یکی از اصلیترین خطراتی که جبهه اصلاحات در حال نزدیک شدن به آن است، فاصله گرفتن از ماهیت واقعی جبهه اصلاحات و تبدیل شدن آن به تکتریبون یک جناح و گروه خاص است. فاصله نگرفتن از این رویکرد موجب میشود جبهه اصلاحات بیش از این آسیب ببیند. علی باقری که پیش از این سابقه دبیری و عضویت در جبهه اصلاحات را داشته به بهانه ابقای اعضای مجمع عمومی جبهه اصلاحات دو نکته را ناظر به مسائل درون جبهه و نکته دیگر را ناظر به اقدامات جبهه اصلاحات مطرح کرد. در ادامه مشروح این گفتوگو را از نظر میگذرانید.
جبهه اصلاحات ایران بمانید
باقری به این موضوع اشاره کرد که اصلاحات باید همچنان مفهومی عام و فراگیر باقی بماند و گفت: «جبهه اصلاحات ایران چنانچه طالب این باشد که این نام، عام، فراگیر، بزرگ، بامسما و معنیدار باشد، باید تلاش کند مجموع نگاههایی که درمجموعه بزرگ اصلاحگری میگنجد را در بر بگیرد. در سالهای گذشته و در دو سه سال اخیر، در میان جریان بزرگ اصلاحطلبی، خردهگرایشهای متفاوت و حداقل دو، سه خردهگرایش زیر چتر اصلاحگری به وجود آمد که در موارد و مواضع مختلف، راههای متفاوتی دارند. جبهه اصلاحات اگر بخواهد جبهه اصلاحات ایران باشد و همه نگاهها و خردهنگاهها را در بر بگیرد، باید اسباب این بزرگی را فراهم کند. فراهم کردن اسباب بزرگی و جامعیت در این است که آغوش و بسترش برای حضور و تأثیرگذاری و نه فقط حضور، بلکه حضور برای بحثهای اقناعی و اجماعی، از صحنههای مختلف اصلاحطلبی باز باشد. اگر یک گرایش اصلاحگری، حاکمیت و تفوق داشته باشد یا سایر گرایشها حضور نداشته باشند یا حضور غیرمؤثری داشته باشند، جبهه اصلاحات از این منظر لطمه خواهد خورد. حداقل آن این است که طی میانمدت به نقطهای میرسد که عملاً از عام و کامل بودن خارج خواهد شد و تبدیل به جبهه گرایش خاصی از اصلاحطلبان خواهد شد. این نکته مهمتر جلوه میکند اگر توجه کنیم که مجموعه جبهه است و حزب نیست. جبهه و حرکت جبههای اقتضائات خودش را دارد. در جبهه مفهوم تکثر نهفته است که همان جمع کردن خردهگرایشها و ویژگی جبهههاست. جبههها مجموعههای وسیعتر و عامتر از احزاب هستند. در احزاب نگاههای حداقلی و مشترک بین اعضا وجود دارد؛ اما جبههها مجموعههایی هستند که علیرغم وجود اشتراک در مفاهیم کلی، در مفاهیم جزئی اختلافاتی دارند و اگر اینگونه نبود که جبهه نبود، یک حزب واحد بود. منتها مفهوم جبهه هم مقوم همان توصیه اول است. دوستان تلاش کنند جبههای حرکت کنند. یعنی با تکیه بر روح کلی مشترک اصلاحطلبی، در جزئیاتی که تفاوتهایی در نحلههای اصلاحطلبی دارند، نباید ورود کنند، اگر به دنبال این هستند که عمومیت داشته باشد. اما اگر به سمت اختلافات حرکت کنند، به سمت ساختار حزبی حرکت خواهند کرد.»
اصلاحات در انتقادها، منافع ملی را اصل قرار دهد
یکی از الزامات اصلی در شرایط فعلی این است که انتقادها با در نظر گرفتن مصالح ملی مطرح شود؛ موضوعی که باقری به آن اشاره و تأکید کرد که جبهه اصلاحات باید به آن توجه کند و گفت: «اصلاحطلبی، اصلاحگری به لحاظ اسم و مفهوم است. علیرغم اختلاف نگاههایی که در تعریف اصلاحگری وجود دارد، در این واژه معانی قطعی و متیقن وجود دارد که لازم است مجموعه اصلاحگر مرزهای این اصلاحگری را پاس بدارد. اصلاحگری از نگاه من، تلاش برای رفع نابسامانیها و انحرافات و رویکردهای نادرست در سطح جامعه و حاکمیت در چهارچوب به رسمیت شناختن چهارچوبهای کلی حاکمیت و نظام سیاسی و نظم حاکم بر جامعه است. خوب است توجه شود که حرکت اصلاحات و مواضع آن، مرزهای قطعی و متیقن اصلاحگری را درننوردد. با توجه به شرایط خطیری که کشور با آن روبهروست، خصوصاً بعد از جنگ 12 روزه، یک انتظار مضاعف از همه فعالان سیاسی وجود دارد که شامل جبهه اصلاحات هم میشود و آن این است که در تنظیم مواضع سیاسی، خصوصاً در بیان و ابراز مواضع منتقدانه که یک وظیفه مهم اجتماعی برای فعالان سیاسی است، مصالح، منافع ملی، عمومی و انسجام اجتماعی کاملاً لحاظ شود. این هنرمندی میخواهد که جبهه اصلاحات میبایست نسبت به آن توجه داشته باشد. شرایط کشور به گونهای است که هرگونه فعالیت اصلاحی و فعالیت با دغدغه اصلاح امور، میبایست این مهم را مدنظر داشته باشد که در وهله اول، ایران بزرگ و سرفراز بایستی از گزند آسیبها در امان بماند. خصوصاً در شرایطی که به نظر میرسد نقطه کانونی تهاجماتی که در ماههای اخیر نسبت به ما صورت میگیرد، ایرانیت و یکپارچگی ایران است و این نکته را همه فعالان سیاسی ازجمله اصلاحطلبان و خاصه جبهه اصلاحات باید با عنایت ویژه به آن نگاه کنند.»














