنامهها را طراحی کنند. برای مثال، وقتی ما میگوییم قطب اثرگذار «استاد»؛ یعنی معتقدیم از طریق او باید امید در دانشجویان افزایش پیدا کند. اما اینکه این امید چگونه افزایش یابد بستگی به شرایط هر استان دارد و از هر استان به استان دیگر متفاوت است. به طور مثال، شیوه تقویت امید در سیستان و بلوچستان ممکن است با آذربایجان شرقی متفاوت باشد.
مدل باغبانی چگونه در عمل پیادهسازی شده است؟ در سال گذشته چند فعالیت انجام شده بود؟
واحدهای دانشگاهی بر اساس این مدل و در چهارچوب الگوی سیاستگذاری که خود در شکلگیری آن مشارکت داشتهاند فعالیتهای خود را طراحی میکنند. برای نمونه، در سال تحصیلی گذشته بیش از ۵۲ هزار فعالیت در واحدهای سراسر کشور انجام شد. ما در طول سال با واحدها همراهی مستمر داریم و بر آنها نظارت هم داریم. در نهایت نیز بر اساس شاخصهایی که از ابتدا با هماهنگی واحدها طراحی و اعلام شده است، عملکرد آنها ارزیابی میشود. این شاخصها شامل ۲۳ شاخص اصلی و ۸۸ زیرشاخص است و بر همین اساس برای همه واحدها کارنامه فرهنگی صادر میشود. تجمیع امتیازات به نحوی است که واحدها را به سمت کاهش تصدیگری و حمایت از نقشآفرینی اقطاب اثرگذار و رفع موانع کنش آنها سوق میدهد. در مقالهای که در Journal of System Management منتشر کردم بهوضوح نقش این مدل در کاهش تصدیگری و افزایش نقشآفرینی اقطاب را نشان دادم.
کارنامه فرهنگی واحدها چه تأثیری در عملکرد و جایگاه آنها دارد؟
نتیجه کارنامه فرهنگی، اولاً در تمدید مسئولیت رؤسای واحدها و معاونان فرهنگی و دانشجویی آنها اثرگذار است، ثانیاً در رتبهبندی واحدهای دانشگاهی نقش مهمی دارد. اکنون در دانشگاه آزاد اسلامی یک ماتریس پنج در پنج برای رتبهبندی وجود دارد که واحدها در پنج سطح و در هر سطح با پنجلایه ارزیابی میشوند. نتایج کارنامه فرهنگی در این رتبهبندی وزن قابلتوجهی دارد و البته امیدواریم این وزن، افزایش یابد. در بحث سیاستگذاری، ارزیابی و رتبهبندی مراکز مشاوره دانشجویی را نیز داریم که تاکنون 3 دوره برگزار شده است؛ در حالی که پیشتر چنین ارزیابیای وجود نداشت. همچنین رتبهبندی و ارزیابی خوابگاهها، نشریات دانشجویی و کانونها انجام میشود. این ارزیابیها علاوه بر ایجاد رقابت سازنده، باعث میشوند ما شناخت دقیقتری از وضعیت واحدها پیدا کنیم و بر اساس آن بتوانیم ردیفهای حمایتی مالی و غیرمالی را به شکل عادلانهتری تخصیص دهیم.
برای نمونه، در حوزه خوابگاهها، رتبه خوابگاهها در تعیین شهریه سراهای دانشجویی مؤثر است. سال تحصیلی گذشته، حدود ده میلیارد تومان باتوجهبه نتایج این ارزیابیها به تشکلها، کانونها، مراکز مشاوره و نشریات پرداخت و از آنها حمایت مستقیم مالی کردیم.
در سیاستگذاری فرهنگی به نقش استادان هم اشاره کردید. این موضوع چه جایگاهی دارد؟
یکی دیگر از موضوعات مهمی که در حوزه سیاستگذاری به آن ورود کردهایم، نقش محوری استادان است. هرچند در بحث «اقطاب اثرگذار» به این موضوع اشاره شد، اما لازم است دوباره بر آن تأکید کنم. خوشبختانه توانستیم به فناوری و سازوکاری دست پیدا کنیم که استادان را در قالب «طرح استادان همیار فرهنگ» در ۱۰ شکل به فعالیت فرهنگی گره بزنیم. ما معتقدیم مهمترین عامل برای تأثیرگذاری فرهنگی در دانشگاه استادان هستند و باید محور اصلی فعالیتها آنها باشند. بحمدالله چند هزار استاد در این ده شکل چه در نقشآفرینی خارج از کلاس و به شکل فوقبرنامه و چه در داخل کلاس، فعالند.
بخشی از نوآوریهای موردنظر شما در حوزه نیروی انسانی است. در خصوص این محور توضیح دهید که چرا آن را بهعنوان یک نقطه تمایز برجسته میکنید؟
ما معتقدیم تا زمانی که هدف و اراده اجزای یک سیستم با هدف و اراده کل سیستم هماهنگ و همسو نباشد، کار پیش نمیرود. مهمترین عامل در این مجموعه، نیروی انسانی است. به همین دلیل، دورههای «همسنگران فرهنگی» و «همسنگران دانشجویی» را در استانها تعریف کردهایم. در این دورهها، مدیران ستادی معاونت، خدمت مدیران و کارشناسان حوزههای فرهنگی و دانشجویی در استانها میرسیم. در آنجا جلساتی با همکاران واحدهای دانشگاهی برگزار میکنیم؛ هم ما دیدگاهها و برنامههای خود را بیان میکنیم و هم از نظرات و دغدغههای آنها مطلع میشویم. این تعامل دوطرفه بسیار در ایجاد همافقی میان ستاد دانشگاه و واحدهای دانشگاهی مؤثر بوده است.
در کنار آن دورههای مستمر توانافزایی برای همکاران حوزه معاونت فرهنگی و دانشجویی سراسر کشور برگزار میکنیم. همچنین در چند سال اخیر 3 دوره برای استادان درس «وصایا» و 2 دوره برای استادان درس «دفاع مقدس» برگزار کردهایم. دورههای مذکور بهصورت حضوری در تهران تشکیل میشوند. خوشبختانه برای این دو درس نیز دو کتاب درسی تدوین شده که هماکنون در کلاسها تدریس میشود. دورههای جهتگیری الهی فرهنگی در تدریس دروس تخصصی هم به شکل استانی و جدی برای استادان برگزار میشود. چند دوره هم برای حدود هزار استاد این طرح در تهران داشتیم.
علاوه بر حوزه استادان، در بخشهای دیگر هم فعالیتهای جدی صورت گرفته است. برای تشکلها، نشریات دانشجویی و همچنین برای کانونهای فرهنگی، دورههای مفصل توانافزایی برگزار کردهایم. این دورهها کمک میکنند تا فعالان فرهنگی در سطح واحدها توانمندتر عمل کنند.
به جز سیاستگذاری و نیروی انسانی اشارهای به ساختارسازی در فضای معاونت فرهنگی داشتید و از آن بهعنوان یک رویکرد نوآورانه یاد کردید؛ چرا؟
بله، محور سوم نوآوری در ساختارسازی است. ما معتقدیم اهداف کلان دانشگاه با ساختار مرتبط است و ساختار باید در خدمت آن اهداف باشد؛ بنابراین اقدامات مهمی انجام شده است که بحث شبکه سراسری کانونهای فرهنگی یکی از آنها است که تاکنون پنج شبکه سراسری موفق به اخذ مجوز شدهاند و به فعالیت خود ادامه میدهند. شورای تعامل دانشگاه و دانشجو، متشکل از نمایندگان دانشجویان و مسئولان واحدها، برای تسهیل گفتوگو، همکاری و ارائه خدمات آموزشی ایجاد شده است. همچنین «باشگاه رشد استعدادهای هنری و ادبی جوانان» برای شناسایی، پرورش و حمایت از استعدادهای جوان در حوزههای هنری و ادبی راهاندازی شده است. ساختار مرکز مشاوره در سازمان ارتقا یافته و در واحدهای دانشگاهی نیز استانداردسازی شده است. بر اساس رتبهبندی این مراکز و با هماهنگی معاونت توسعه و منابع دانشگاه، چارت مرکز مشاوره شناور شدهاند تا متناسب با رتبه خود ارتقا یا تنزل بیابند. ازآنجاییکه خانواده یکی از اقطاب اثرگذار است، کمیته تعامل دانشگاه و خانواده نیز بهعنوان یکی از کمیتههای تصمیمساز برای مشارکت فکری خانوادهها در طراحی برنامهها ایجاد شده است.
در حوزه فضای مجازی، هسته فکری فرهنگ و فضای مجازی به طور مستمر با حضور صاحبان این حوزهها جلساتی برگزار میکند تا ایدههای نو تولید و به عمل تبدیل شود. در استانها نیز یکی از مجموعههای تصمیمساز است؛ زیرا فضای مجازی نیز یکی از اقطاب اثرگذار است و ما همواره نیاز به فکر نو و جدید داریم.
اصلاح ساختار هیئت نظارت بر تشکلهای اسلامی نیز از دیگر اقدامات مهم بوده است. پیشازاین، معاونت فرهنگی و دانشجویی هیچ ورودی در هیئت نظارت نداشت، اما اکنون معاون فرهنگی و دانشجویی، دبیر هیئت نظارت است. نکته بعد این که مصوبات هیئت نظارت برای تخصیص بودجه به تشکلها پیشتر باید توسط شورای فرهنگی تأیید میشد که این موضوع را با اصلاح سرفصل بودجه، اصلاح کردیم و اکنون بهمحض تصمیمگیری هیئت نظارت، برای تخصیص منابع به معاونت توسعه ارسال میشود.
دانشگاه آزاد از حیث تنوع برگزاری جشنوارههای فرهنگی و هنری سالهای متفاوتی را تجربه میکند. در خصوص جهتگیری و طراحی این جشنوارهها توضیح دهید.
در حوزه جشنوارهها هم نوآوریهای قابلتوجهی انجام شده است. برای مثال، جشنواره قلم پیش از ما در دانشگاه آزاد برگزار میشد، اما ما کمّیت، کیفیت و فرایند آن را ارتقا دادهایم و اکنون به شکل بهینهتری اجرا میشود. یکی از کارهای مهم ما شناسایی استعدادها و برگزاری دورههای حرفهای و حمایت از استعدادها بوده است که این بخش با محوریت روزنامه وزین «فرهیختگان» است که البته هنوز کاملاً راضی نیستم و جای کار بیشتری وجود دارد. پیشازاین، جشنوارهای مانند جشنواره رشد وجود نداشت و ما آن را راهاندازی کردیم. این جشنواره به کانونهای فرهنگی دانشجویی این امکان را میدهد تا آثار خود را چه بهصورت فردی و چه در قالب کانونی بروز دهند. این مجموعه توانسته هویت و جایگاه ویژهای به فعالیتهای کانونهای دانشجویان ببخشد.
جشنواره شعر و داستان، جشنواره هنرهای تجسمی و جشنواره نمایش و کارتون، توسط باشگاه رشد استعدادهای هنری ادبی جوان برگزار میشوند. جالب است بدانید که پیشازاین، 30 سال بود که جشنواره نمایش در دانشگاه آزاد برگزار نمیشد.
پس از پایان جشنوارهها، آثار منتخب فرصت حمایت پیدا میکنند و جشنواره برای جشنواره نیست. برای نمونه، در جشنواره نمایش، متعاقب آن، هفته نمایش اردیبهشتی برگزار شد و تئاترهای برگزیده جشنواره بلیت فروختند و در واحدهای منتخب به روی صحنه رفتند. همچنین آثار هنری منتخب در قالب گالری هنری، چه در دانشگاه و چه در اماکن عمومی به نمایش گذاشته شدند. ما همچنین مجوز مؤسسه چندمنظوره فرهنگی و هنری را گرفتهایم که قادر است بهعنوان نمونه فیلم، تولید و اکران کند. تلاش ما این است که از اماکن دانشگاهی برای این منظور استفاده شود و با همکاری مراکز بیرونی، پروژههای مشترک تعریف شود تا دانشجویان مستعد فرصت رشد و تجربه عملی پیدا کنند.
رویداد «تجربهنگاری استادان همیار فرهنگ» نیز تاکنون 2 دوره برگزار شده است و اهمیت بسیاری دارد و استادان تجربیات تربیتی خود را به اشتراک میگذارند. در کنار این اقدامات، ساختار معاونت فرهنگی و زیرمجموعههای آن نیز باتوجهبه اهداف کلان اصلاح شده است.
در ابتدای گفتوگو اصلاح فرایندها را یکی از تغییرات مهمی معرفی کردید که در طول سالهای اخیر در معاونت فرهنگی و دانشجویی صورت گرفته است. منظور از اصلاح فرایندها چیست؟
حوزه بعدی نوآوری مربوط به اصلاح فرایندها است. تاکنون بیش از 150 آییننامه، بخشنامه و دستورالعمل اصلاح و یا تدوین شده است. کارپرداز اختصاصی معاونتهای فرهنگی و دانشجویی در واحدها تعریف شد تا نهادهای دانشجویی بتوانند کارهای خود را راحتتر و بدون پیچیدگی انجام دهند. البته هنوز، تا نقطه مطلوب فاصله دارد.
فرایند نقلوانتقال دانشجویی نیز شفاف و ساده شده و در خدمت رفاه خانوادهها قرار گرفته است. صدور مجوز برای استادان درس «وصایا» ساماندهی شده و بودجه راهیان نور از حوزه فرهنگی به جاری تغییر پیدا کرده است تا بودجه فرهنگی در کنار این کار مهم بتواند در خدمت سایر برنامهها قرار گیرد.
در حوزه ورزش نیز، ورزش قهرمانی به ورزش حرفهای متصل شده است. بسیاری از دانشجویان با تیمهای باشگاهی دانشگاه گره خوردند و تعدادی از آنها به تیمهای ملی و مسابقات جهانی؛ مانند یونیورسیاد راه یافتهاند. همچنین نظام تخصصی قیمتگذاری اماکن ورزشی ایجاد شده که پس از اجراییشدن، درآمدهای اماکن، واقعی شد و افزایش یافت.
یکی دیگر از اقدامات مهم در تدوین بخشنامهها، تسهیل فعالیت تشکلهاست. برای مثال، اعلام کردیم که تشکلها در مدت سه تا شش ماهی که مجوز موقت گرفتهاند میتوانند فعالیت کنند برای اینکه بتوانند 3 درصد امضا لازم برای مجوز دائمی را جمعآوری کنند. پیشازاین چنین امکانی وجود نداشت و حتی در دانشگاههای دولتی نیز مشابه آن اجرا نمیشود. این اقدام باعث توسعه تشکلها در دانشگاه شده است.
یکی دیگر از محورهای نوآوریها و تحولات حوزه فرهنگی را توسعه زیرساختها عنوان کردید. در این حوزه چه اتفاقاتی رقم خورده است؟
محور بعدی نوآوری ما، توسعه زیرساخت است. مثلاً با همکاری حوزه مشاوره زنان ریاست دانشگاه، فضاهای اختصاصی برای بانوان را افزایش دادیم. آخرین مجموعه بزرگ در کرج افتتاح شد که محیطی امن و راحت برای دانشجویان دختر فراهم میکند تا بتوانند بین کلاسها از آن استفاده کنند. همچنین سالنهای ورزشی و خوابگاهها و سلفها نیز در حد توان، تعمیر و یا ارتقا یافتهاند و بعضاً اماکن جدیدی اضافه شدند.
سامانه «بافر» و «دانشجویار» سامانههای مهمی هستند. در حوزه سامانههای دیجیتال نیز دو سامانه مهم راهاندازی شده است؛ یکی برای ثبت و مدیریت فعالیتهای فرهنگی و دیگری برای ثبت و مدیریت فعالیتهای دانشجویی. این سامانهها مدیریت و راهبری و نظارت را تسهیل میکنند. علاوه بر این، بازارچههای صنایع خلاق در واحدها راهاندازی شده و مهمتر از آن، «بازارچه اینترنتی آزاد چهارسوق» ایجاد شده است تا دانشجویان بتوانند محصولات صنایع خلاق خود را بهصورت آنلاین عرضه کنند.
مقصود شما از اقدامات برجسته و پیشرو که پیشتر به آن اشاره داشتید، چیست؟
آخرین محور نوآوری ما مربوط به اقدامات برجسته و پیشرو است. این اقدامات شامل کرسیهای آزاداندیشی، مشق امید، هر دانشجو یک تخصص، یک مهارت است. هدف این است که هر دانشجو بتواند یک تخصص و یک مهارت را فرابگیرد و در مسیر پیشرفت فردی و حرفهای خود به آن دست یابد.
در آغاز سال تحصیلی جدید چشمانداز فرهنگی پیش روی دانشگاه آزاد را چگونه میبینید؟
در این چند سال اخیر، چهارچوب فعالیتها مشخص شده و الحمدلله قواره کار در دانشگاه شکلگرفته است. تشکلها و کانونها نوآوری و فعالیت مستمر دارند و جریان استاد همیار فرهنگ نیز به شکل مؤثر پیش میرود. در سال جدید، تمرکز ما بر استمرار اقدامات گذشته و تعمیق آنها و رفع اشکالات باتوجهبه بازخوردگیری مستمر است تا روزبهروز بتوانیم به اهداف مندرج در سند تحول و تعالی دانشگاه برسیم.
مجموعه معاونت یک بخش ثابت و یک بخش متغیر دارد. بخش ثابت شامل اصول و چهارچوبهایی است که همه باید رعایت کنند؛ برای مثال، استاد باید محور فعالیتهای فرهنگی باشد و نهادهای دانشجویی بهعنوان محمل تربیت اجتماعی و نیز اثرگذاری روی دیگر دانشجوها موردتوجه باشند. بخش متغیر جایی است که با نوآوریهای مستمر، استادان و نهادهای دانشجویی و معاونتها فعالیت میکنند و اقداماتی خلاقانه انجام میدهند. در بخش ثابت، یکی از نکات مهم این است که معاونت نباید مستقیماً تصدیگری کند، بلکه باید بسترساز فعالیت اقطاب اثرگذار باشد و از فعالیتهای آنان حمایت کند تا خودشان اقدام کنند و فعالیتهای فرهنگی را پیش ببرند.
امیدوارم، اگر توفیق داشته باشم، این مسیر را در سالهای آینده نیز ادامه دهیم. به نظر من چهارچوب فعالیتها کاملاً طراحی شده و هندسه کلان شکلگرفته است، اما هنوز در عمل با مطلوب فاصله داریم و واحدها نیز در یک تراز نیستند. نکته مهم این است که با استمرار و تداوم فعالیتها بتوانیم این چهارچوب را بهعنوان یک گفتمان در دانشگاه آزاد تثبیت کنیم بهنحویکه نقشآفرینی استادان و نهادهای دانشجویی یک ارزش تلقی شود و تصدیگری جز برای توانافزایی اینها، مذموم تلقی شود.
نکته دیگر این است که این تلاشها باید بتواند تغییر واقعی در فضای فرهنگی دانشگاه ایجاد کند و اثرگذاری ملموس داشته باشد. برای مثال، میزان مشارکت دانشجویان دانشگاه آزاد در یک رده سنی خاص تقریباً دوبرابر میانگین همان رده سنی در کشور است. این موفقیت قطعاً ناشی از برگزاری کرسیهای آزاداندیشی، درگیرکردن استادان با حوزه فرهنگ و سایر اقدامات مؤثر بوده است. بااینحال، مسیر هنوز طولانی است و جای کار زیادی باقیمانده است. بحمدالله چه در زمان شهید طهرانچی و چه اکنون که جناب آقای دکتر رنجبر، مسئولیت را بر عهده دارند، فرهنگ، فوقبرنامه تلقی نمیشود و یک رکن محسوب میشود و به لزوم نقشآفرینی استاد و نهادهای دانشجویی و دیگر اقطاب در تعالی فرهنگی، باور عمیق وجود دارد و این سرمایه بزرگی برای حرکت است.














