مهدی عبداللهی، دبیر گروه اقتصاد: اخیراً بنیامین نتانیاهو که حالا همه مردم جهان بدون هیچ شک و تردیدی وی را «قصاب کودکان غزه» مینامند، در یک پیام تصویری پس از آنکه ایران را به آغاز جنگ ۱۲ روزه علیه اسرائیل متهم کرد، با یک پارچ آب از مردم ایران خواست دولت خود را سرنگون کرده تا اسرائیل بتواند «فناوری بازیافت آب» را در اختیارشان قرار دهد. اینکه وی حالا یک جنایتکار جنگی بوده، دیگر کسی در مورد آن شک و تردیدی ندارد، اما موضوع فقط این نیست. نتانیاهو اخیراً با طرح برنامه توهمی به نام «اسرائیل بزرگ» و شائبه نقشه اسرائیل برای ایجاد مرزهای موهوم به نام «سرزمین موعود» از نیل تا فرات، تقریباً همه کشورهای منطقه را غافلگیر کرده است. براین اساس، به جز سلطنتطلبان و گروههای معاند ساکن خارج از کشور که همواره از واقعیت وقایع تاریخی بیخبرند، دیگر کسی در منطقه انتظار ایجاد دموکراسی از طریق اسرائیل و آمریکا را ندارد که بعدش، انتظار انتقال فناوری بازیافت آب از اسرائیل را داشته باشد. اما این موضوع بهانهای شد که «فرهیختگان» به بررسی برخی از دستاوردهای کشور در حوزه تأمین و ایجاد دسترسی به آب سالم بپردازد.
آمارها نشان میدهد گرچه بحران آب در ایران قابل کتمان نیست، اما باید بین توانایی فنی کشور برای تأمین آب شرب سالم و مدیریت مصرف آب تفاوت قائل شد. به عبارتی، ایران بهرغم قرار گرفتن در یک منطقه نیمهخشک، توانایی فنی کافی برای تأمین آب را دارد، اما دادهها نشان میدهد بخش بزرگی از مشکل ایران در حوزه آب، سیاستگذاری دولتها در بخش «اقتصاد آب» است. اقتصاد آب یعنی توجه به قیمتهای نسبی آب، عدم قیمتگذاری پایین و عدم مفتفروشی که انگیزه صرفهجویی را از خانوار و دولت و حتی تولیدکننده وسایل برقی، سرمایشی و گرمایشی میگیرد. این بیتوجهی به اقتصاد آب و ارزانفروشی آب موجب شده استفاده از آبهای نامتعارف همچون آب دریا و پساب صرفه اقتصادی برای مصرفکننده و سرمایهگذار نداشته باشد.
در این خصوص مرور این آمار خالی از لطف نیست. براساس گزارش وزارت نیرو، در خردادماه 1404 میانگین قیمت هرمترمکعب آب شرب شهری 3118 تومان بوده است. یعنی هر لیتر آب در مناطق شهری ایران فقط 3 تومان است. با توجه به اینکه هر ساکن مناطق شهری کشور در طول شبانهروز به طور میانگین 192 لیتر آب مصرف میکند؛ قیمت مصرف آب روزانه هر شهروند فقط 576 تومان و در یک ماه 17 هزار و 300 تومان خواهد بود. هدف گزارش حاضر این نیست که دولت را تشویق به گرانی آب کند، اما پرواضح است این قیمتها نمیتواند افراد را از مصرف بیرویه بازدارد.
تهیۀ آب برای 10 میلیون نفر یا 90 میلیون نفر؟
برای مقایسه مؤلفههای مختلف مصرف آب در ایران و رژیم صهیونیستی در ابتدا به بررسی برخی از شاخصها میپردازیم. اولین شاخص، میزان بارندگی سالانه است. براساس گزارش بانک جهانی، میزان بارندگی در اسرائیل از 328 میلیمتر در سال ۲۰۲۳ به 230 میلیمتر در سال ۲۰۲۴ کاهش یافته است. همچنین میانگین بارندگی در سرزمینهای اشغالی از سال ۱۹۰۱ تا ۲۰۲۴ حدود 288 میلیمتر گزارش شده که در سال ۱۹۴۴ به بالاترین حد خود یعنی 490 میلیمتر و در سال ۲۰۱۷ به کمترین حد خود یعنی 123 میلیمتر رسیده است. بانک جهانی میانگین بارش سالانه در ایران را از سال 1901 تا 2024 حولوحوش 228 میلیمتر گزارش کرده است که 60 میلیمتر کمتر از بارندگی بلندمدت سرزمینهای اشغالی است.
دومین شاخصی که باید در اینجا به آن پرداخت، تعداد جمعیتی است که دو دولت باید برای آنها آب شرب سالم تهیه کنند. براساس گزارشهای رسمی، جمعیت رژیم صهیونیستی درحال حاضر نزدیک به 10 میلیون نفر است. در ایران نیز مرکز آمار جمعیت کشور را حدود 86.5 میلیون نفر اعلام کرده و البته برخی نهادهای بینالمللی با استناد به جمعیت اتباع غیرمجاز در کشور، کل جمعیت ساکن در ایران را تا 90 میلیون نفر نیز اعلام کردهاند. براین اساس، جمعیت ایران حدوداً 9 برابر جمعیت اسرائیل است.
تولید آب شرب 9 برابر صهیونیستها
سومین شاخصی که در اینجا به بررسی آن میپردازیم، حجم آب تولیدی در دو کشور است. براساس گزارش سامانه ملی دیجیتال اسرائیل (gov. il) و پایگاههای داده اقتصادی CEIC، مصارف آب اسرائیل در سال 2023 شامل حدود 1.3 میلیارد مترمکعب آب برای بخش کشاورزی، حدود 1.1 میلیارد مترمکعب برای مصرف خانگی و سایر (ازجمله بخش صنعت)، 43.3 میلیون مترمکعب برای آبیاری باغات و فضای سبز شهری و روستایی (از طریق لوله)، تأمین 211 میلیون مترمکعب آب برای پادشاهی اردن و حکومت خودگردان فلسطین بوده است. درمجموع حجم تأمین آب شرب و غیرشرب رژیم صهیونیستی در سال 2023 به 2.6 میلیارد مترمکعب میرسد که 1.1 میلیارد مترمکعب آن مربوط به خانوار، بخش اداری و تجاری و شهری و صنایع میشود. در گزارش سامانه ملی دیجیتال اسرائیل (gov. il) در جاهایی از عنوان تأمین آب استفاده شده و در جاهایی از مصرف آب. لازم به ذکر است این دو اصطلاح به لحاظ فنی دارای دو معنی متفاوت است. تأمین آب به کل آبهایی گفته میشود که دولت یا دولت محلی آن را تأمین کرده اما بخشی از آن در میانه راه به دلیل فرسودگی لولههای شهری و روستایی؛ یا مصارف غیرمجاز یا اشتباهات آماری از قلم میافتد و زمانی که دولت چرتکه برمیدارد که چقدر آب فروخته، باید آب بدون درآمد را از کل آب تولیدی کم کند. در دادههای سامانه ملی دیجیتال اسرائیل (gov. il) این دو موضوع از هم تفکیک نشده و همین موضوع باعث شد برای مقایسه با دادههای کشورمان، هر دو این دادههای ایران را با دادههای مصارف شهری و روستایی اسرائیل مقایسه کنیم.
براساس گزارشهای وزارت نیرو و شرکت مهندسی آب و فاضلاب کشور، میزان حجم آب تولیدی کشور از حدود 7 میلیارد مترمکعب در سال 1392 به 9.2 میلیارد مترمکعب در سال 1403 رسیده است. همچنین طی این مدت، حجم آب فروخته شده به مناطق شهری و روستایی کشور از 5.1 میلیارد مترمکعب در سال 1392 به 6.3 میلیارد مترمکعب در سال 1403 رسیده است. اگر معیار اول را مدنظر قرار بدهیم، یعنی هر دو آمار آب در مناطق شهری و روستایی در ایران و اسرائیل را آب تأمین شده بنامیم، ایران حدود 9 برابر رژیم صهیونیستی آب برای مناطق شهری و روستایی خود تأمین میکند (9.2 میلیارد مترمکعب در مقابل 1.1 میلیارد مترمکعب). اما اگر آمار اسرائیل مربوط به فروش باشد و آب بدون درآمد از آن حذف شده باشد (که در گزارش حاضر این موضوع مبهم بود)، در آن صورت بازهم ایران 7 برابر اسرائیل آب به خانوارها فروخته است.
رتبۀ تأمین آب سالم در ایران بالاتر از ایتالیا
یک شاخص دیگر، شاخص تأمین آب شرب برای کل جمعیت است. براساس دادههای وزارت نیرو، 87 درصد از جمعیت مناطق روستایی کشور و حدود 100 درصد از جمعیت شهری کشور تا پایان سال 1403 تحت پوشش شبکه آبی دولتی بودهاند. براساس گزارش بانک جهانی نیز، نسبت دسترسی کل جمعیت به آب سالم در جمهوری اسلامی ایران تا سال 2022 حدود 94 درصد بوده است. این عدد میانگین مناطق شهری و روستایی بوده و براین اساس، ایران بالاتر از کشورهایی همچون مالزی، بلاروس، ایتالیا، عمان، روسیه، ارمنستان، رومانی، پاکستان، عراق، هند، بنگلادش، ویتنام، تونس و غیره قرار دارد. برای نمونه، این میزان در کشور افغانستان حدود 30 درصد است. در پاکستان 51 و در لبنان 48 درصد و در مکزیک 43 درصد است. درمجموع میانگین جهانی دسترسی جمعیت به آب شرب سالم در کل مناطق شهری و روستایی کشور 73 درصد بوده که عدد 94 درصد ایران، بسیار بالاتر از این عدد است. لازم به ذکر است گرچه طبق گزارش بانک جهانی، نسبت دسترسی جمعیت به آب سالم در رژیم صهیونیستی 99 درصد بوده، اما باید به اندازه جمعیت (ایران 9 برابر رژیم صهیونیستی)، اندازه سرزمینی دو کشور (ایران 75 برابر مساحت رژیم صهیونیستی)، پراکنش جمعیت در سرزمین ایران و تعداد بیشمار روستاها در کشورمان که در برخی از آنها، مردم شخصاً آب شرب را از چشمهها یا قنات تأمین میکنند و منتظر احداث شبکه دولت نشدهاند نیز توجه داشت.
بازچرخانی آب؛ راه نجاتی که ایران استارت آن را زده
یکی از ظرفیتهایی که میتواند به حل بخش بزرگی از بحران آبی ایران و ازجمله چالش آب صنایع و کشاورزی منجر شود، بازچرخانی آب است. بازچرخانی آب به معنی استفاده مجدد از آبهای استفاده شده پس از تصفیه و بازیابی آنها است. این فرایند شامل جمعآوری، تصفیه و استفاده مجدد از آبهایی است که قبلاً یک بار استفاده شدهاند، مانند آب فاضلاب خانگی و صنعتی، آب باران و یا آب خاکستری (آبی که از حمام، دستشویی و ماشین لباسشویی جمعآوری میشود).
برخلاف ادعاهای کذب بنیامین نتانیاهو مبنی بر ناتوانی ایران برای مهار بحران آب، در سالهای اخیر اقدامات بسیار بزرگی برای مهار بخشی از بحران آب در کشور انجام شده است. این اقدامات مربوط به استفاده از آب نامتعارف یعنی شیرینسازی آب دریا و استفاده از پساب تصفیهشده است. براساس گزارشهای رسمی، طی سالهای اخیر مجموعه وزارت نیرو برای کاهش فشار بر منابع آب خام، سیاست استفاده حداکثری از پساب تصفیهشده را به جای آب خام در دستور کار قرار داده است.
گزارش وزارت نیرو نشان میدهد در همین راستا تاکنون ۳۲۰ میلیون مترمکعب پساب در قالب ۷۸ قرارداد به صنایع واگذار شده است. همچنین بر اساس برنامه، قرار است 131 میلیون مترمکعب پساب دیگر به صنایع واگذار شود. در حوزه تصفیهخانههای فاضلاب هماکنون ۳۲۴ واحد فعال در سراسر کشور وجود دارد و ۱۱ واحد دیگر نیز آماده بهرهبرداری در هفته دولت است. توضیح بیشتر اینکه پوشش خدمات فاضلاب در کشور هماکنون ۳۶۵ شهر را در بر میگیرد که به ارتقای بهداشت عمومی و حفاظت از منابع آب زیرزمینی کمک میکند.
براساس گزارشی که شرکت مهندسی آب و فاضلاب کشور منتشر کرده، پتانسیل سالانه فاضلاب قابل جمعآوری کشور حدود 3 میلیارد و 600 میلیون مترمکعب است. برای تصور درشتی این عدد باید توجه داشته باشیم در سال 1403 کل آب فروخته شده به مناطق شهری ایران حدود 5 میلیارد و 88 میلیون مترمکعب بوده است. به عبارتی، پتانسیل سالانه فاضلاب قابل جمعآوری کشور معادل 72 درصد از کل آب فروخته شده به مناطق شهری کشور طی سال 1403 است.
گزارش شرکت مهندسی آب و فاضلاب کشور نشان میدهد تا بهمن سال 1403 از مجموع ظرفیت 3.6 میلیارد مترمکعبی فاضلاب در کشور، تنها 9 درصد از آن در قالب پساب تصفیه شده به صنایع و معادن واگذار شده، 44 درصد از پساب موجود بدون درآمد عرضه شده و 45 درصد از فاضلاب نیز نیازمند سرمایهگذاری است.
امکان تأمین کل نیاز صنایع از پساب
گزارش شرکت مهندسی آب و فاضلاب کشور نشان میدهد تا پایان سال 1402 میزان استفاده از حدود 1.7 میلیارد مترمکعب پساب در کشور به ترتیب شامل 51 درصد تخلیه برای استفاده در بخش کشاورزی، 37.3 درصد تخلیه به آبهای سطحی، 6 درصد استفاده شده در فضای سبز، 5 درصد استفاده شده در بخش صنعت و 0.7 درصد نیز برای سایر مصارف بوده است.
گفته شد پتانسیل سالانه فاضلاب قابل جمعآوری کشور حدود 3 میلیارد و 600 میلیون مترمکعب است. گزارش شرکت مهندسی آب و فاضلاب کشور بیانگر آن است که در سال 1403 کل مصرف صنایع کشور 3.7 میلیارد مترمکعب بوده که این مقدار تنها 100 میلیون مترمکعب بیشتر از پتانسیل سالانه فاضلاب قابل جمعآوری کشور است. آمارهای این شرکت دولتی نشان میدهد طی سال 1403 از کل نیاز 3.7 میلیارد مترمکعبی صنایع کشور به آب، 43 درصد از آن به واسطه آبهای سطحی تهیه شده، 38 درصد به واسطه آبهای زیرزمینی، 17 درصد از طریق آب دریا و تنها 2 درصد از آن از طریق پساب تأمین شده است.
این درحالی است که در برنامه هفتم براساس جزء یک از بند «ب» ماده 39 وزارت نیرو مکلف است به منظور اصلاح الگوی مصرف بهینه آب و ارتقای بهرهوری، آب مورد نیاز صنایع آببر به جز صنایع غذایی، بهداشتی و آشامیدنی از آب نامتعارف (ازجمله پساب و آب دریا) تأمین کند. در برنامه هفتم وزارت نیرو مکلف شده حدود 1.8 میلیارد مترمکعب از آب موردنیاز صنایع را از طریق آبهای نامتعارف یعنی آب دریا و پساب تأمین کند. این مقدار شامل 900 میلیون مترمکعب آب دریا و 900 میلیون مترمکعب پساب خواهد بود که هرکدام سهم 20 درصدی و درمجموع سهم 40 درصد از تأمین آب صنایع کشور را که در سال 1407 حدود 4500 میلیون مترمکعب برآورد میشود، تأمین کنند.
گزارش شرکت مهندسی آب و فاضلاب کشور نشان میدهد سرمایهگذاری انجام شده برای تأمین پساب صنایع از ابتدا تاکنون 112 همت بوده که بخشهایی از آن افتتاح شده و بخشهایی نیز در دست احداث و اتمام است. همچنین رقمی در حدود 206 همت فرصت سرمایهگذاری برای حضور بخش خصوصی در تأمین پساب برای صنایع در برنامه هفتم (بر اساس طرحهای آماده) وجود دارد. از آنجایی که برخی از پروژههای پساب وارد بورس انرژی کشور شده و قیمت آن رقابتی است، به نظر میرسد یکی از بخشهای جذاب برای سرمایهگذاری بخشهای خصوصی، عمومی و شرکتهای دولتی و شبهدولتی در سالهای اخیر، همین حوزه باشد. این حوزه میتواند علاوه بر تأمین امنیت آبی کشور، درآمد قابل توجهی را نیز عاید شرکتهای سرمایهگذاری کند.
تولید سالانه 201 میلیون مترمکعب آب شیرین
ایران در شروعی راهی است که در سالهای آینده باید خبرهای داغتری از آن شنید. یکی از آنها، استفاده از ظرفیت آبشیرینکنهاست. گرچه گفته میشود صنعت آبشیرینکن، یک صنعت پرهزینه است، اما برای مناطقی مانند ایران و درمجموع در خاورمیانه، به واسطه خشکسالیهای پی در پی و متوالی و حجم ناچیز بارندگیها، برای بقا کشورها مجبورند هزینههای قابل توجهی را بپردازند.
گزارشها نشان میدهد وزارت نیرو طی سالهای اخیر اقدامهای متعددی برای ارتقای کمیت و کیفیت آبرسانی انجام داده است که از جمله آنها میتوان به بهرهبرداری از ۵۵۱ هزار و ۸۳۲ مترمکعب در شبانهروز ظرفیت آبشیرینکن از محل خرید تضمینی در استانهای مختلف کشور اشاره کرد. این عدد معادل بیش از 201 میلیون مترمکعب آب شیرین طی سال است.
طبق گزارش وزارت نیرو، بزرگترین تأسیسات فعال در این بخش، آبشیرینکن بندرعباس است که با ظرفیت ۱۰۰ هزار مترمکعب در شبانهروز از سال ۱۳۸۷ فعال است. همچنین بیشترین سهم این سازهها در استانهای هرمزگان، بوشهر و سیستان و بلوچستان قرار دارد، پروژهای که با هدف تأمین پایدار آب آشامیدنی برای مردم منطقه و بخشی از طرح جامع تأمین آب زاهدان و سیستان اجرا شده است. لازم به ذکر است تا پایان ۱۴۰۴ تعداد ۱۰ پروژه جدید با ظرفیت مجموع ۴۶ هزار و ۵۰۰ مترمکعب در شبانهروز در استانهای بوشهر، خوزستان، هرمزگان و سیستان و بلوچستان افتتاح خواهد شد.



















