فرهیختگان: جنگ برای نظام سیاسی تازه تأسیسی که در عین آنکه در هرگوشه کشور با شروران تروریست خواهان خودمختاری درگیر است، همزمان با اختلافات سیاسی در داخل کشور دست و پنجه نرم میکند، ارتش به جامانده از رژیم سابق، ساختار منسجمی ندارد، برخی فرماندهان آن اعدام شده یا فرار کردهاند و سپاه پاسداران هم که با اتکا به نیروهای انقلابی تأسیس شده هنوز مهارتهای نظامی قابل توجهی ندارد، تیر خلاص بود. صدام هم با همین تصور اواخر شهریور 59 حمله به ایران را کلید زد، یک سال بعد بحرانها برای ایران شدیدتر هم شد، در یک بازه زمانی کوتاه، رؤسای قوه مجریه و قضائیه ترور شدند، یک رئیسجمهور عزل شد و یک منطقه از ایران هم به دست نیروهای بعثی افتاده بود. اما هیچ کدام از این اتفاقات نتوانست ایران را به زانو در بیاورد و 8 سال با همه این چالشها جنگید، خرداد 1404 نتانیاهو نیز دچار همین خطا شد، پروژه اینطور برنامهریزی شده بود که با حمله غافلگیرانه، ترور فرماندهان رده بالای نظامی و سیاسی و از کار انداختن پدافندهای ایران، کار را یکسره میکند و بقیه ماجرا را هم مردم ناراضی در خیابان برایشان اجرا میکنند. فارغ از آنکه ایران 1404 ایرانی به مراتب قدرتمندتر از شهریور 59 بود و برخلاف تصور دشمنان همچنان از پشتوانه مردمی برخوردار بود. اما اگر ایران در شهریور 59 با همین توانمندی نه چندان قوی، توانسته بود با اتکا به حمایت مردم و میدان دادن به جوانان، 8 سال با تمام ابرقدرتان بجنگد حالا و در خرداد 1404 که کولهباری از این تجربه به همراه داشت کار برایش بسیار آسانتر بود. اگر از فاصله اولین تهاجم نظامی به ایران تا دومین تهاجم نظامی مروری به توانمندیهای دفاعی ایران بیندازیم، پیشرفت چشمگیر نظامی و دفاعی ایران، غیرقابل انکار است.
تعرضی همه جانبه به یک کشور
فقط 8 روز از حمله صدام به ایران گذشته بود که دولت ریگان، 5 هواپیمای شناسایی آواکس نیروی هوایی آمریکا را برای شناسایی عملیات هوایی ایران تحویل دولت عربستان داد تا در اختیار ارتش عراق قرار بگیرد. صدام با اتکا به توان نظامی خودساخته وارد جنگ با ایران نشد، از همان ابتدای تجاوز از حمایت گسترده قدرتهای نظامی جهان بهرمند شد. بعد از آنکه صدام تصمیم به تجاوز به ایران گرفت، توانمندیهای نظامی و دفاعی بعث بازتولید شد. تعداد نیروهای نظامی تا 220هزار نفر افزایش پیدا کرد، در حالی که این تعداد پیش از تصمیم برای حمله 175 هزار نفر بود. تعداد نیروهای هوایی به 25 هزار نفر، نیروی دریایی به 7هزار نفر، پلیس و گارد مرزی به 42 هزار نفر، افزایش پیدا کرد.
نیروی هوایی ارتش عراق 9 پایگاه هوایی، 14 اسکادران هواپیمای شکاری، بمبافکن و ترابری، 366هواپیمای نظامی، 400 هلیکوپتر و 400 توپ ضدهوایی داشت.
ارتش بعث عراق در آغاز جنگ، 3100 تانک از جمله؛ تانک تی 72 شوروری(400 دستگاه)، تی 62 (1100 دستگاه)، تی 55 (1400 دستگاه)، تی 54 (100 دستگاه) داشت که همه این تانکها ساخت شوروی بودند. همچنین 2300 نفربر، 1500توپخانه، 366جنگنده، 400فروند هلیکوپتر داشت که تأمینکننده بخش اصلی این نیازهای دفاعی، شوروی بود.
آمریکاییها هم نزدیک به 840 میلیون دلار اعتبار برای واردات مواد غذایی، در اختیار عراق قرار داده بودند. فرانسه در مجموع 7/4 میلیارد دلار کمک مالی در اختیار عراق قرار داد. این کمکهای همهجانبه به عراق که برخی کشورهای عربی را هم در برمیگرفت برای ورود به نبردی همه جانبه با ایران کمک کرد.
شروع جنگی نابرابر
این توانمندیها برای مقابله با کشوری تقویت میشد که کمتر از 2 سال قبل یک رژیم را سرنگون کرده است، به محض تأسیس یک نظام سیاسی جدید، با بحرانهای امنیتی متعددی مواجه شده است، گروهکهای تروریستی و کمونیستی، هرکدام با تصور آنکه نظام تأسیس شده هنوز توان کافی ندارد، دست به ناامن کردن شهرها و مناطق میزدند. گرایشات افراطی قومی، خواهان خودمختاری بودند، سازمان منافقین در تهران هم ساز خودش را میزد و دست به کارشکنی و برگزاری تظاهرات میزد. ساختار نظامی مقتدر و شاکلهمندی در کشور وجود نداشت، ارتش بعد از بحث و بررسیهای بسیار از انحلال نجات پیدا کرده بود؛ اما به واسطه اعدام یا خروج فرماندهان رده بالای وابسته به شاه تا حد زیادی تضعیف شده بود و توان لازم برای مدیریت بحرانهای امنیتی در حد جنگ خارجی را نداشت. سپاه پاسداران که از نیروهای مردمی تشکیل شده بود نیز بیشتر توان و تمرکزش را بر حل بحرانهای امنیتی که ضدانقلابان داخلی ایجاد کرده بودند، گذاشت. ایران در آن روزها تلاش میکرد تا به شرایط تعادل امنیتی و سیاسی برسد که درگیر جنگی تمام عیار شد. در این میان اگرچه توانمندی نظامی به اندازه ارتش عراق نداشت؛ اما با اتکا به طراحیهای هوشمندانه عملیاتی و اتکا به نیروی انسانی برای مقابله آماده شد. ایران البته هنوز نیروی هوایی ارتش که خلبانان زبدهای داشت و جنگندههای آمریکایی را در اختیار داشت. برمبنای آمار ایران در آغاز جنگ، 445 فروند هواپیما و 500فروند هلیکوپتر در اختیار داشت. ایران مجموعاً، هزار و 700 تانک داشت که این ادوات در مقایسه با ادوات نظامی عراق، تقریباً دوبرابر بود و میزان آن تا پایان جنگ افزایشی بود در حالی که ایران در عین از دست دادن این ادوات، توانایی برای خرید مجدد آن به جهت تحریم و بودجه در اختیار نداشت. اما با اتکا به همین توانمندیهای محدود نظامی، یک روز بعد از حمله صدام، 200 جنگنده ایران، تأسیسات، زیرساختهای هوایی، مخازن سوخت و مهمات و مراکز مخابراتی را در مناطق کرکوک و موصل هدف حمله قرار دادند. ارتش بعث عراق بارها در طول جنگ 8 ساله از جنگندهها و خلبانهای ایرانی ضربههایی کاری خورد. علاوه برآن ایران در طول جنگ و با وجود محدودیتهایی که برای خرید سلاح و تجهیزات جنگی داشت، تمرکز زیادی بر رسیدن به خودکفایی در ساخت سلاح داشت، همین محدودیتها موجب شد ایران تا پایان جنگ، به فناوری تولید خیلی از ابزارهای جنگ دست پیدا کند و آن را بعد از جنگ گسترش داد.
ایران 1404، ایران ۱۳۵۹ نیست
همین تجربه سخت و دشوار بود که در 30 و چندسال بعد از پایان جنگ، موجب شد ایران، نیروهای نظامیاش را توسعه دهد، با اتکا به توان بومی، تجهیزات نظامی بسازد چرا که در مواجهه با جهانی که قدرتهای بینالمللی، قدرتمند شدن ایران را تهدیدی برای منافع خود در منطقه میدانند، تنها راه قدرتمندشدن بود، مخصوصاً در حوزههای نظامی. از شهریور 59 که اولین جنگ مستقیم ایران آغاز شد تا شروع جنگ 12 روزه که دومین جنگ ایران با یک مهاجم خارجی است، توانمندیها و دانش نظامی و اطلاعاتی ایران، تفاوتی ماهوی پیدا کرده است. در آستانه شروع جنگ رژیم صهیونیستی در خرداد ماه، ساختار نیروهای نظامی به سه شاخه تقسیم میشود؛ ارتش جمهوری اسلامی ایران از نیروی هوایی، زمینی، دریایی و قرارگاه پدافند هوایی خاتم الانبیا تشکیل میشود. سپاه پاسداران شامل نیروهای زمینی، دریایی، هوافضا و قدس است و وزارت دفاع نیز مسئولیت پشتیبانی صنعتی، مالی و فنی نیروهای مسلح را به عهده دارد.
دست برتر ایران در فناوری موشکی
دست برتر ایران در ساخت تجهیزات نظامی، متمرکز بر ساخت موشکهای کوتاه برد و برد بلند است که البته برد این موشکها پیام روشنی برای دشمنانی که ایران و تمامیت ارضی آن را تهدید کنند، دارد.در موشکهای کوتاه برد، موشکهایی مثل فتاح 110، فتاح 313، فتاح مبین را در اختیار دارد که برد این موشکها بین 200 تا 500 کیلومتر است. موشکهای قدر 110 و سجیل با برد 1500 تا 2500 در دسته موشکهای میان برد قرار میگیرد. موشکهای مثل موشک خرمشهر با برد 2هزار کیلومتر در گروه موشکهای دور برد قرار میگیرد. موشکهایی مثل قدر 380 با برد هزار کیلومتر، در زمره موشکهای کروز قرار میگیرد. این تنها بخشی از توانمندی و فناوری موشکی ایران است که به گفته مقامات و فرماندهان نظامی به تعداد بسیار در شهرکهای موشکی ایران قرار دارد که در عمق 500 متری زمین قرار دارند. نکته مهمتر آنکه در این میان ایران به فناوریهای جدید موشکی نیز دست پیدا کرده است که هنوز از آن رونمایی نشده است. در کنار توان موشکی، ایران به فناوری بومی در تولید پهپادهای رزمی، شناسایی و انتحاری هم دست پیدا کرده است که برخی از آنها شهرت جهانی پیدا کرده است. پهپادیهای رزمی مثل شاهد 136، شاهد 129 توانایی حمل موشکهایی مثل سدید که برد 1700 کیلومتری دارد که برای عملیات برون مرزی استفاده میشود. علاوه برآن توانمندیهای ایران در حوزه پدافندی و سایبری نیز پیشرفت قابل توجهی پیدا کرده است.
جنگی برابر با اتکا به توان ملی
با همه این موارد، صهیونیستها تصور کردند با فرض اجرای پروژههای مشابه و از کار انداختن سامانههای پدافندی و ترور فرماندهان ایران میتوانند دست برتر را در این جنگ پیدا کنند؛ اما تنها 24 ساعت طول کشید تا ایران توان خود را بازیابی کند و وارد نزاع با رژیمی شود که از آخرین فناوریهای دفاعی و پدافندی آمریکا استفاده میکند. صهیونیستها یک سامانه پدافندی چند لایه دارند که گنبد آهنین اولین سطح آن و پرتو آهنین آخرین لایه آن است. اسرائیل در حال حاضر از نظر داشتن جنگنده در وضعیت خوبی قرار دارد، بیش از 581 هواپیمای نظامی فعال دارد که 251 فروند آن جنگنده نظامی است. با این حال از زمان شروع جنگ نظامی اسرائیل، ایران در شرایطی کاملاً برابر پاسخ حملات اسرائیل را داد. پاسخهای مشابه و وارد کردن خسارات راهبردی به اسرائیل بود که آنها را وادار به عقبنشینی و درخواست آتشبس کرد.
ایران حالا یک قدرت منطقهای است
بسیاری از کشورهایی که در دهه ۵۰ و ۶۰ نتوانسته بودند به لحاظ سیاسی انقلاب دینی مردم ایران را برای خود هضم کنند و تصور میکردند دشمن بالقوهای برای آنان در ایران به وجود آمده، با گذر زمان و سیر وقایع سیاسی دریافتند که کاری جز به رسمیت شناختن این قدرت جدید و در واقع پدیده سیاسی نمیتوانند انجام دهند.
شهریور 59، ایران در شرایطی با جنگ مواجه شد که از کمک و حمایت دیگر قدرتهای جهان برخوردار نبود حالا اما شروع تجاوز به ایران و هدف قراردادن تأسیسات ایران و در عین حال نقض قوانین بینالمللی با مخالفت کشورهایی مثل چین و روسیه همراه شد. در واقع ایران توانست جایگاه خود را در ساختار بینالملل پیدا کند. با کشورها منافع مشترک پیدا کند و در مواردی از حمایتهای آنها استفاده کند، به کارگیری این ظرفیتها ایران را به عنوان یک قدرت منطقهای تثبیت کرد که هزینه تجاوز نظامی به آن بسیار بالا خواهد بود.














