زهرا رمضانی، خبرنگار گروه دانشگاه: نتایج کارشناسی ارشد ناپیوسته 1404 بالاخره روز گذشته با تأخیر هفت ماهه اعلام شد تا داوطلبان این مقطع بتوانند نفس راحتی بکشند. تأخیری که وقوع جنگ 12 روزه و تأخیر در روند برگزاری امتحانات و آزمون سراسری را میتوان دلیلی برای آن دانست؛ چراکه به گفته وزیر علوم تأخیر در برگزاری آزمونهای کارشناسی باعث شده تا در روند اعلام نتایج ارشد هم خلل وارد شود. مقطعی که به نظر میرسد مانند دیگر مقاطع تحصیلی، رغبت داوطلبان برای تحصیل در آن کاهش پیدا کرده است.
برای درک بهتر این موضوع بد نیست دو آمار تعداد ثبتنامشدگان و دانشجویان سال تحصیلی 1403-1402 این مقطع را ملاک قرار دهیم، بهطوریکه سال 1403 از کل ثبتنامشدگان فقط 15 درصدشان برای این مقطع بودهاند و در مقابل از 3 میلیون و 351 هزار و 877 دانشجو هم 15 درصدشان یا به عبارت دقیقتر 498 هزار و 861 نفر در این مقطع مشغول به تحصیل بودند.
هرچند پیش از بررسی جزئیتر آمارهای مربوط به مقطع کارشناسی ارشد، بد نیست به این موضوع توجه داشته باشیم در دورهای که تصمیمگیریها در همه ساحتها بر اساس داده و اطلاعات صورت میگیرد، اما هنوز اعداد و ارقام مربوط به آموزش عالی را نمیتوان بهروز داشت، بهطوریکه تازهترین آمار مربوط به این حوزه آمار مربوط به سال تحصیلی 1403-1402 است که از سوی مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی منتشر شده و قطعاً با چنین روند انتشار آمار نمیتوان انتظار تصمیمگیریهای منطبق بر واقعیت میدان را هم از سوی متولیان داشت. با این حال در این گزارش با مدنظر قرار دادن آمارهای سال تحصیلی 2 سال پیش و مقایسه آن با سالهای قبل، میتوان تصویری دقیقتر از بیرغبتی جامعه به تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد پیدا کرد.
کاهش 7 درصدی ثبتنامیهای ارشد در 4 سال
نگاهی به جمعیت ثبتنامشدگان در سال تحصیلی 1403-1402 نشان میدهد که درمجموع 15 درصد از این ظرفیت مختص کارشناسی ارشد بوده که این میزان در سال تحصیلی 1402-1401 به 17 درصد میرسید. وقتی این آمار را کنار آمار 181 هزار و 677 نفر سال تحصیلی 1401-1400 قرار میدهیم، با کاهش یک درصدی جمعیت ثبتنامشدگان مواجه میشویم. موضوع زمانی جالبتر میشود که بدانیم در سال تحصیلی 1400-1399 از کل 980 هزار و 187 ثبتنام شده، 22 درصد آنها یعنی 211 هزار و 256 نفرشان برای مقطع کارشناسی ارشد بوده است. این آمار حاکی از آن است که سهم ثبتنامیهای ارشد از کل ورودیهای دانشگاههای کشور ظرف 4 سال با کاهش 7 درصدی روبهرو شده است.
کمتر از 50 درصد داوطلبان مجاز ثبتنام میکنند
کاهش تعداد ثبتنامیهای ارشد در دانشگاهها زمانی بیشتر معنا پیدا میکند که تعداد ثبتنامشدگان را در کنار مجازشدگان به انتخاب رشته قرار دهیم؛ آنگاه میبینیم که بخش قابل توجهی از داوطلبانی که بر اساس نمره کنکورشان، امکان ثبتنام در دانشگاه را دارند هم به شکل عجیبی ریزش کرده است. بهطوریکه در سال تحصیلی 1403-1402 از مجموع 366 هزار مجاز به انتخاب رشته، درمجموع 164 هزار نفر یعنی 45 درصد از کل آنها حاضر شدند مراحل نهایی ثبتنامشان را انجام دهند. رقمی که در سال تحصیلی 1402-1401 به 51 درصد میرسد که نشاندهنده کاهش 6 درصدی رغبت برای تحصیل در این مقطع است.
۱۵ درصد دانشجویان ایرانی ارشد میخوانند
جمعیت دانشجویی این مقطع هم با ریزش قابلتوجهی همراه بوده است؛ بهطوریکه سال دو سال قبل در مجموع ۱۵ درصد جمعیت دانشجویی کشور در مقطع کارشناسی ارشد تحصیل میکرد، اما این میزان در سال ۱۴۰۲-۱۴۰۱ به ۱۶ درصد میرسید. یعنی در آن سال از مجموع ۳ میلیون و ۲۴۹ هزار و ۶۰۱ نفر، سهم این مقطع تحصیلی ۵۲۶ هزار و ۲۴۸ نفر بود؛ اما سهم دانشجویان این مقطع دو سال پیش یعنی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ به ۱۸ درصد رسیده بود که به نسبت سهم ۱۶ درصدی در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ با رشد دو درصدی همراه بوده است.
۴۳ درصد کارشناسیارشدها بیکارند
نگاهی به وضعیت اشتغال کارشناسی ارشد بر اساس آمار منتشر شده در سال 1401 که آخرین آمار اشتغال جامعه دانشگاهی تا امروز محسوب میشود، باید عنوان کرد در آن سال که ملاک وضعیت اشتغال دانشآموختگان اشتغال تحصیلی 1397-1396 بوده، از مجموع ۱۵۶ هزار و ۳۱۹ نفر فقط ۸۸ هزار و ۶۴۵ نفر شاغل شدند؛ معنای این رقم آن است که سهم اشتغال در میان آنها ۵۷ درصد بوده است. در مقابل، اگر بخواهیم این آمار را به گونهای دیگر تعبیر کنیم، یعنی ۴۳ درصد کارشناسیارشدها در آن سال بیکار بودهاند. این در حالی است که از آن سال تا امروز آمار جدیدی از اشتغال این مقطع منتشر نشده است.
دانشگاه آزاد؛ بزرگترین بلوک تربیت کارشناسی ارشد
تقسیمبندی تحصیل زیرنظامهای آموزشی به دولتی و غیردولتی نشان میدهد سهم غیردولتیها از تربیت دانشجویان کارشناسی ارشد در سال 1403-1402، ۵۲ درصد و در مقابل دولتیها ۴۸ درصد بوده است. در این میان، دانشگاه آزاد بهتنهایی در سال دو سال قبل تحصیلی ۱۹۹ هزار و ۶۶۶ دانشجوی کارشناسی ارشد داشت که نشان میدهد ۴۰ درصد از کل جمعیت کارشناسی ارشد کشور در این دانشگاه تحصیل میکردند. وقتی این رقم را در کنار سهم ۳۸ درصدی سال ۱۴۰۲ قرار میدهیم، نشاندهنده افزایش ۲ درصدی اقبال به تحصیل در این دانشگاه است.
در حقیقت باید گفت اصلیترین بار آموزش کارشناسی ارشد بر عهده دانشگاه آزاد است. بعد از آن، وزارت علومیها با سهم ۳۶ درصدی در جایگاه دوم قرار دارند، در حالی که در سال ۱۴۰۲ در مجموع ۳۴ درصد از کل جمعیت آن سال را در اختیار داشتند. مؤسسات غیرانتفاعی هم با سهم ۱۳ درصدی، در مجموع ۶۴ هزار و ۱۱۱ دانشجوی کارشناسی ارشد داشتند.
بررسی پنج دانشگاه دولتی که بیشترین جمعیت دانشجویی را در سال تحصیلی 1403-1402 در مقطع کارشناسی ارشد داشتند نیز نشان میدهد پس از دانشگاه پیام نور، دانشگاه تهران با ۱۸ هزار و ۷۵ نفر سهم قابلتوجهی در این زمینه داشته، بهطوریکه حدود ۴ درصد از کل جمعیت آن سال در این دانشگاه تحصیل میکردند. بعد از آن، دانشگاه تبریز با اختلاف فاحشی از تهران میزبان ۸ هزار و ۸۸۴ دانشجوی کارشناسی ارشد بوده است. سومین دانشگاه نیز فردوسی مشهد است که ۷ هزار و ۹۷۳ دانشجوی کارشناسی ارشد در سال تحصیلی دو سال قبل داشته است. رتبه چهارم این بخش به دانشگاه شهید بهشتی با ۶ هزار و ۶۳۷ نفر و بعد از آن به دانشگاه محقق اردبیلی با ۵ هزار و ۲۰۱ دانشجو میرسد.
اقبال به مهندسی کم شد؛ علوم انسانیها همچنان پرطرفدار
بررسی وضعیت چهار سال گذشته جمعیت دانشجویی در گروههای آزمایشی مختلف در مقطع کارشناسی ارشد نشان میدهد که سال 1403-1402 در مجموع ۵۶ درصد از جمعیت این مقطع در گروه علوم انسانی تحصیل میکردند؛ سهمی که در سال تحصیلی 1402-1401 نیز همین رقم بود و در مقایسه با یک سال قبلتر (۱۴۰۱-۱۴۰۰) با رشد ۳ درصدی همراه بوده است. از طرف دیگر در سال ۱۳۹۹ نیز ۵۱ درصد از کل جمعیت آن سال، یعنی ۲۵۰ هزار و ۳۳۰ نفر در علوم انسانی تحصیل میکردند.
بعد از آن، فنی و مهندسیها بیشترین جمعیت دانشجویی کارشناسی ارشد را دارند؛ بهطوریکه سال قبل در مجموع ۹۷ هزار و ۵۴۹ دانشجو در این گروه تحصیل میکردند که سهم ۲۰ درصدی از کل جمعیت دانشجویی این مقطع را داشت. این گروه در سال ۱۴۰۲ اما ۲۱ درصد از کل جمعیت را داشت که نشان میدهد ظرف یک سال جمعیت این گروه یک درصد کاهش پیدا کرده است. مسئله زمانی جالبتر میشود که بدانیم در سال ۱۴۰۰ نیز در مجموع ۱۲۷ هزار و ۵۵۰ نفر که آن سال معادل ۲۲ درصد از جمعیت دانشجویی کارشناسی ارشد بود در این گروه تحصیل میکردند. روندی که نشاندهنده بیمیلی داوطلبان به تحصیل در رشتههای فنی و مهندسی است.
وضعیت اقبال برای تحصیل در گروههای علوم پایه، کشاورزی و دامپروری و همچنین هنر هم در طول چهار سال گذشته ثابت بوده است؛ بهطوریکه بهترتیب این گروهها سهم ۸، ۴ و ۶ درصدی داشتهاند.

















