سیدمهدی طالبی، پژوهشگر حوزه بینالملل: رادیو ارتش رژیم صهیونیستی بهتازگی خبر داده که زمان آموزش حرفهای نیروهای زرهی ذخیره با تانک را به نصف کاهش داده است. دلیل اصلی این اتفاق کمبود نیرو عنوان شده، اما به نظر میرسد مشکل اصلی به کمبود تانک بازمیگردد.این رسانه در ادامه گزارش داد: «در هفتههای آینده، تیپ چهارم زرهی ذخیره، خطی را در یکی از مرزهای حساس کشور در اختیار خواهد گرفت و در آن از تانکهایی متفاوت از تانکهایی که این تیپ در سالهای اخیر عملیاتی کرده است، استفاده خواهد کرد: تانکهای مرکاوا ۳ به جای تانکهای مرکاوا ۴.»دنباله خبر رادیو ارتش رژیم صهیونیستی نشان میدهد دلیل همان کمبود تانک است که باعث شده بهجای مرکاوا مارک ۴ که آخرین و پیشرفتهترین نسل از تانکهای این رژیم است، نمونه یک نسل عقبتر مارک ۳ در میدان مستقر شود.
نکات
درباره تحولات در حوزه زرهی رژیم صهیونیستی نکاتی وجود دارد که در ادامه آمدهاند.
1- رژیم صهیونیستی بیمحابا از تعداد بالایی تانک در درگیریهای غزه استفاده کرد و با وجود مشخص شدن حجم و سرعت خارج شدن آنها از چرخه عملیاتی بهدست مبارزان مقاومت، استفاده را کاهش نداد. این استفاده بیمحابا چند دلیل داشت:
الف) موجودیتی شدن جنگ برای صهیونیستها باعث شد آنها با دستودلبازی امکانات خود را به میدان بیاورند. این افزایش تابآوری باعث تغییر دکترین نظامی رژیم صهیونیستی و تحولات دیگری شد که در طولانی شدن جنگ و افزایش جبههها قابل مشاهده است.
ب) رژیم صهیونیستی از نظر نظامی و اعمال قدرت بر نیروی هوایی و دستگاه اطلاعاتی متکی است و در دفاع بر پدافند هوایی تمرکز دارد. این قوا در طول جنگ آسیب کمی دیدهاند. نیروی هوایی شاهد سقوط جنگندههایش نبوده و از نظر قطعات، مهمات و تزریق جنگنده شاهد حمایتهای بیسابقه آمریکا بوده است. پدافند نیز صرفاً در حوزه مصرف موشکها آسیب دیده، در حالیکه ذخایر موشکی با حمایت سریع آمریکا جبران میشوند. آمریکا علاوه بر کمک به زنجیره رژیم، تاکنون سه سامانه پدافند موشکی برد بلند تاد را در سرزمینهای اشغالی مستقر کرده است. اگر نیروی هوایی، پدافندی یا اطلاعات رژیم صهیونیستی دچار مشکل شوند، رژیم احساس زیان میکند؛ اما در حوزه زرهی این حساسیت بسیار کمتر است.
ج) رژیم صهیونیستی با توجه به ۱۳۳ هزار سرباز در نیروی زمینی و نیروهای ذخیره تزریقی به آن، استعداد زرهی سنگینی دارد. تعداد تانکها و خودروهای زرهی با توجه به سربازان بالاست. تعداد تانکهای مرکاوا از تمام نمونهها به ۱۸۰۰ عراده میرسد.
د) رژیم ناچار از جنگیدن است و در این مسیر نابودی زرهیهایش برایش تبعات کمتری نسبت به کشته شدن سربازان دارد. با توجه به اتصال رژیم به ثروت و صنایع تسلیحاتی غرب، جایگزینی سلاح و مهمات برایش آسانتر از یافتن سربازان جدید است. علیرغم جنگی طولانی، صهیونیستها امروز بیشتر از هر چیز از مشکلات مرتبط با تأمین نیرو رنج میبرند.
ه) در نوار غزه تعداد تانکهای مورد اصابت قرار گرفته ۱۲۰۰ مورد، اما تعداد انهدام کامل تنها ۱۰۰ عراده بوده است. مجموع تعداد تانکهای مرکاوا مارک ۴ و ۳ که مورد استفاده رژیم هستند تقریباً ۱۲۰۰ عراده است. در بین این دو، صهیونیستها بر بهکارگیری مرکاوا مارک ۴ تمرکز دارند و کمتر از نمونه مارک ۳ استفاده میکنند. این مسئله نشان میدهد تعدادی از تانکها در غزه چند نوبت مورد اصابت قرار گرفتهاند؛ به این شکل که پس از هر نوبت، تعمیر و به میدان بازگشتهاند. عمده این تانکها با راکت بهویژه یاسین-۱۰۵ هدف قرار گرفتند. در برخی فیلمهای منتشرشده توسط مقاومت، مبارزان با راکت ضدزره بسیار قدیمی آرپیجی-۷ برای هدف قرار دادن تانکها بهره میگیرند که اقدامی بیاثر است. این راکت قادر به نفوذ محدود در زره بعضی از تانکهای سبکتر و قدیمیتر هم نیست. از سوی دیگر، برخی راکتهای یاسین-۱۰۵ یا در نزدیکی تانک بهوسیله سامانه دفاع فعال تروفی مورد هدف قرار گرفته و یا به دلیل اشکالات در ساخت محلی، بهخوبی عمل نکردند. باید توجه داشت تانک مرکاوا بهصورت ماژولار ساخته شده تا با آسیب به یک بخش، به سرعت قابل ترمیم باشد. با اینحال گزارشهایی وجود دارد که صهیونیستها علیرغم این ویژگی در تعمیرات مشکلاتی دارند.
و) رژیم در جنگ با ایران، یمن و حملات به عراق نیازی به زرهی ندارد. همچنین در لبنان و سوریه بر استقرار در دشتها متمرکز است. از سوی دیگر در عملیاتهای کرانه باختری مدتهاست که بدون تهدید قابل توجه، بهجای تانک و نفربر از خودروهای زرهی بهره میگیرد. از این رو به دلیل نیاز پایین به تانک در دیگر جبههها، تلآویو غزه را تنها محل استفاده از آنها میبیند.
2- پس از ۲۲ ماه جنگ، تعداد حملات به تانکهای رژیم بهشدت کاهش یافته، اما همزمان بحران زرهی عمیقتر شده است که دلایلی دارد:
الف) در سایه کاهش استفاده از راکتهای ضدزره توسط مقاومت، بهرهگیری از بمب برای نابودی آنها فزونی گرفته است. این بمبها یا بهصورت کنار جادهای تعبیه میشوند، یا توسط مبارزان به بدنه تانک چسبانده و یا به درون آن پرتاب میشوند. به دلیل حجم بالای مواد منفجره، بمبها نسبت به راکت یاسین-۱۰۵، تانکها و نفربرهای رژیم را بهشدت آسیب زده و احتمالاً بهطور کامل منهدم میکنند. بر این اساس تعداد عملیاتها و اصابتها کاهش یافته، اما بهجای آن میزان آسیب و تعداد انهدامهای کامل بالاتر رفته است. از این رو صهیونیستها که در طول دو سال جنگ تنها ۱۰۰ تانک از دست داده بودند، طی ماههای اخیر احتمالاً شاهد انهدام دهها تانک دیگر خود بودهاند. در نتیجه با کاسته شدن از تعداد تانکهای مرکاوا مارک ۴، مجبور به استفاده بیشتر از مارک ۳ شدهاند.
ب) گفته شد که مقاومت غزه ۱۲۰۰ اصابت به تانکهای رژیم ثبت کرده، در حالیکه تعداد تانکهای مرکاوا مارک ۴ و ۳ رژیم در مجموع مشابه این تعداد است. از سوی دیگر اولویت صهیونیستها در غزه استفاده از مارک ۴ بوده که حداکثر تولیدش ۶۶۰ عراده است. این مسئله نشان میدهد برخی تانکها در یک یا چند نوبت هدف قرار گرفته و پس از تعمیرات به میدان بازگشتهاند. مشکل اما آنجاست که تانکهایی که ۲۲ ماه در شرایط جنگی بوده و چندین نوبت تعمیر شدهاند، دیگر برای جنگیدن بهکار نمیآیند. اخیراً گزارشهایی از وضعیت زرهی رژیم در غزه به رسانهها راه یافته که نشان میداد تانکها به دلیل فرسودگی و آسیب، دیگر همانند گذشته قابل استفاده نیستند. در چنین شرایطی برای صهیونیستها استفاده از تانکهای قدیمی که آنها نیز مدتها کار کردهاند، بهصرفه شده است.
3- همزمان با کاهش تانکها، تعداد حملات به نفربرهای رژیم افزایش یافت. تعداد نفربرهای ساختهشده بر اساس شاسی تانک مرکاوا محدود است. اگر حداکثر تولید مرکاوا مارک ۴ به ۶۶۰ عراده میرسد، نفربر نمر که بر اساس آن طراحی شده، تولیدش برابر با نیمی از تولید مارک ۴ است. زمانی استفاده از نفربرها افزایش یافت که تانکهای بیشتری آسیب دیدند، در نتیجه برای تداوم حفاظت زرهی پیشین، این نفربرها بهطور گسترده وارد میدان شدند. تعداد این نفربرها نسبت به تانکها کمتر، اما ظرفیت نفرات قابلحمل بیشتر بود؛ در نتیجه به دلیل کمبود زرهی، نفربرها در حداکثر ظرفیت سرباز حمل میکردند و بر اثر همین اتفاق، با عملیاتهای مقاومتی، آمار تلفات صهیونیستها در هر دو عملیات بالا رفت.
4- رژیم صهیونیستی به دلیل گسترش یافتن در جنوب سوریه با افزایش نیاز به تانک روبهرو شده و این مسئله در کنار عوامل دیگر، در تزریق تانکهای قدیمیتر به یگانها مؤثر واقع شده است. حضور صهیونیستها در جنوب سوریه برای تکمیل اشغال جولان، مسلط شدن بر منطقه بقاع در لبنان، اشراف بر دمشق و نزدیکی به استان سویدا و دروزیهاست. این اهداف نیازمند استقرار هزاران نیرو و دهها تانک است.














