مهمترین موضوعی که در سیاست خارجی ایران محل بحث است، پرونده هستهای است. بهویژه با اتفاقی که روز جمعه رخ داد و در واقع عدم تصویب قطعنامه تمدید تعلیق تحریمهای ایران. اگر تا ۲۸ سپتامبر اتفاق دیگری نیفتد و توافقی صورت نگیرد و قطعنامه دیگری در شورای امنیت تصویب نشود، بهطور خودکار تحریمهایی که قبل از برجام علیه ایران وجود داشت دوباره فعال میشود.
به همین خاطر، مهمترین موضوعی که باید در دستور کار دستگاه سیاست خارجی و تیم همراه رئیسجمهور باشد، مذاکرات هستهای با رهبران دولتهای اروپایی، بهخصوص سه کشور عضو برجام یعنی آلمان، انگلیس و فرانسه و احتمالاً دیدار با بعضی اعضای مؤثر شورای امنیت، مثلاً کرهجنوبی بهعنوان رئیس و چین و روسیه بهعنوان مهمترین اعضای دائمی شورای امنیت که با ایران همسو هستند. شاید دیدار مهم دیگری که بتواند به این روند کمک کند نداشته باشیم.
همت و هدف تیم مذاکرهکننده ایرانی در این سفر بر دو محور متمرکز شود:
محور اول: مشروعیتزدایی از بازگشت تحریمها و تبیین جایگاه ایران بهعنوان قربانی سیاستهای غرب در پرونده هستهای. باید بیان شود که اقدام اروپا هیچ جایگاه حقوقی ندارد، ایران اقدامی انجام نداده بود که شایسته چنین مجازاتی باشد. تأسیسات هستهای ایران در شرایطی که تحت نظارتهای آژانس بوده، هدف حمله نظامی آمریکا و اسرائیل قرار گرفته و این برخلاف همه موازین حقوقی بوده است. بنابراین باید تلاش شود که حداقل بار رسانهای و تا حدی حقوقی بازگشت تحریمها و همچنین مشروعیت و الزامآوری آنها برای سایر کشورهای جهان علیه ایران، کاهش یابد. مهمترین نمودش در سخنرانی رئیسجمهور باید باشد. یعنی باید متنی برای ایشان نوشته شود که بتواند این هدف را محقق کند.
از جهت سیاسی و دیپلماتیک، مهمترین هدف تیم همراه رئیسجمهور باید تلاش برای لغو مکانیزم ماشه باشد. یعنی اگر هم توافقی صورت بگیرد و امتیازی به کشورهای اروپایی و آمریکا داده شود تا این روند متوقف شود، آن امتیازات باید معطوف به لغو دائمی قطعنامههای شورای امنیت و مکانیزم ماشه باشد.
چون اگر به فرض، یک امتیاز داده شود ـ مثلاً اورانیوم با غنای ۶۰ درصد از کشور خارج شود، دسترسی آزاد آژانس برگردانده شود یا محدودیتی در غنیسازی اعمال شود ـ و در نتیجه مکانیزم ماشه برای ۶ ماه به تعویق بیفتد، بعد از ۶ ماه دوباره باید امتیازات بیشتری داده شود تا یا تمدید یا لغو شود. پس اگر قرار است توافقی صورت بگیرد، بهتر است آن توافق با هدف لغو دائمی باشد، حتی اگر شامل امتیاز بزرگی باشد که ایران تمایل نداشته یا امکانش را نداشته است، اما اکنون به دلایل مصلحت، ناچار به دادن آن امتیاز شود. مثلاً درباره غنیسازی، حتی اگر نیاز باشد امتیازی داده شود، باید این امتیاز به شکلی باشد که برای همیشه قطعنامههای شورای امنیت علیه ایران لغو شود. به نظر میرسد اگر قرار باشد بین تمدید مکانیزم ماشه یا فعال شدن و اجرای آن یکی انتخاب شود، شاید اجرای آن بهتر از تمدیدش باشد.
شماره ۴۵۱۰ |
صفحه ۲ |
سیاست
دانلود این صفحه
احسان کیانی: دیدار با مقامات آمریکایی، کمکی نمیکند














