زهرا طیبی، خبرنگار گروه سیاست: شرایط برای حماس پیچیده است. آمریکا تعمداً طرح پیشنهادی در غزه را در نشست با نتانیاهو مطرح کرد تا علاوه بر آنکه چهره صلحطلبی از خود نشان میدهد، حماس و کشورهای عربی را برای پذیرش طرح تحت فشار بگذارد. حالا حماس اگر تمام طرحهای پیشنهادی را بپذیرد، ناچار به خلع سلاح خواهد بود و اگر نپذیرد، هزینه آن در عرصه جهانی متوجه آنها خواهد بود. ۸ کشور اسلامی نیز در بیانیهای که منتشر کردند، با وجود استقبال از طرح ترامپ اشاره ضمنی به خلع سلاح حماس نکردند. سؤالی که وجود دارد این است که آیا کشورهای عربی نیز تمام مفاد را خواهند پذیرفت یا تنها با پذیرش بخشی از آن موافقت خواهند کرد. در گفتوگو با احسان کیانی، کارشناس مسائل خاورمیانه، به بررسی واکنش احتمالی کشورهای عربی و حماس به این طرح پرداختیم که در ادامه مشروح آن را از نظر میگذرانید.
طرح پیشنهادی ترامپ بعد از آبروریزی برای نتانیاهو در سازمان ملل و به رسمیت شناختهشدن فلسطین توسط کشورهای اروپایی مطرح شد و جهان واکنش منفی به رفتار اسرائیل و حمایت آمریکا نشان داد. میتوانیم این گزاره را مطرح کنیم که آقای ترامپ برای کم کردن هزینه تنشهای بیشتر برای اسرائیل و آمریکا، با یک نمایش رسانهای این طرح را مطرح و آن را پیشنهادی در آستانه تحقق معرفی کرد؟
ممکن است بخشی از هدف ترامپ، کاهش فشار بر اسرائیل باشد، اما ترامپ واقعاً به دنبال پایان جنگ غزه است تا بتواند این دستاورد را به نام خودش ثبت کند. چون در حوزه جنگ اوکراین ناکام ماند و نتوانست آنجا آتشبس برقرار کند؛ اما اگر بتواند جنگ غزه را که نزدیک به دو سال از آن میگذرد پایان دهد، به آن آرزو و رؤیایی که دستیابی به جایزه نوبل صلح است نزدیکتر خواهد شد. از طرف دیگر، مقاومت حماس تا الان باعث شده ترامپ مجبور شود در طرح پیشنهادی اخیر مقداری بیشتر مطلوبیتهای جامعه فلسطین را در نظر بگیرد؛ گرچه همچنان این طرح بهطور واضح بیشتر به نفع اسرائیل است؛ اولاً هیچ حرفی از عدم الحاق در آینده نیست، ثانیاً هیچ سخنی از تشکیل دولت فلسطین وجود ندارد و ثالثاً خیلی صریح از بحث خلع سلاح حماس، اخراج رهبران و تبعید آنها به خارج از فلسطین صحبت شده است. بنابراین طرح آشکارا به نفع اسرائیل است. اما حماس در موقعیتی نیست که بتواند با این طرح مخالفت کند؛ هم به دلیل پیامدهای حمله به قطر که مقداری تنش میان متحدان آمریکا در منطقه و ترامپ ایجاد کرده و هم به دلیل همان فشارهایی که وجود دارد؛ از جمله بحث شناسایی اروپایی و فشارهای رسانهای ناشی از قحطی و کشتار مردم غزه.
آیا مطرح کردن طرح بدون هماهنگی و توافق نهایی با حماس به این دلیل بود که اسرائیل و آمریکا خواستند هزینه عدم پذیرش این طرح را گردن حماس و کشورهای اسلامی بیندازند؟ حالا با توجه به اینکه طرح به نوعی به نفع اسرائیل است، آیا حماس و کشورهایی که میانجی این مذاکرات هستند این پیشنهاد را خواهند پذیرفت و رسیدن به یک آتشبس دائمی محتمل است؟
کشورهای اسلامی تقریباً پذیرفتهاند؛ به جز ایران، همه کشورهایی که حامی فلسطین هستند از مصر و ترکیه گرفته تا دیگران با طرح موافقت کردهاند. کشورهای منتقد هم که به طور طبیعی پذیرفتهاند، مثل عربستان، امارات و اردن از قبل آمادگی خود را اعلام کرده بودند. بنابراین الان فقط بحث بر سر پیشنهاد حماس است که اعلام کرده در حال بررسی آن است. به نظر من حماس در موقعیت دشواری قرار دارد؛ اگر طرح را نپذیرد، عملاً بهعنوان مقصر ادامه جنگ معرفی میشود؛ نه فقط در غرب، بلکه در سطح جهان عرب. از طرف دیگر، با ادامه گرسنگی تحمیلی و ممانعت از ورود مواد غذایی به داخل غزه، فشار بیشتری به مردم غزه وارد میشود و حماس بهعنوان مقصر این وضعیت معرفی خواهد شد. حتی ممکن است فشارهایی از داخل غزه نیز بر حماس وارد شود که «شما میتوانستید جنگ را تمام کنید.» از طرفی اگر این طرح را بپذیرد، نه تنها باید حکومت را واگذار کند که قبلاً هم اعلام کرده مشکلی با واگذاری حکومت به تشکیلات خودگردان ندارد بلکه باید بهطور تدریجی وارد روند خلع سلاح شود. در حالی که مابهازایی در ازای خلع سلاح دریافت نکرده است؛ یعنی صرفاً اسرائیل موقتاً از غزه خارج میشود، اما تضمینی وجود ندارد که دوباره بازنگردد. الان صرفاً کنار گذاشتن سلاح توسط حماس یک بازدارندگی در برابر تشدید تهاجم اسرائیل است. وقتی سلاح را کنار بگذارد، هم زمینه الحاق کرانه باختری در آینده مطرح است، هم امکان اشغال غزه مطرح است، هم ضمانتی برای تشکیل دولت فلسطین وجود ندارد. احتمال دارد فشار شدیدی از سوی مصر و قطر بر حماس وارد شود تا طرح را بپذیرد و ممکن است نهایتاً حماس با یک ویرایش عمیقتر آن را قبول کند و موضوع خلع سلاح را موکول به زمان کند.
روز گذشته کشورهای اسلامی بیانیهای منتشر کردند اما در متن به طور ضمنی موافقت یا مخالفت خود را مطرح نکردند و در مورد خلع سلاح هم اظهار نظری نکردند؛ اما برآورد شما این است که برای خلع سلاح به حماس فشار خواهند آورد؟
نه فقط برای خلع سلاح، ممکن است به او بگویند این موضوع را به بعد از خروج اسرائیل از غزه معطوف خواهیم کرد و تا آن زمان هم «از این ستون به آن ستون فرج است». اگر اسرائیل قبول کند با تشکیلات خودگردان وارد مذاکرات دو کشوری شود، آنوقت حماس هم میتواند وارد خلع سلاح شود. اما به نظر میرسد چون صرفاً این یک بیانیه نیست، بلکه این هشت کشور پیشتر هم در سطح وزرای خارجه و رؤسایشان طی بیانیه مشترکی با طرح ترامپ موافقت کرده بودند و مخالفت جدی از سوی آنها وجود ندارد. الان بحث بر سر این است که آیا در اسرائیل هم جناح راست رادیکال که حامی ترامپ است، ممانعت خواهد کرد، یا اینکه با طرح کنار خواهد آمد؟
چقدر احتمال دارد که این طرح پیشنهادی «عملیات فریبی» باشد برای کم کردن فشارها و زدن ضربه نهایی به حماس و محور مقاومت؟
ضربه نهایی برای حماس وجود ندارد. همانطور که حماس تا الآن مقاومت کرده، میتواند به این مقاومت کم و بیش ادامه دهد. مسئلهای که برای حماس مطرح است این است که طوری مقاومت را ساماندهی کند که رنج کمتری به غیرنظامیها و مردم عادی در غزه وارد شود؛ به همین خاطر آن چیزی که مطرح است آیا حماس خواهد پذیرفت یا نه معطوف به این است که اگر نپذیرد چه پیامدهایی از منظر تشدید کشتار غیرنظامیها بر او تحمیل خواهد شد. موضوع عملیات فریب نیست، چون الآن حماس هم در حال درگیری با نیروهای اسرائیل در غزه است؛ یعنی اینطور نیست که اگر قبول کند، اتفاقی بیفتد که تا کنون رخ نداده است؛ همین بمباران و ترورها هست؛ بدتر از ترور رهبرانش در تهران و دوحه که نیست. به همین جهت به نظرم در واقع این طرح با این هدف است که یا حماس را مجبور به عقبنشینی کند؛ ولی اگر عقبنشینی نکرد، او مقصر ادامه جنگ باشد و فشار دیپلماتیک و سیاسیای بهویژه بعد از حمله به قطر به اسرائیل وارد شده بود کاهش پیدا کند.
تحقق یا عدم تحقق این پیشنهاد چه تأثیری روی محور مقاومت و تنظیم معادلات منطقهای به نفع یا به زیان ایران دارد؟
هر طرحی که بهطور پایدار رنج مردم غزه را کاهش دهد، از یک منظر مطلوبیت دارد؛ چون زمینههای رشد مقاومت در آینده را فراهم میکند؛ برای اینکه مقاومت در آینده دوباره جوانهای بزند باید زندگی در غزه جریان داشته باشد. ولی اگر در نهایت این هدف معطوف به خلع سلاح حماس پیش برود و حماس مجبور شود در فرایندی بلندمدت بهتدریج وارد فرایند خلع سلاح شود، این برای مقاومت در منطقه و ایران یک عقبنشینی جدی است.














