سیدمیلاد احمدی، دانشجوی شهید دکتر محمدمهدی طهرانچی: آغاز آشنایی بنده با شهید طهرانچی به سالهای ۱۳۹۱ برمیگردد که دانشجوی کارشناسی این دانشگاه بودم و چون در این برهه جزء فعالان دانشجویی بودم، شناخت من از شهید بیشتر از طریق فعالیتهای دانشجویی شکل گرفت. فضای این دانشگاهها در آن سالها، چه از حیث مباحث علمی، چه فرهنگی و فعالیتهای دانشجویی، فضای نسبتاً ایدئالی بود و به یاد دارم که دانشگاه از حیث فرهنگی بسیار زنده بود. ما در آن برهه توانستیم چندین نمایشگاه برگزار کنیم و نشریات دانشجویی هم پررونق فعالیت میکردند.
مسئلهای که باید در اینجا به آن اشاره کنم این است که دوران دانشجویی هیجان بسیار بالایی دارد و وقتی دانشجو خواهان تغییری است، میخواهد این اتفاق به سرعت رخ دهد. به خاطر دارم در برههای دانشجویان در ایام مذاکرات بست نشسته بودند و خواهان دیدار با شهید طهرانچی بودند و ایشان هم در جمع دانشجویان حاضر شد و برای آنها صحبت کرد. ما حتی در آن زمان در نشریهمان مصاحبه مفصلی با شهید طهرانچی، که آن مقطع رئیس دانشگاه بود، داشتیم. در این مصاحبه سؤالاتی مانند اینکه چرا ایشان محافظ دارند و دسترسی دانشجویان به ایشان راحت نیست، پرسیده بودیم که شهید هم به تمام این سؤالات پاسخ داده بود.
شهید در بخشی از این مصاحبه گفته بود که سال ۷۶ در دانشگاه شهید بهشتی شروع به کار کرده و در سال ۷۷ نیز اولین مسئولیتش را، که معاون اجرایی دانشکده علوم بود، برعهده گرفته است. خود شهید عنوان میکند که در همان سال پژوهشکده لیزر را راهاندازی کردیم و شروع به کار کردیم و دانشجویان لیسانس، فوقلیسانس و دکتری مربوط هم وارد میدان شدند. شهید طهرانچی در آن مصاحبه درباره اینکه چرا تحت حفاظت قرار دارد هم اینطور گفته بود که دشمن و سرویسهای امنیتی بیگانه تصمیم گرفتهاند دانشمندانی را که در این حوزه مؤثر هستند ترور کنند و نظام مجبور شد این دانشمندان را تحت حفاظت قرار دهد. این خارج از اراده دانشمندان بود.
شهید طهرانچی عنوان کرده بود که در یکی از ماههای مبارک رمضان و قبل از اینکه رئیس دانشگاه شود، در دیدار اساتید دانشگاهها با رهبر انقلاب، رهبری وقتی آنها را شناختند، چند دقیقه آنها را نصیحت کردند که به بحث حفاظت تن دهند و سرپیچی نکنند و چهارچوب امنیتی که برای دانشمندان سخت است را رعایت کنند. این را هم باید بگویم که شهید جزء معدود مسئولان ردهبالای کشور بود که به صورت ملموس به جوانان اعتماد داشت.
شماره ۴۵۱۱ |
صفحه ۶ |
دانشگاه
دانلود این صفحه
روایت یک گفتوگوی دانشجویی صریح با دکتر طهرانچی














